مشارکت همسفر اطهر
فرماندهی یک هدف است، در واقع یک مسیر را مشخص میکند که از کجا به کجا حرکت را انجام بدهیم. فرماندهی به معنای این است که انسان به یکسری از نیروهای درونی و بیرونی خود تسلط داشته باشد و قادر باشد کاری را که از دیگران میخواهد انجام بدهند و آن کاری را که خود میخواهد را به انجام برساند. فرماندهی خواسته درونی است و همه انسانها دوست دارند که آن جایگاه و یا فرماندهی را داشته باشند، کاری که انسان انجام میدهد در واقع به نیروی خود مسلط میشود و این مسلط شدن، درونی است.
کسی که قهرمان کشور میشود، فرماندهی جسم و یا بخشی از اعضای جسم خود را تحت فرمان دارد. انسان سالم و مرتب آن چیزی را که بخواهد و یا کاری را که بخواهد، انجام بدهد، بدون اشکال اجرا میکند و حتی متوجه فرماندهی درون خود نمیشود؛ اما انسانی که بیمار است فرماندهی او از بین میرود، به طور مثال شخصی که بیماری اعتیاد دارد بعد از مدتی متوجه میشود که دیگر نمیتواند کارهایی را که قبلاً انجام داده را انجام بدهد، دستور میدهد؛ ولی انجام نمیشود و اگر بخواهد به اجرا درآورد؛ باید مواد جدید استفاده نماید و یا مواد مصرفی خود را بیشتر کند، به طور مثال به جای تریاک از شیره تریاک استفاده کند، این کار را انجام میدهد تا فرماندهی را به دست آورد.
فرماندهی آنقدر اهمیت دارد و باارزش است که انسان بهای سنگینی را پرداخت میکند و جان خود را به خطر میاندازد تا آن را به دست آورد و انسان زمانی که دچار تاریکی میشود، در نفس اماره قرار دارد و تا زمانی که اعتیاد دارد، متوجه آن نمیشود. حالا انسانی که تحت فرمان نفس اماره است، چگونه میتواند به فرماندهی برسد و به دیگران فرمان بدهد؟ انسانی که در این وضعیت قرار گرفته است و تحت یک نیروی شیطانی است؛ مانند فردی است که دست و پای او اسیر است، اگر میخواهد از این نیرو خارج شود، زندگی طبیعی داشته باشد و نیروها را تحت فرمان و اختیار خود قرار دهد تا شو، شود اتفاق بیفتد؛ باید به فرمانبرداری برسد.
شرایط فرمانبرداری چیست؟ شخص باید از نیروی دیگر اطاعت کند تا از نفس اماره خارج شود، یعنی باید از استاد یا راهنمای خود اطاعت نماید، در مورد استاد یا راهنمای خود قضاوت نکند و همچنین فرمانبرداری کار راحتی نیست، در عمل کاری بسیار سخت است؛ ولی نتیجه آن بسیار شیرین و لذت بخش است. آقای مهندس میفرمایند: خیلی از قوانین کنگره۶۰ مانند شمشیر دولبه است، یعنی میتوان هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی از آنها استفاده کرد. من معتقدم این دستورجلسه، از آن دسته است که فقط و فقط باید در جهت مثبت اجرایی شود.
من زمانی که در جهت منفی فرمانبردار باشم؛ فرماندهی از من گرفته میشود و از گردونه خارج میشوم و با تکرار کارهای اشتباه در نهایت به پوچی میرسم، خیلی از مسائل از کنترل خارج میشود و فرماندهی از من گرفته میشود. پس شرط لازم برای فرماندهی فقط فرمانبرداری است.
مشارکت همسفر لیلا
کسی که در کنگره فرمانبردار باشد؛ قطعاً به درمان اعتیاد و همچنین جایگاه بالاتر خواهد رسید. من تا قبل از ورود به کنگره دیدگاه دیگری در مورد بهشت و جهنم داشتم؛ اما امروز با توجه به آموزشهای کنگره میدانم که بهشت و جهنم درون خود من است، به قول استاد امین دروازه ورود به تاریکیها نقض فرمان و دروازه ورود به روشناییها فرمانبرداری است.
آقای مهندس میفرمایند: هر کدام از ما بهتر است یکی از راهنمایان کنگره۶۰ را انتخاب کنیم تا چراغ راه ما باشد. راهنما کسی است که اعتیاد را تجربه کرده و همچنین مسیر درمان را طی کرده است و به تمام پیچ و خم مسیر اشراف کامل دارد. فرمان در کنگره با بیرون کاملاً متفاوت است، در کنگره فرمانبرداری، موفقیت و آرامش را به همراه دارد و نافرمانی، رفتن به مسلخ و تاریکیها را در پی خواهد داشت. تمامی فرمانها در کنگره به جهت این است که به حال خوش برسیم تا بتوانیم بهشت را لمس کنیم، تمامی کارها در کنترل خودمان باشد و فرماندهی جسم و جان خودمان را به زیبایی به دست بگیریم.
نویسنده: همسفر اطهر و همسفر لیلا رهجویان راهنما همسفر سمیه (لژیون دوازدهم)
رابط خبری: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوازدهم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
ویرایش: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امامقلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
183