دومین جلسه از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی امامقلیخان با استادی همسفر نسرین، نگهبانی همسفر مهشید و دبیری همسفر شیما با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی » روز شنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان نسرین هستم همسفر، دستور جلسه این هفته از فرمانبرداری تا فرماندهی است. هر سازمانی دو رکن مهم دارد، فرمانبرداری و فرماندهی، ما میخواهیم بدانیم فرمانبرداری یعنی چه؟ یعنی اطاعت از تمام قوانین و دستورات، در کنگره۶۰ ما باید تمام قوانین و حرمتها و هر آموزشی که راهنما میدهد را اطاعت کنیم؛ اما فرماندهی به معنای هدایت و رهبری است که در کنگره دو مفهوم دارد، یکی راهنمایان عزیز هستند که مرحله فرمانبرداری را گذراندهاند و به مرحله فرماندهی رسیدهاند و میتوانند به دیگران کمک کنند و دیگری فرماندهی، یعنی فرمانده جسم و یا شهر وجودی خودمان باشیم.
ما میدانیم که شخص مصرف کننده زمانی که در حال مصرف است، هیچگونه فرماندهی و کنترل بر روی جسم خودش نداشته و آن موقع که مواد به او نمیرسد حالش به قدری بد میشود که تصمیماتی اشتباه و احساسی میگیرد و زمانی هم که مواد به او میرسد و عادی میشود تصمیمات و نظراتش تغییر میکند تا جایی که کنترل جسمش را هم در اختیار ندارد و دچار پرش پا و یا بیخوابی میشود و همه چیز او در دستان مواد افیونی است.
کنگره۶۰ با متد درمانی خود باعث میشود که افراد برای احساسات و تصمیماتشان کنترل داشته باشند و بتوانند به آن اعتدال برسند. در کنگره۶۰ فرمانبرداری یعنی آنکه بیاییم آن اصول و قوانین و حرمتهایی را که راهنما میگوید، در برابرش تسلیم شویم. حال چگونه ما به این فرمانبرداری برسیم؟ قطعاً با یک چشم گفتن نمیشود. من خودم شخصاً خیلی چشم میگفتم و راهنما این قدر که از من چشم گفتن را شنیدند از کسی دیگری نشنیده بودند؛ ولی من آن کارهایی را که به نظر خودم میدانستم درست است را انجام میدادم و برای کارهایم توجیه داشتم، میگفتم راهنمایم که در زندگی من نیست، نمیداند من در چه شرایط و وضعیتی هستم، اخلاق مسافرم را که نمیداند، در صورتی که راهنما متوجه شده بود که من فقط کلمه چشم میگویم و اجرا نمیکنم و روز به روز میدیدم که حالم خوب نیست و به آن صلح و آرامشی که انتظار داشتم نمیرسیدم، با خود میگفتم که من در کنگره هستم، چشم هم میگویم، پس چرا حالم خوب نیست؟ تا اتفاقی در زندگیم افتاد میخواستم به خواستههایم برسم؛ ولی نمیشد.به گفته راهنمایم میبایست فکر آن را رها میکردم، پس رهایش کردم و وسوسه انجام کارهای اضافه را هم از خودم دور نمودم. بعد از یک هفته از جایی که مشکل داشتم با من تماس گرفتند و گفتند: کارتان حل شده و از آن به بعد بود که به راهنمایهای راهنمای خود بیشتر ایمان آوردم.
راهنمایانم هم در ویلیام و هم در DST میگویند: باید قدر صندلی را بدانید و من امروز بیشتر از قبل این را درک میکنم، وقتی میخواستم وارد لژیون ویلیام شوم، خیلی با خود کلنجار میرفتم، میدانستم که باید بروم؛ ولی نمیرفتم راضی نمیشدم تا اینکه با خانم فاطمه راهنمای ویلیام صحبت کردم گفت بیا و من چشم گفتم و با وجود اینکه ته دلم نگران بودم، نهایتا با فرمانبرداری، نگرانیم را کم کردم و آن تغییرات و حال خوب پله پله در من به وجود آمد.
آقای مهندس در متد DST درک درست و شناخت کاملی از جسم را به ما میدهند و زبان بدن را هم خوب آموزش دادهاند، به طوری که وقتی فهمیدم مصرف کننده، سیستم ایکس خود را کامل منهدم کرده و با دارو پله پله آن را راه اندازی میکند به راحتی تغییرات اخلاقی مسافرم را پذیرفتم، صبوری کردم تا به بهبودی برسد. خودم زمانی بود که خیلی اهل غیبت، تهمت، قضاوت و ... بودم و ممکن بود روزی ۱۰ دقیقه با دوستانم در مورد دیگران حرف بزنیم؛ ولی وقتی راهنما فرمودند که آن انرژی مفید را به رفتارهای ضدارزشی اختصاص ندهم، آنجا بود که فهمیدم هروقت بتوانم به فرماندهی جسم خود برسم، میتوانم به دیگران هم کمک کنم.
استاد امین میفرمایند: هر کسی کاری را انجام دهد و بعد از انجام آن حس رضایت و خوشحالی داشته باشد، یعنی نیروهایش تحت فرماندهی خودش هستند. موضوع دیگر اینکه فرایند فرمانبرداری تا فرماندهی نیاز به تلاش و تعهد دارد که من باید نسبت به آموزشهای راهنما و قوانین کنگره داشته باشم و امیدوارم انشاالله روزی به فرماندهی برسم. کنگره۶۰ با این متد نه تنها یک فرد را به تعادل و سلامت میرساند؛ بلکه جامعه را به سمتی سوق میدهد که سالمتر شود.
خدا آن حس زیبایی است که در تاریکی صحرا، زمانی که هراس مرگ میدزد، سکوتت را یکی مثل نسیم دشت میگوید: کنارت هستم ای تنها.
گرفتن نشان پیمان وادی هشتم همسفر مهری به دستان راهنما همسفر معصومه

اعلام رهایی جونز همسفر بهاره به راهنمایی راهنما همسفر مهسا

اعلام رهایی جونز همسفر سحر به راهنمایی راهنما همسفر مهسا

اعلام رهایی جونز همسفر مریم به راهنمایی راهنما همسفر نفیسه

اعلام رهایی ویلیام همسفران محترم به راهنمایی راهنمای ویلیام همسفر فاطمه

تحویل جایگاه نگهبان و دبیر صوتی


مرزبانان کشیک: همسفر سودا و مسافر علی
تایپیست: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
ویرایش و ارسال: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امامقلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
237