فرماندهی خواست درونی انسان‌ها است

سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر

من در کنگره آموزش گرفتم که برای رسیدن به فرماندهی، ابتدا باید فرمانبرداری را یاد بگیرم. فرمانبرداری یعنی این‌که قوانین و حرمت‌ها را بپذیرم، به صحبت‌های راهنما گوش کنم و آموزش‌ها را عملی نمایم. فرماندهی هم یعنی بتوانم در لحظه‌های مختلف خود را کنترل کنم، تصمیم درست بگیرم و بر احساساتم غلبه داشته باشم. کسی که فرمانبرداری نکرده باشد، هیچ وقت فرمانده نخواهد شد؛ همان‌طور که یک شاگرد بدون درس خواندن، معلم نمی‌شود. اکنون که با آموزش‌های کنگره متوجه هستم که فرمانبرداری در کنگره یک اجبار نیست، بلکه راهی است برای رسیدن به آزادی و فرماندهی واقعی؛ اگر امروز توانستم کمی فرمانده جسم و ذهن خود باشم، همه‌ به خاطر این است که یاد گرفتم خوب فرمانبرداری کنم.

سلام دوستان عفت هستم همسفر

استاد امین در سی‌دی(از فرمانبرداری تا فرماندهی) می‌گویند؛ در کنگره هرچیزی به دو صورت انجام می‌گیرد، یک صور آشکار و دیگری صور پنهان، انسان‌ها اگر بخواهند در جایگاه فرماندهی قرار بگیرند لازم است که فرمانبرداری رابه طور کامل انجام دهند. در صور آشکار اگر به دست بگوییم وسیله‌ای را بردارد این کار را انجام می‌دهد؛ یعنی فرمانبرداری را انجام داده است؛ اما در صور پنهان اگر در ذهن خودمان تصویر به وجود آوریم و روی آن متمرکز شویم؛ ولی نتوانیم آن کار را انجام دهیم، یعنی فرماندهی من ناقص است که اجرا نشده است، به همین دلیل است که فرمانبرداری و فرماندهی از اهمیت بالایی برخوردار است. فرماندهی خواست درونی انسان‌ها است که باید برای رسیدن به آن خواسته فرمانبردار خوبی باشند. در کل انسان از هرکس فرمان بگیرد از جنس همان می‌شود؛ اگر فرمان الهی را اجرا کند به سمت پاکی‌ها و زیبایی‌ها رفته است و اگر فرامین شیطان را اجرا کند، دقیقاً از جنس شیطان می‌شود. ما در کنگره آموزش می‌بینیم تا فرمانبردار خوبی باشیم و هرآنچه راهنمایان می‌گویند اطاعت امر کنیم تا به فرماندهی برسیم.

سلام دوستان مریم هستم یک همسفر 

فرماندهی یک هدف و یک قانون کلی است و شرط لازم برای فرماندهی این است که انسان، فرمانبردار خوبی باشد. فرماندهی در صور پنهان و در درون انسان می‌باشد. فردی که بیماری اعتیاد دارد و قبلاً کارهایش را به درستی انجام می‌داده است، و الآن خواسته دارد و فرمان نیز می‌دهد و فرمانش قابل اجرا نیست، به این دلیل است که این فرد در تاریکی به سر می‌برد. فرد برای رسیدن به خواسته‌هایش باید دانایی و توانایی لازم و مؤثر را به‌دست آورد تا قادر به اجرای فرامین باشد، هم‌چنین باید استادی انتخاب کند تا به او آموزش‌های لازم داده شود و به توانایی و دانایی مؤثر برسد و بتواند فرمانبردار خوبی باشد و فرمان دهد و خواسته‌اش اجرا شود. انسان تا وقتی در تاریکی است، از نفس اماره که همان نفس امر کننده است، اطاعت می‌کند؛ اگر بخواهد از زیر اطاعت نفس اماره خارج شود، باید از منبع دیگری استفاده کند و به آن دانایی و توانایی لازم برسد تا به حال خوش و هم‌چنین خواسته‌هایش برسد.

سلام دوستان زهرا هستم همسفر 

انسان برای این‌که فرمانده خوبی باشد، باید فرمانبردار خوبی نیز باشد. کائنات بر پایه‌ای از قوانین حاکم است و انسان‌ها باید در راستای قوانین جهان حرکت کنند، که بر پایه ارزشی و ضدارزشی است. جهان نیز بر پایه اضداد است. اگر مسیر مستقیم را انتخاب کرده باشید و فرمانبردار خوبی‌ها باشید، فرمانده خوبی خواهید شد و اگر از قوانین تخطی کرده و در مسیر منفی بودید موفق نخواهید شد. اگر انسان در زندگی پای‌بند قوانین باشد و قوانین زندگی را یاد بگیرد، مسیر پرفراز و نشیب زندگی را هموار می‌کند و کلید مشکلات و راه حل آن را می‌یابد.

سلام دوستان الهه هستم یک همسفر

فرماندهی چه ارتباطی با فرمانبرداری دارد؟ فرماندهی یک هدف است، در واقعیت مشخص می‌کند که از کجا به کجا حرکت را انجام بدهیم. فرماندهی عام است و خود دارای صور آشکار و پنهان است. خواسته درونی همه انسان‌ها این است که دوست دارند به فرماندهی برسند؛ لذا می‌توان دریافت که فرماندهی خیلی اهمیت دارد و باارزش است که انسان‌ها حاضر هستند، بهای سنگینی را برای آن پرداخت کنند. شرایط مهم فرمانبردار بودن این است که شخص باید بپذیرد که از درون مشکل دارد؛ بنابراین احتیاج دارد که از یک نیروی دیگر اطاعت کند تا از نفس اماره خارج شود.

نویسندگان: همسفر سمیه، همسفر عفت، همسفر مریم، همسفر زهرا و همسفر الهه رهجویان راهنما همسفر مرضیه( لژیون سوم )
رابط خبری: همسفر کوثر رهجوی راهنما همسفر مرضیه ( لژیون سوم)
ویرایش و ارسال مطلب: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر محبوبه( لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی فردوسی مشهد