English Version
This Site Is Available In English

دانایی به‌معنای درست زندگی کردن است. (نمایندگی یاس اصفهان)

دانایی به‌معنای درست زندگی کردن است. (نمایندگی یاس اصفهان)

نهمین جلسه از دوره شصت و سوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی یاس اصفهان با استادی مسافر شبنم، نگهبانی مسافر وحیده و دبیری مسافر هستی، با دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد»، در روز چهارشنبه ۵ شهریورماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان، شبنم هستم یک مسافر.

در ابتدا خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که در جمع شما عزیزان هستم. از ایجنت محترم، کادر مرزبانی، نگهبان جلسه و راهنمای عزیزم، خانم مریم، تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. دستور جلسه‌ی امروز «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» است.

دانایی تمدن نیست، دانایی سواد نیست و دانایی به لباس پوشیدن نیست؛ دانایی، انسانی اندیشیدن است.

همان‌طور که جناب مهندس در لایو روز چهارشنبه فرمودند: دانایی به‌معنای درست زندگی کردن است. زمانی که انسان بر سر دو راهی قرار می‌گیرد، اگر به دانایی دست یافته باشد، می‌تواند تشخیص دهد که کدام راه درست و کدام راه غلط است؛ یعنی قدرت تشخیص را در آن دانایی پیدا می‌کند.

استاد امین در جهان‌بینی به‌صورت کامل درباره‌ی مثلث دانایی توضیح داده‌اند؛ اضلاع این مثلث شامل تفکر، آموزش و تجربه است. این سه ضلع زمانی که در یک راستا و به یک اندازه حرکت کنند، می‌توانند به دانایی مؤثر تبدیل شوند.

در هفته گذشته، به‌دلیل مشغله‌ی کاری زیاد به مشکل برخورد کردم. به کنگره می‌آمدم، آموزش می‌دیدم، تجربه کسب می‌کردم، اما تفکر نمی‌کردم. با خودم فکر کردم: «من یک سال آمدم، رهایی‌ام را گرفتم، هفت ماه دیگر می‌آیم، خدمتم را انجام می‌دهم که بازپرداختم را ادا کرده باشم، و بعد می‌روم.»

بعد از چند روز، بسیار ناراحت شدم که چرا باید چنین فکری کنم؟ آن هم من که همیشه در سفر اول، خود را در جایگاه راهنمایی تصور می‌کردم و رسیدن به این جایگاه، یکی از آرزوهای من بود.

زمانی که سی‌دی‌های هفته را می‌نوشتم و اتفاقات آن هفته را به محتوای سی‌دی ربط می‌دادم، قدرت تفکرم در مورد آن موضوع بسیار بالا می‌رفت. اما گاهی برعکس بود؛ وقتی مشغله‌ کاری زیاد می‌شد، با وجود نوشتن سی‌دی و حضور در جلسات، اصلاً روی محتوای آن تفکر نمی‌کردم. در نتیجه دانایی من کاهش می‌یافت و به دانایی مؤثر تبدیل نمی‌شد.

نقطه‌ی مقابل دانایی، ترس، منیت و ناامیدی است. باید از دیوار این سه ضلع عبور کرد تا به دانایی مؤثر رسید. زمانی که هنوز به کنگره نیامده بودم، با خود می‌گفتم: «من که منیت ندارم، اگر با کسی مشکلی داشته باشم، معذرت‌خواهی می‌کنم.» اما وقتی وارد کنگره شدم، متوجه شدم که منیت دارم و اصلاً نمی‌دانستم منیت یعنی چه!

در جلسه‌ی نیکوتین، از راهنمای عزیزم پرسیدم: «کدام کار خوب است و کدام بد؟ چه کسی تعیین می‌کند کار درست یا نادرست چیست؟» راهنمایم اجرای پیمان وادی هشتم را به من پیشنهاد داد. در این وادی، هنگام پیمان بستن، خودت باید تشخیص دهی که چه کاری خوب و چه کاری بد است و آن را بنویسی. اما چه زمانی می‌توانم این تشخیص را بدهم؟ زمانی که با آموزش گرفتن، به دانایی برسم و دانایی‌ام به دانایی مؤثر تبدیل شود.

می‌گویند: «هر شخصی در هر دستور جلسه‌ای، با گره درونی خود برخورد می‌کند.» واقعاً همین‌طور است. وقتی مطالعه کردم، فهمیدم که گره اصلی من، منیت است. پس ابتدا باید مثلث جهالت را کنار بگذارم؛ چون با داشتن منیت، نمی‌توانم آموزش بگیرم. اگر ترس داشته باشم، هیچ تجربه‌ای کسب نمی‌کنم، و اگر ناامید باشم، نمی‌توانم حتی به موضوع دیگری فکر کنم.

در پایان باید بگویم: هر کسی که سواد دارد، لزوماً دانا نیست. شاید آگاهی داشته باشد، اما این به‌معنای دانایی نیست. بسیاری از افراد در کنگره دارای تحصیلات بالا از جمله پزشکی، مهندسی یا حتی دکترا هستند، اما نتوانسته‌اند اعتیاد خود را درمان کنند و با نداشتن جهان‌بینی صحیح، هم برای خود و هم برای اطرافیان مشکلاتی ایجاد کرده‌اند. در مقابل، افرادی را می‌بینیم که بی‌سواد یا کم‌سواد هستند، اما از زندگی خود لذت می‌برند، آرامش دارند و در تعادل هستند. چرا؟ چون علم زندگی کردن را دارند و از دانایی مؤثر برخوردارند. بنابراین، سواد و دانایی بدون کاربردی شدن، با نادانی برابر است.

از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبت‌های من گوش دادید، کمال تشکر را دارم.

تایپ: مسافر راضیه – لژیون ۱۹_ نمایندگی یاس اصفهان
ویرایش: مسافر مینا – لژیون ۴_ نمایندگی یاس اصفهان
عکس: مسافر مهری – مرزبان خبری_ نمایندگی یاس اصفهان
بازبینی و ارسال: راهنما همسفر سولماز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .