دهمین جلسه از دوره پانزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی پهلوان محترم مسافر مهرداد، نگهبانی مسافر سعادت و دبیری مسافر رامین با دستور جلسه « دانایی، دانایی موثر و سواد » در روز سهشنبه 04 شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارنمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهرداد هستم یک مسافر، شاکر خداوند هستم که یکبار دیگر فرصت داده شد تا در جمع شما عزیزان حاضر باشم. توفیق داده شد تا امروز در جایگاه استاد جلسه بنشینم و آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته دانایی و دانایی موثر و سواد است. من امروز که سهشنبه است زودتر آمدم و موقع برگزاری لژیون سیگار اینجا بودم و موضوعی دیدم که خیلی انرژیام را گرفت و آن موضوع این بود که دیدم لژیونهای سیگار شعبه خالی است و در هر لژیون چهار پنج نفر نشسته بودند. این خیلی بد است و به نظر من مثل کفر است، کفر به اینکه من یک نعمتی را که خداوند در اختیار من قرار داده را نادیده بگیرم، این نعمت لژیون درمان نیکوتین و سیگار است. در این شعبه انسانهایی به عنوان راهنما را که خداوند در اختیار من قرار داده که در شعبه حضور دارند که به من کمک کنند تا من سیگارم را درمان کنم ولی من این نعمت را نمیبینم این میشود کفر.

استاد امین در تعریفِ کنگرهای کفر میگوید کفر یعنی ندیدن! یعنی نادیده گرفتن نعماتی که خداوند در اختیار آدم قرار داده است. امیدوارم که بچههای سفر اول و حتی بچههای سفر دومی که هنوز سیگارشان را درمان نکردهاند به این تفکر و دانایی برسند که برای درمان سیگار خودشان اقدام کنند. ما به واسطه مصرف مواد مخدر و حسی که داریم وارد کنگره میشویم و در کنگره با دیگران همحس و همسو میشویم و راهنما انتخاب میکنیم و برای رسیدن به یک هدف تلاش میکنیم، چرا؟ چون همه بچههای کنگره به این دانایی رسیدهاند که مواد مخدر بد است. کسی که وارد کنگره میشود به این تفکر رسیده که اگر مواد مخدر قرار بود کاری برای من انجام دهد یا اگر میتوانست دردی از من دوا کند تا الان درمان کرده بود، یا این سیگار اگر قرار بود به من شخصیت بدهد تا الان داده بود، اینها میشود دانایی.

خب وقتی که من این دانایی را کسب میکنم ولی کاری در جهت به ثمر رساندن آن تلاشی نمیکنم یعنی داناییِ من در همان مقطع دانایی مانده است. زمانی که من بتوانم در مسیر درمان حرکت کنم و پلههای DST را به درستی طی کنم و اعتیاد به مواد و سیگار را درمان کنم این یعنی دانایی موثر. یا مثلا زمانی که استاد جلسه میخواهد ۱۴ثانیه سکوت را اعلام کند باید سالن پر باشد، دانایی موثر یعنی من بدانم که باید قبل از شروع جلسه در سالن حضور داشته باشم. افرادی که قبل از شروع جلسه حضور دارند چنان انرژی خوبی دریافت میکنند که نمیشود آن را با انرژی افرادی که بعد از شروع جلسه میرسند مقایسه کرد.
پس اینکه ما دانایی کسب کنیم ولی در جهت آن دانایی حرکت نکنیم هرگز به دانایی موثر نمیرسیم. برعکس آن هم هست، من به کنگره آمدم سه جلسه اول جلسات مشاوره به تازهواردین است، در این سه جلسه روش DST را برای من توضیح میدهند، روش جایگزینی داروی OT را به جای مواد مخدر برای من توضیح میدهند، وقتی این داناییها را کسب کردم کمک میکند که من با روش DST درمان شوم، یعنی تا اینجا تفکر برای من به وجود آمده، حالا به دو ضلع دیگر نیاز داریم تجربه و آموزش. آموزش از راه حضور پیدا کردن در جلسات و نوشتن سیدیها به دست میآید. تجربه چیست؟ افرادی که در کنگره درست حرکت میکنند در زمان مصرف ۳/0 دیلی که روزی سه قطره است حالشان از افرادی که وعده روزانهشان ۵/۵ سیسی است بهتر است این معجزهای است که در روش DST اتفاق میافتد و اینجاست که دانایی تبدیل میشود به دانایی موثر، و زمانی اتفاق میافتد که آن تفکر با تحربه و آموزش همسو شود.
تایپ: همسفر پیمان و مسافر سعادت
عکس: مسافر حمید
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
205