دانایی سلاح ماست برای جنگ نرم علیه نیروهای بازدارنده که مانع حرکت ما در صراط مستقیم میشوند. حرکت ما با غلبه بر ترس، ناامیدی و منیت آغاز شده و باعث تفکر، تجربه و آموزش میشود و با عملی کردن دانایی در زندگی قوت میگیرد.
راهی که میرویم در نهایت ما را به آرامش، صلح و حال خوش میرساند تا در تواناییهای ما برای انجام وظایفمان در هستی خللی وارد نشود.
پیرامون دستور جلسه این هفته گفتوگویی صمیمانه داریم با یکی از همسفران، شما را به ادامه آن دعوت مینمایم.
لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی نمایید:
سلام دوستان راحله هستم همسفر، مسافر من با ۱۱ سال تخریب وارد کنگره شد، آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک و شیره، مدت سفر ۱۱ ماه و ۳ روز به روش DST، داروی درمان شربت OT، با راهنمایی همسفر تکتم، راهنمای مسافرم، مسافر اختراعی الان هم مدت ۶ سال و ۷ ماه است به دستان پرمهر آقای مهندس رها هستیم.
آیا شما در کنگره روی رشد خود متمرکز هستید یا درگیر رعایت حرمتها، توسط بقیه اعضا هستید؟
اولویت من در کنگره، رشد خودم است؛ چون باور دارم اگر هر فرد بر روی خود کار کند و در جهت بهبود خویش قدم بردارد، از ضدارزشها و ناخالصیها دوری کند، بتواند درون و بیرون خود را پالایش کند، رفتار، افکار و باورهای خود را تغییر دهد؛ آن موقع درگیر این نمیشود که دیگران چه میکنند؛ پس تنها کار این است که روی رشد خود متمرکز باشم و از دیگرانی که حرمتها را رعایت میکنند و موفق هستند، الگوبرداری کنم؛ چون آنها قطعاً به رشد رسیدهاند.
شما بعد مدتها آموزش گرفتن در کنگره چه تغییراتی در خود و روابط با اطرافیانتان مشاهده کردید؟
وقتی وارد کنگره میشویم و آموزش میگیریم، اولین تغییرات در نوع نگاه و نگرش ما اتفاق میافتد و یاد میگیریم مسائل و مشکلات را از زوایای متفاوت ببینیم. آموزشهای کنگره مثل ساختاری هستند که ما را به آرامش و تعادل درونی میرسانند. الان بعد از گذشت چندین سال حضور در کنگره، یاد گرفتم که چطور بدون قضاوت به دیگران نگاه کنم و همین باعث شده تا روابط من با دیگران بهتر شود و اطرافیان حس کنند که من آدم متفاوتی شدهام.
به نظر شما یک فرد دانا بیشتر میتواند به جامعه خدمت کند یا یک فرد باسواد؟
در کنگره۶۰ همیشه تأکید میکنیم که دانایی خیلی مهمتر از داشتن سواد و تحصیلات است. فردی که سواد دارد، ممکن است اطلاعات زیادی داشته باشد؛ ولی اگر نتواند دانستههای خود را به کار گیرد، نمیتواند خدمت زیادی به جامعه بکند و خدمات وی محدود میشود؛ اما یک فرد دانا که تجربه و آگاهی را کسب کرده است، درک عمیقی از زندگی و مسائل دارد که قطعاً با أخذ تصمیمات درست، تأثیر مثبت بیشتری در جامعه دارد؛ پس کسی که دانایی دارد خدمات بهتری میتواند برای جامعه داشته باشد.
آیا همیشه عمل نکردن به دانستهها باعث درد و رنج است؟ چرا؟
بله؛ چون دانستن بدون عمل مثل این است که من نقشه راه را داشته باشم؛ ولی هیچ قدمی برای حرکت انجام ندهم. دانایی یعنی آنچه میدانم و دانایی مؤثر یعنی آنچه که میدانم و میتوانم؛ پس اگر دانستههایم (داناییام) را به دانایی مؤثر تبدیل نکنم، باعث درد و رنج میشود و این یعنی من به فرمان عقل نزدیک نمیشوم.
و در آخر به عنوان یک همسفر، حضور در پارک روز جمعه برای شما چه احساسی به همراه دارد؟
شروع ورزش برای من در پارک و از روزهای جمعه آغاز شد. آن روزها به همراه همسفران در پارک جمع میشدیم، حس خوبی داشتم که هیچجا نمیتوانستم پیدا کنم. هوای تازه اول صبح و قدم زدنهای آرام، انگار انرژی جدیدی به من میداد. همانجا بود که تصمیم گرفتم ورزش را جدیتر دنبال کنم. بعد از آن روزهای پر از انرژی در پارک، همراه با تیم والیبال همسفران به تهران رفتیم تا در مسابقات والیبال شرکت کنیم. آنجا نه تنها مسابقه بود بلکه فرصتی بود برای تجربهای جدید، یادگیری و ارتباط عمیقتر با دوستانم با بازی در کنار آنها تجربههای زیاد و حس و حال خوبی کسب کردم که شاید تا آن روز در هیچ کجا تجربهاش نکرده بودم. این مسیر ورزشی که از یک جمعه ساده در پارک شروع شد، نهتنها جسم مرا قویتر بلکه روح من را هم سرشار از امید و انرژی کرد و همه اینها را مدیون کنگره هستم.

مصاحبهکننده: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر نرگس(لژیون چهاردهم)
مصاحبهشونده: همسفر راحله رهجوی همسفر تکتم(لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر مرضیه رهجوی همسفر مرضیه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون پنجم)
ارسال مطلب: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون پنجم) دبیر سایت
نمایندگی همسفران شعبه فردوسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
200