حکم عقل یعنی حکم الهی

به مناسبت دستور جلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» در خدمت راهنمای محترم همسفر فاطمه هستیم تا از تجربیات ایشان استفاده کنیم.
آخرین آنتی  ایکس مسافر ایشان شیشه و هروئین بود،مدت ۱۱ ماه و دو هفته با داروی OT و به کمک راهنمایان گرامی آقای جلال و خانم ژیلا سفر کردن، ورزش در کنگره مسافر شنا، خودشان دارت و مدت رهایی  ۵ سال و ۶ ماه.
خدمت هایی که ایشان تا به امروز پشت سر گذاشته اند: ورزشبانی، نشریات، سایت، راهنمایی و لژیون موسیقی

اگر بخواهید مهم ترین پیام وادی ششم را برای کسانی که تازه وارد کنگره 60 شده اند بیان کنید آن پیام چیست؟

مهم ترین پیام وادی ششم در عنوان آن نهفته است. برای یک رهجوی سفر اولی حکم عقل، حکم راهنماست؛ در این مقطع رهجو باید تماماً فرمان راهنما را اجرا کند تا به رهایی برسد؛ به نوعی اصطلاحاً باید سر خود را با سر راهنما عوض کند.

قبل از آشنایی با وادی ششم، تصمیم های مهم زندگی تان را بیشتر با عقل می‌گرفتید یا احساس؟ می‌توانید یک مثال بزنید؟

وقتی افراد در کنگره زندگی خود را دو قسمت می دانند، قبل از کنگره و بعد از کنگره، حرف گزافه نیست، واقعیت است؛ این قضیه برای من هم صادق است.
اکثر تصمیمات من قبل از کنگره بر مبنای احساس بود؛ چون جایگاه عقل را نمی دانستم، مراتب نفس را نمی‌شناختم، به طور کلی از خودم شناخت نداشتم و همین باعث می شد نسنجیده عمل کنم  نتایج هم مشخص بود.

وادی ششم می‌گوید باید``حکم عقل`` را اجرا کنیم، به نظر شما حکم عقل یعنی چه؟ آیا همیشه راحت است که به حکم عقل عمل کنیم؟

به طور کلی حکم عقل یعنی حکم الهی؛ اما اگر بخواهم تشریح کنم هر چیزی که من را از بدی ها و بلاها حفظ می‌کند حکم عقل است و نشانه اش این است که بعد از انجام آن حال خوبی را تجربه می کنم.
و اما قسمت دوم سوال: خیر، گاهی سخت و گاهی سهل است و این بستگی به جایگاه من و مرحله نفسانی که قرار دارم دارد.

آیا تا به حال خلاف حکم عقل کاری کرده‌اید؟ چگونه با آن موقعیت رو به رو شدید ؟
قطعاً انجام داده ام، در لحظه ی انجام فکر می کنی که کار درست همین است که انجام می‌دهی، ولی نتیجه مشخص می‌کند که حکم نفس اماره بوده.
این موضوع به قبل از کنگره و آموزش های نابش بر می گردد، امروز اگر کوچک ترین حرکتی بخواهم انجام بدهم ابزار دارم. ابزاری چون وادی ها، سی دی ها و تمام ساعاتی که در کارگاه های آموزشی و لژیون گذرانده ام. برای تصمیم گیری ابتدا وادی اول را کاربردی می کنم  و اگر با تفکر و مشورت به نتیجه نرسم از انجام آن عمل خوداری می کنم.

چگونه می‌توان از تصمیم خود مطمئن شد که از روی فرمان عقل است یا احساس؟

این به مثلث دانایی برمی گردد و بیشتر تجربه در آن دخیل است، البته حس در این زمینه اهمیت زیادی دارد، چون تصمیمات درست از طرف عقل است و اولین نیرویی هم که عقل را به کار می اندازد حس است.

یکی از بهترین و به یاد ماندنی ترین تجربه شما در رابطه با آموزش های کنگره 60 چیست؟

آموزش های کنگره چنان بر جان انسان می نشیند که انگار تکه ای از وجود خودت است.
خاطره ای که حس عجیبی برایم داشت به رهایی مان در سال ۹۸ بر می گردد. رهایی ما مصادف شد با شیوع بیماری کرونا، آموزش ها مجازی شده بود ولی آقای مهندس حضوری رهایی می دادند. من خیلی دوست داشتم مشارکت کنم و از آفای مهندس تشکر کنم ولی امکانش نبود. این مسئله را با راهنمایم در میان گذاشتم و گفتم احساس می کنم حرفهایم در دلم مانده؛
راهنمای عزیزم به من گفتند: در یک ویدئو حس و حالت را بیان کن و برای دوستانت در گروه لژیون قرار بده، این کار برایم خیلی سخت بود ولی از آنجایی که رهجوی فرمانبرداری بودم و هرگز نافرمانی نمی کردم گفتم چشم. بسیار با خودم کلنجار رفتم تا بالاخره ویدئو کوتاه گرفتم و فرستادم.بعد از انجام فرمان راهنما یک حس و حال عجیب و خاص به سراغم آمد که بسیار شیرین بود.

و کلام آخر...

خدا را سپاس برای فرصت زندگی و بهتر از آن فرصت  حضور در کنگره، سپاس از تمام کسانی که من را راهنمایی کردند و تجربه ی خودشان را به من هدیه کردند.
سپاسگزار تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ هستم و ممنون از شما که زحمت کشیدید و این مصاحبه را تدارک دیدید.

مصاحبه‌ کننده: همسفر حدیثه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)

عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون سوم)

ویرایش،تنظیم و ارسال: همسفر نگین نگهبان سایت

همسفران نمایندگی رودکی