English Version
This Site Is Available In English

سواد یعنی بلد بودن زندگی

سواد یعنی بلد بودن زندگی

وقتی اولین بار دستور جلسه‌ی "دانایی، دانایی مؤثر و سواد" را شنیدم با خودم گفتم: من که باسوادم، دانشگاه رفتم، کتاب زیاد خواندم… پس حتماً دانا هم هستم اما وقتی وارد کنگره شدم، تازه فهمیدم چقدر در تاریکی بودم چون همه‌ی آن چیزهایی که فکر می‌کردم می‌دانم، هیچ‌وقت در عمل به دردم نخورد. یادم است همیشه به مسافرم می‌گفتم "ترک کن"، "این کارو نکن"، "زندگی‌تو خراب نکن"، اما هیچ‌کدام نتیجه نداشت چون من فقط حرف می‌زدم، دانایی مؤثر نداشتم. بلد نبودم چطور به جای غر زدن، صبر کنم. بلد نبودم به جای ناامید کردنش، بهش امید بدم. کنگره به من یاد داد که دانایی فقط حفظ کردن چندتا جمله و نصیحت کردن نیست؛ دانایی یعنی بفهمی چرا باید یک کار را انجام بدهی و چرا نباید کاری دیگر را انجام بدهی و وقتی اون فهم توی قلب و جانت بشینه، تازه می‌توانی عمل کنی. آن‌ وقت است که دانایی تبدیل به دانایی مؤثر می‌شود. حالا می‌فهمم سواد واقعی همین است؛ نه مدرک دانشگاهی، نه کتاب‌های پر از اصطلاح. سواد یعنی بلد بودن زندگی. یعنی بلد باشم محبت کنم، گذشت کنم، صبور باشم و آرامش خودم را حفظ کنم. امروز منِ همسفر تازه دارم طعم سواد زندگی را می‌چشم؛ سوادی که کنار کنگره و آموزش‌های مهندس به دست آوردم و از خدا برای این هدیه‌ی بزرگ شکرگزارم.
نویسنده: همسفر مینا، راهنما همسفر ساغر(لژیون یکم)
رابط خبری: همسفر مینا، راهنما همسفر ساغر (لژیون یکم)
ویرایش: همسفر نرگس، راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .