سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر:
همانطور که از اسم دلنوشته پیداست، آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
پیش از کنگره، بیشتر اوقات زندگیام با بحث و دعوا میگذشت و در انتها نیز بیشتر، کار من به گریه ختم میشد، با خود میگفتم خدایا: ممکن است جایی پیدا شود که یک خانواده با هر نوع مشکل به آنجا برود و مسائل او حل شود؟
درست زمانی که مسافر من از مواد خسته شده بود، یکی از همکارانش کنگره ۶۰ را به او معرفی کرد و چند جلسهای همراه او به کنگره رفت و در جلسات شرکت کرد تا بالاخره جرقه آغاز سفر در ذهن او زده شد و پی برد که قطعاً او نیز میتواند مانند دیگر افراد مصرفکننده که درمان شدهاند، رها شود. موفقیت افراد دیگر او را مشتاق میکرد تا همیشه در جلسات حاضر شود و از جهانبینی کنگره با شوق برای من صحبت میکرد؛ این اشتیاق من را برای رفتن به کنگره ترغیب میکرد.
من نیز باحال و افکار پریشان و منیت بیش از اندازه وارد کنگره شدم و پس از مدتی برای گرفتن رهایی به حضور آقای مهندس رفتیم، مسافرم پس از دو ماه رهایی، تصمیم به درمان سیگار گرفت و من نیز در آزمون راهنمایی شرکت کردم؛ اما متأسفانه موفق نشدیم و این یعنی هنوز هر دو ما به آموزشهای کنگره نیاز داشتیم و باید صبر و تلاش میکردیم.
به فعالیت دز جایگاههای خدمتی کنگره بسیار علاقه دارم، لذا خوشبختانه پس از چند سال، اکنون در جایگاه دبیری خدمت میکنم و به لطف خداوند مهربان و کنگره و آقای مهندس، حال دل ما بسیار خوب است. در پایان نیز از راهنما همسفر مستانه و همسفر زهرا سپاسگزاری و قدردانی میکنم که زحمات زیادی برای من کشیدند تا من نیز توفیق این را داشته باشم در کنگره خدمتگزار باشم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون دهم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
40