English Version
This Site Is Available In English

رعایت فرامین الهی

رعایت فرامین الهی

ساعتی میزان آنی
ساعتی موزون این
بعدازاین میزان خود شو
تا شوی موزون خویش

همسفر فرانک و مسافرشان با سال‌ها تخریب و با آنتی‌ایکس مصرفی، قرص و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۱ ماه با متد DST و داروی اپیوم به راهنمایی مسافر بهروز و همسفر شادی سفر کردند. در حال حاضر به مدت ۲ سال است که به لطف خدا و دستان پرمهر مهندس دژاکام آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر بدمینتون و رشته ورزشی همسفر در کنگره ایروبیک است. ایشان در جایگاه‌های خدمتی دبیری نمایندگی صالحی و پهلوانی خدمت کرده‌اند و در حال حاضر در جایگاه خدمتی خزانه‌دار آکادمی در حال خدمت هستند.

همان‌طور که می‌دانیم در کنگره تمامی افراد ازنظر آموزش و برخورد اولیه باهم یکسان‌اند. آیا این جمله بدین معناست که همه افراد باهم برابرند؟

بله، خداوند در کلام‌الله فرموده است: «همه انسان‌ها را برابر آفریدیم؛ اما اعمال آن‌ها باعث تمایزشان می‌شود». در کنگره آموختم که طبق زندگی گذشته و تقدیر الهی، تلاش و کوشش دراین بُعد از جهان، همه انسان‌ها را از هم متمایز می‌کند. در لژیون سردار وقتی صحبت‌های همسفرها را گوش می‌کردم، متوجه شدم این جمله درست است. هر فرد با هر میزان تلاش و کوششی که داشته باشد با فردی که هیچ تحرک و عملی در زندگی ندارد، متفاوت است. وقتی راهنماها، مرزبانان و خدمتگزاران  را می‌بینم که با عشق و محبت تلاش می‌کنند تا کار خیر انجام دهند و زمانی که آنان را با کسانی که حتی در نوشتن سی‌دی، فرمان‌برداری، حضور در جلسات عمومی یا حضور در لژیون کوتاهی می‌کنند و دراین راه خود را از نعمت آموزش و خدمت در کنگره محروم می‌مانند، مقایسه می‌کنم متوجه می‌شوم که با هم برابر نیستند. باید دانست کسانی که با بخشش مالی و جانی همیشه در حال خدمت‌اند، بی‌شک با دیگران یکی نیستند.

شما عضو لژیون سردار هستید و جایگاه پهلوانی را تجربه نموده‌اید. پیام لژیون سردار چگونه به شما رسید و ازنظر شما لژیون سردار چه نقشی در اجرای عدالت برای ما دارد؟

به لطف خداوند مهربانم، امسال توانستم جایگاه پهلوانی را تجربه کنم. نقطه تاریکی من در بخشش زیاد بود. همیشه فرمان‌بردار جن درونم بودم که در زمان بخشیدن به من القاء می‌کرد: «کافیه، زیاده و یا اینکه پس خودت چی، زندگی‌ات چه می‌شود، تو که قبلاً دنور و سردار شدی، چه خبره، مگر ما گنج داریم؟» تا اینکه دو سال پیش، مسافرم پهلوان شد و من به‌شدت مخالفش بودم. انگار خوره‌ای به جانم افتاده بود و عذابم می‌داد. مدام به مسافرم می‌گفتم: «این‌همه پول می‌خواهی ببخشی، چه خبره؟ ما خودمان خرج داریم، کلی برنامه برای آینده داریم». چون من همسفر، فقط خودم را می‌دیدم و خودخواهانه تصمیم می‌گرفتم. مفهوم بخشش را نمی‌دانستم، هیچ‌وقت هم حالم خوب نبود و همیشه احساس نگرانی و کمبود داشتم. تا اینکه در این سه سال، با آموزش‌ها و پیدا کردن گره درونم، از خدا خواستم که از قهر به سمت مهر و بخشش حرکت کنم. متوجه شدم عدالت خداوند در این بود که روزی از تاریکی درونم به سمت روشنایی برسم و بتوانم جایگاه پهلوانی را تجربه کنم. آبان‌ماه پارسال، به‌طور اتفاقی به پارک طالقانی رفتم و آقای مهندس را از دور دیدم. در دلم ندایی آمد: «برو پیش مهندس و کسب پهلوانی کن». من به صدای درونم گوش دادم، حرکت کردم و توانستم با عشق، مبلغ پهلوانی را کامل پرداخت کنم.

مسافری که سال‌ها تحت تأثیر مصرف مواد مخدر بوده و نتوانسته در اجتماع و خانواده انسان عادلی باشد، چگونه می‌تواند با ورود به کنگره به عدالت نزدیک‌تر شود؟

همه ما انسان‌ها تخریب‌هایی داریم و خودمان از تاریکی‌ها و تخریب‌های درونمان آگاه هستیم که به صور پنهان و ظاهر ما چه آسیب‌هایی وارد شده است. یک مسافر با ورود به مکان مقدس کنگره، حتی اگر در گذشته به دلیل به‌هم‌ریختگی جسم و روانش نتوانسته عدالت، معرفت و عمل سالم را درک کند، او اکنون می‌تواند با رهایی از بند تاریکی‌ها در اجتماع، خانواده و کنگره جبران خسارت کند و با کمک مالی و خدمت به سمت روشنایی‌ها حرکت کند. همچنین او می‌تواند با عشق و محبت، حال دردمندان را خوب کند و تا زمانی که در این هستی وجود دارد، فرمان‌بردار حق باشد. «با حرکت، راه نمایان می‌شود».

خواسته‌های نامعقول ما مشکل اصلی، اساسی و قسمتی از نبرد درون ما است و مانع از توجه ما به فرامین عقل می‌شود. دیدگاه شما نسبت به این جمله چیست؟

گاهی درون ما خواسته‌هایی است که از نفس اماره فرمان می‌گیرد. این خواسته‌ها ذرات ناخالصی در خود دارند و باعث نبرد بین جن و روح می‌شوند. این موضوع، تصمیم‌گیری را برای ما سخت می‌کند و یا باعث سکون می‌شود. من با تزکیه و پالایش و رعایت فرامین الهی همان‌طور که مهندس دژاکام  نیز به آن اشاره کرده‌اند و البته در کلام‌الله هم آمده است، شروع کردم.

شما در حال حاضر با عنوان خزانه‌دار آکادمی در حال خدمت هستید. این خدمت چه تأثیری در زندگی‌تان داشته است و تا چه حد توانسته‌اید گره‌های وجودی‌تان را باز کنید؟

هر خدمتی در کنگره باعث باز شدن گره‌هایی در درونمان می‌شود و این همان تزکیه و پالایش درونی است. از وقتی خدمت خزانه‌داری به من سپرده شد، فهمیدم لازم است دوباره به درون خودم برگردم و دوربین قضاوتم را روی خودم بگذارم. دیدم هنوز گره‌هایی در درون من است که گاهی باعث آزارم می‌شود. بعد از نوشتن و کنکاش در خودم، متوجه گره بزرگی به نام قضاوت شدم که در زندگی‌‌ام اذیت‌کننده بود و حس‌های منفی در من ایجاد می‌کرد. تصمیم گرفتم کمتر قضاوت کنم و با روش DST آن را کنار بگذارم تا خاموش شود. به لطف خداوند، خدمت خزانه‌داری، آموزش‌های کنگره و گوش دادن به سی‌دی قضاوت سعی خود را کردم تا دیگران را قضاوت نکنم و هر روز فقط قاضی خودم  باشم تا به آرامش برسم.

 توصیه شما برای همسفرانی که باوجود درمان مسافرشان هنوز در کینه و نفرت هستند و زخم‌های گذشته را به دوش می‌کشند، چیست و چگونه می‌توانند کاری کنند که عدالت در زندگی آن‌ها جاری شود؟

من در زندگی‌ بعد از متوجه شدن تخریب مسافرم، گاهی به خداوند گله و شکایت می‌کردم که این چه عدالتی است. سال اول ازدواج باید متوجه اعتیاد همسرم می‌شدم، چرا قبل از ازدواج نفهمیدم و به آفریدگارم می‌گفتم چرا کمکم نکردی؟ هرروز ناامیدتر از قبل می‌شدم و دچار ترس، کینه و نفرت بودم. در سال اول ازدواجم همه‌چیز برایم تاریک بود؛ چون زخمی که خورده بودم، مدام بر دوشم بود و همه را مقصر می‌دانستم. آن زمان کنگره‌ای و آموزشی نبود، تا اینکه شبی به خداوند التماس کردم که راهی برای درمان مسافرم و خوب شدن حالم باز کند. خداوند کمک کرد و راه را نشانم داد. بعدها فهمیدم عدالت خداوند همین بود که این تاریکی‌ها و مشکلات را تجربه کنم تا به‌واسطه مسافرم به روشنایی برسم. آن موقع نمی‌دانستم؛ اما شاید در تقدیر من این بود که این اتفاق بیفتد تا حرکت کنم و به حال خوش، خدمت و آموزش‌ها برسم.

انسان در ابتدا باید اعتدال را در درون داشته باشد تا بتواند در زندگی بیرونی انسانی عادل باشد. حال از نظر شما چگونه می‌توانیم از اعتدال درونی برخوردار شویم؟

ازنظر من، اعتدال درونی زمانی اتفاق می‌افتد که درون و بیرونم را با تزکیه و پالایش، یعنی دوری از از هر آنچه ضد ارزش است به اعتدال برسانم. وقتی عدالت را در درونم، در افکار، اندیشه و احساسم اجرا کنم، می‌توانم هم در ظاهر معرفت داشته باشم و هم عمل سالم انجام دهم. در این صورت تمام رفتار و کردارم بر مبنای حق و عدالت خواهد بود.

از هم‌ صحبتی با شما بسیار لذت بردم، ممنون از اینکه وقت گران‌بهای خود را در اختیار من قرار دادید.

طراح‌ سؤال و مصاحبه‌کننده: راهنمای ویلیام همسفر فریماه رهجوی راهنما همسفر زری (لژیون دهم)
عکاس: همسفر مریم‌ رهجوی راهنما همسفر اسرین (لژیون بیست‌وسوم)
ویرایش: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر محترم (لژیون چهاردهم) نگهبان سایت همسفران
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون ششم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .