زمانی به وادی ششم رسیدم که متوجه شدم برای انجام هر عملی و تشکیل هر ساختاری باید تفکر کنم، بعدازآن به چیزی رسیدم که سالیان سال در آن غوطهور بودم (ناامیدی) و سعی کردم با نشأت گرفتن از وادی دوم متوجه شوم که خداوند هیچ موجودی را از من انسان، کرم خاکی، گیاهان و ... را بیهوده و از روی اتفاق نیافریده است. در وادی سوم آموختم هیچکس بهاندازه خود من نمیتواند به فکر من باشد و وادی چهارم مسئولیت خودم، دیگران و خداوند را به من گوشزد کرد که باید مسئولیت مادر بودن، همسفر، دوست و بنده بودن خود را بپذیرم و از دیگران توقع نا بهجا نداشته باشم. در وادی پنجم با استفاده از ۴ وادی قبل توانستم تفکر خود را به عمل نزدیک کنم.
وادی ششم که رسیدن بهفرمان عقل است، سعی میکنم با آموزشهایی که در کنگره میگیرم بتوانم خودم را به نفس مطمئنه برسانم. عقل یکی از مؤلفههای صور پنهان انسان است که استاد امین در جزوه جهانبینی به زیبایی و به زبان سادهای برای ما بیان نمودند. عقل در سرزمین وجودی (جسم)، بسان فرمانروایی عادل و بزرگ عمل میکند که هرقدر من به قدرت تشخیص و دانایی برسم این فرمانروای بزرگ در جسم من حکمهایی صادر میکند که من را به صراط، صلح و آرامش رهسپار میکند؛ اما اگر من در کنگره در جا بزنم و آموزشهایی که میبینم را کاربردی نکنم و در نفس لوامه نمانم و هیچ تلاشی برای خارج شدن از آن نکنم، فرمانروای بزرگ تسلیم نیروهای تخریبی و بازدارنده خواهد شد و من را در دنیایی از تاریکی و ظلمت رها خواهد کرد؛ زیرا خودم نخواستهام که از این مؤلفه (عقل) بهدرستی استفاده کنم.
در شهر وجودی من ساکنین و اقوام شروری (نفس اماره) وجود دارند که با لباس مبدل، میخواهند خود را به جایگاه فرمانروای عادل برسانند و این قلعه را تسخیر کنند و با هزار و یک فریب و حقه این موقعیت را برای خودشان فراهم میکنند؛ اما اگر من بتوانم از آموزشهای ناب کنگره۶۰ و جهانبینی بهره بگیرم و آنها را در زندگی کاربردی کنم آن موقع است که این افراد شرور میفهمند جایی در سرزمین وجودی من، برای آنها نیست و رخت برمیبندند و جسم من را رها میکنند. عقل مانند خورشید به همه انسانها و موجودات هستی بدون هیچ توقع و چشمداشتی میتابد و هر کسی بهاندازه دانایی و رشد عقلی خودش میتواند از عقل بهرهمند شود. فرمان عقل این نیست که من همسفر فکر کنم؛ باید حتماً کارهای بزرگ و خارقالعادهای انجام بدهم که بهفرمان عقل برسم.
همینکه کارهای روزمره خودم را بهدرستی و در زمان درست انجام بدهم، پابهپای مسافرم برای زندگی بهتر تلاش کنم و هزاران کار کوچک دیگر، همینها فرمان عقل میشوند. انسان ذرهای از وجود باریتعالی است، خداوند هر آنچه بخواهد را میتواند انجام دهد، همان کنفیکون یا شو شود و صفات خداوند در من انسان در ابعاد کوچکتر نهادینهشده است که اگر درست و بهموقع از آن استفاده کنم میتوانم فرمانروایی شهر وجودی خود را به دست بگیرم و نگذارم هیچ موجود شروری وارد آن شده و من را از خواستههای معقول خود دور سازد. امیدوارم روزی برسد که همه انسانها بدانیم که برای چه اشرف مخلوقات هستیم و از نعمتهایی که خداوند بهصورت پنهان و گنج درونی در وجود ما قرار داده است، به نحو احسن و صحیح استفاده کنیم. از آقای مهندس دژاکام و استاد امین تشکر میکنم که دیدگاه من را نسبت به زندگی تغییر دادند.
منبع: جزوه جهانبینی
نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر سحر
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
118