رویش جوانه‌های امید

داستان یک همسفر: از بی‌سوادی تا دانایی

یک روز، زن جوانی وارد کنگره 60 شد. او هیچ‌گاه فرصتی برای خواندن و نوشتن نداشت. زندگی‌اش پر از سختی‌ها و مشکلات بود و همیشه احساس می‌کرد که از دنیا عقب مانده است. هرگز تصور نمی‌کرد روزی به جایی برسد که قادر باشد کتابی را به راحتی بخواند یا احساس کند که در زندگی‌اش تغییری عمیق رخ داده است.
او همسفر یکی از افرادی بود که درگیر اعتیاد بود و همیشه در پی حل مشکلات زندگی‌اش می‌گشت. اما هیچ وقت احساس نمی‌کرد که توانایی تغییر دارد. زمانی که وارد کنگره 60 شد، در ابتدا تنها برای کمک به همسرش آمده بود. اما به زودی متوجه شد که کنگره 60 چیزی فراتر از درمان اعتیاد است؛ جایی که تغییرات از درون آغاز می‌شود، جایی که انسان‌ها یاد می‌گیرند خود را بشناسند و توانایی‌هایشان را کشف کنند.

او تصمیم گرفت که شروع کند، هرچند که آگاهی از بی‌سوادی‌اش او را کمی دلخور می‌کرد. اما چیزی در درونش می‌گفت: «اگر بخواهم، می‌توانم». با هر جلسه و با هر مشاوره‌ای که می‌گرفت، آرام‌آرام یاد گرفت که خود را باور کند و قدم به قدم جلو برود.
او ابتدا کلمات ساده را یاد می‌گرفت. گاهی ساعت‌ها وقت می‌گذاشت تا یک جمله ساده را بنویسد. در ابتدا فرآیند یادگیری برایش دشوار بود، اما با وجود چالش‌ها، همیشه قلبش پر از امید و اراده بود. او می‌دانست که برای تغییر زندگی، نیاز به تغییر نگرش دارد.
در کنگره 60 به او آموختند که خواندن و نوشتن تنها بخشی از باسواد شدن است. مهم‌تر از آن، «آگاهی» و «بصیرت» است که انسان را به دانایی واقعی می‌رساند. او یاد گرفت که تنها با صداقت، خودشناسی و تلاش مستمر است که می‌تواند از تاریکی‌ها بیرون بیاید و در دنیای روشن‌تر زندگی کند. روزبه‌روز با تغییراتی که در خود ایجاد می‌کرد، به خود بیشتر ایمان می‌آورد. به مرور زمان توانست کلمات را بهتر بشناسد، جمله‌ها را بخواند و حتی شروع به نوشتن افکارش کرد. حالا او دیگر فقط همسفر یک مسافر نبود؛ او یک فرد باسواد و آگاه شده بود که قدرت تغییر را در دستان خود احساس می‌کرد.

او می‌گوید: «من هیچ‌گاه فکر نمی‌کردم که روزی بتوانم چیزی را بخوانم، ولی حالا که توانسته‌ام، می‌فهمم که هیچ چیزی غیرممکن نیست. اگر من توانستم، شما هم می‌توانید.» حالا او به دیگران می‌آموزد که باسواد شدن تنها به معنای خواندن و نوشتن نیست. باسواد شدن به معنای آگاهی از درون خود، تغییر در نگرش‌ها و پذیرش مسئولیت زندگی است. او به تمام کسانی که احساس می‌کنند در زندگی‌شان گم شده‌اند، می‌گوید: «بخواهید، تلاش کنید، و هیچ‌گاه تسلیم نشوید. کنگره 60 می‌تواند راهی برای شروع دوباره باشد.» این خطوط رنگی نمونه‌ای از نتیجه آموخته‌های او است که بسیار زیبا بر صفحه کاغذ نقش بسته‌است. 

او امروز نه تنها به خود و مسافرش کمک کرده است، بلکه الهام‌بخش بسیاری از افراد دیگر در کنگره 60 و زندگی روزمره است. با اراده‌ای قوی و خواسته‌ای بزرگ، او ثابت کرد که هر فردی می‌تواند با تلاش و انگیزه، در مسیر یادگیری و رشد قرار بگیرد، حتی زمانی که به نظر می‌رسد هیچ چیزی برایش ممکن نباشد.

باید یادآور شد که راهنمای همیشه همراه او در سفر اول همسفر منیره دریایی از سخت‌کوشان  در این مسیر بود که خواندن و نوشتن را به او آموخت و در مسیر دانایی راهنمای او شد.  از خداوند بهترینها را برای ایشان آرزومندیم.

نویسنده : همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم)
ارسال: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان