جلسه ششم از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم، با استادی مسافر جواد ، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر علی، با دستور جلسه "عدالت، آیا همه افراد در کنگره 60 با هم برابرند؟" یکشنبه 19 مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
تشکر میکنم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و راهنمای محترم لژیون پنجم آقا مهدی که به بنده فرصت دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
تشکر میکنم از راهنمای خوبم آقا مهران که هر جایگاهی را در کنگره تجربه میکنم و این حال خوب و آرامشی که الان دارم را مدیون زحمات ایشان هستم.
امیدوارم تعطیلات به همه دوستان خوش گذشته باشد و بهره کافی از تعطیلات برده باشند.
دستور جلسه این هفته دو بخش است
عدالت: به معنی هماهنگی، تعادل، رفتار منصفانه ،اگر بخواهیم آن را در زندگی روزمره مثال بزنیم هر چقدر پول بدهی همانقدر آش میخوری.
آیا همه افراد در کنگره ۶۰ با هم برابرند: در بدو ورود بله،یک نفر مثل من بیسواد بیپول بیکار و با لباس پاره به کنگره میآید و یک نفر هم دکتر یا مهندس است به کنگره میآید، این دو مورد ندارند با یکدیگر، در هنگام ورود راهنمای تازه واردین بسیار مهربان همه ی ما را بغل میکند و برایش تفاوتی ندارد جواد چه کاره است یا علی یا نقی فرقی نمیکند و دارایی افراد به حال آن فرقی نمیکند که بخواهد بیشتر یکی دیگر را تحویل بگیرد و همه حرفها و مشاورهای که به من جواد داده میشود به تک تک دوستان در اینجا داده میشود و همه افراد وقتی وارد کنگره میشوند یک صندلی دارند و با هم هیچ فرقی ندارند ولی به محض اینکه وارد لژیون میشویم نامه اولت را که میگیری تغییرات شروع میشود و بستگی به زحمات خود فرد دارد.
من جواد به حرف راهنما گوش نکردم وسی دیهایم را ننوشتم و دارویم را بالا پایین خوردم و قطعاً به نتیجه نمیرسم.
چیزی که ذهن من را مشغول کرده بود این بود که من صبح تا شب کار میکنم و یک نفر راست راست میگردد و میگفتم فلانی کارگر من بوده و مغازه زده است و چرا وضعش خوب است و چرا وضع من بهتر نشده است و فکر نمیکردم که کارگر من حتی یک نخ سیگار هم در طول عمر خود نکشیده است و من جواد یک سیگار را با کله خالی نکشیدم و همیشه نعشه بودم و سیگار میکشیدم و باید با همدیگر فرق میکردیم او چکش میزد برای ساختن زندگی خود من چکش میزدم برای ساقی موادم و باید زندگیمان فرق کند.
در کنگره هم همینطور است چند تا رهجو در یک لژیون با هم فرق میکنند، یکی حرفهای راهنمایش را گوش میدهد و سر ساعت داروهایش را مصرف میکند و این قطعاً نتیجه بهتری میگیرد و یکی دیگر در سفر خود لایی میکشد و میگوید امروز که برای تفریح به باغ رفتهام به جای دارو یک بست تریاک مصرف بکنم وعیبی ندارد نتیجه این دو نفر قطعاً با هم فرق میکند و این عین عدالت است.
الان افرادی که در جلسه حضور دارند و بعد از دو هفته تعطیلات آمدهاند قطعاً کارشان را درست انجام دادهاند و دارویشان را سر وقت خوردند و سیدیهایشان را نوشتهاند و خیلی خوشحالم که این دوستان را میبینم.
در سال ۹۵ وارد کنگره شدم و درست عمل نکردم میخواستم درمان شوم ولی دوست نداشتم خماریش را پس بدهم، دوست داشتم درمان بشوم ولی دوست داشتم نعشه هم باشم، دوست داشتم درمان بشوم ولی دوست نداشتم سی دی بنویسم،ما در زندگی یک خواست داریم و یک بهانه و حد وسط نداریم و خاص این نیست که بگویم فقط من میخواهم درمان شوم یا من میخواهم کارخانهدار شوم و یا من میخواهم یک ماشین شاسی بلند بخرم،باید بهایش را پرداخت کرد،اگر کسی خواستهای داشته باشد و به حرف راهنمایش گوش بدهد حتماً به نتیجه میرسد.
آقای مهندس میفرمایند که هر کسی که در هر جایگاهی است عین عدالت است این واقعیت است.
من قبل از کنگره با وجود اینکه ۴ تا خانه داشتم،۴ تا کارگاه داشتم و بهترین ماشین را داشتم باور کنید که کارتون خواب بودم،شاید به بعضیها بگویی خندهشان بگیرد ولی کارتون خواب واقعی بودم یه دفعه یک هفته خانه نمیرفتم یا دو روز داخل ماشین بودم. کارتون خواب بودن چیست؟ حتماً نباید یک کارتون بندازی زیرت و زیر پل بخوابی که کسی که روزی دو گرم هروئین بزنه، شیشه بزنه دیگه چیزی دست خودش نیست این عین عدالت است ،اگر هم الان در این جایگاه هستم اگر آرامش نسبی دارم این هم عین عدالت است من آمدم ۱۰ ماه درست سفر کردم سیدیهایم را نوشتم بهای آن را دادم خواستشو داشتم و رها شدم.
سعی میکنم خواستههای نامعقول نداشته باشم و از آن چیزی که به دست میاورم زیادی خوشحال نیستم و از آن چیزی هم که به دست نمیارم ناراحت نیستم چون یا ظرفیتش را نداشتم یا در مقابل آن چیزی که میخواستم به اندازه کافی زحمت نکشیدم و این خود عدالت است.
برای سفر دومیها خدمت کردن خیلی مهم است و باعث حال خوش میشود، باعث میشود در کنگره حضور داشته باشند و فردی که در کنگره ۶۰ میماند حال خوبی دارد وکسی نتیجه میگیرد که بهای کارش را داده است.
خیلی ممنون که به صحبتهای من توجه کردید.
تایپ خبر: مسافر حمزه لژیون چهارم و مسافر احسان لژیون هفتم
عکاس: مسافر حمزه لژیون چهارم
ارسال خبر: همسفر امیرمحمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
206