سلام دوستان وحیدهستم یک مسافر؛ آخرین آنتی ایکس مصرفی B2 و قرص اعصاب، مدت سفر ۱۱ماه و ۱۰ روز، روش درمانDST، داروی درمان OT، راهنمای درمان آقای رضا مسعودی لژیون پانزدهم شعبه بنیان مشهد، ورزش در کنگره شنا و فوتسال، رهایی ۱ سال و ۱۱ ماه و ۱۵ روز
تعطیلات تابستانی از راه رسید؛ اما برای من، نه بوی سفر میدهد، نه طعم استراحت.
اینجا که هستم، دلم پر میکشد برای آن نیمکتهای ساده، آن لحظههای ناب آغاز جلسه، لبخندهای دوستان قبل از سلامهای گرم و نگاههای پرامید.
کنگره ۶۰ برای من فقط یک مکان نیست؛ خانهایست که در آن آموختم چطور دوباره زندگی کنم، چطور خودم را پیدا کنم، چطور عشق بورزم، ببخشم، رشد کنم.
حالا که چند روزی خبری از آن حیاط آشنا و آن فضای زنده و پُرانرژی نیست، قلبم هر روز بیقرارتر میشود. دلتنگم برای صدای راهنماها، برای مشارکتها، برای خدمت؛ اما خوب میدانم که این دلتنگی هم بخشی از سفر ماست، بخشی از تربیت ما، تا بدانیم قدر چه چیزهایی را باید بیشتر بدانیم.
در این فاصلهی کوتاه، بیشتر از همیشه دعا میکنم برای همهی مسافران و همسفران، برای خدمتگزاران بیادعا و برای آنکه زودتر باز برگردیم کنار هم، زیر پرچم محبت و آموزش.
تا بازگشت، میمانیم با عهدی که بستیم و راهی که انتخاب کردیم.
نویسنده و ارسال: مسافر وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
128