مشارکت مکتوب با موضوع تعطیلات تابستانی، راهنمای محترم مسافر سجاد
تاریخ: دوم مردادماه ۱۴۰۴
سلام دوستان سجاد هستم یک مسافر.
من در سال ۹۶ در کنگره حضور پیدا کردم. در آن زمان دیدگاه کنگره به این صورت بود که کار ما درمان است و یک بیمارستان هیچ وقت تعطیل نمیشود. فکر میکنم سال ۹۹ بود که مهندس برای اولین بار تعطیلات تابستان و نوروز را در دستور کار کنگره قرار دادند و عنوان کردند که بچههای کنگره میتوانند بدون راهنما و بدون نیاز هرگونه ماده مخدر، تعطیلات داشته باشند.
این تعطیلات فرصتی است برای بازنگری من به خودم، که ببینم کجای کار قرار دارم و واقعاً با خودم چند چند هستم. ببینم چه دستاوردهایی در کنگره داشتهام و چه علم و آموزشهایی کسب کردهام و در نبود کنگره، نبود راهنما و جلسات چه عکسالعملی نشان میدهم.
آقای مهندس با این کار وابستگی را در بچهها از بین بردند. در سایر مسیرهای درمانی که من تا کنون دیدهام، شخص همیشه وابسته محیط و راهنماست. دائما نیاز دارد که با راهنما در تماس باشد. اما در کنگره آنچه مهم است آموزش است. ببین که چه آموزشی گرفتهای و چقدر آگاهتر شدهای؟
کنگره در کجای زندگی ماست؟ اگر روزی در کنگره نبودیم، چه اتفاقی برای میافتد؟ آیا قرار است با دوری از کنگره به تاریکیها برگشت کنیم؟
از سوی دیگر، این تعطیلات به نوعی غربالگری میکند. افرادی را که واقعا خواسته رهایی دارند از افرادی که برای درمان خود جدی نیستند جدا میکند. کسی که برای هدفی غیر از سلامت خودش وارد کنگره شده، آمده که خانواده کمتر به او غر بزند، آمده چون صاحبکارش اخراجش کرده و ... با کسی که از اعماق وجودش درمان میخواهد تفاوت دارد.
کسی که در سفر اول روی برنامه میآید و داروی OT بر جسم او مینشیند، هیچ نیازی به مصرف مواد مخدر ندارد. شخص مسافر باید درک کند که مواد مخدر با جسم او چه کرد، و داروی OT دارد چکار میکند.
آقای مهندس میفرمایند کسی که در سفر اول گریز میزند مانند شخصی است که مشک پر از آب خود را سوراخ کرده. این مشک دیگر فایده ندارد. این شخص باید دوباره مدتی را روی تثبیت OT بماند تا بتواند روند درمانی خود را از سر بگیرد. به همین علت میگویم این تعطیلات غربال میکند. باعث میشود که شخص با خود روراست باشد و از خود بپرسد که من به چه علت به کنگره میروم، آیا میخواهم درمان شوم یا نه؟
برای سفر دومیها هم باعث میشود قدر کنگره و آموزهها را بدانند. از یکنواختی دور شوند و با انرژی بیشتری به کنگره برگردند و خدمت کنند.
دستور جلساتی که ما در کنگره داریم، ما را به فکر فرو میبرد که کجای این هستی قرار گرفتهایم. اگر ما فقط همین را بدانیم که زندگی ادامه دارد، هرگز کاری نمیکنیم که به خودمان، زندگیمان و هستی خسارت بزنیم. اما اگر دیدگاه ما این باشد که زندگی همین چندسال عمر زمینی است و تمام، دیگر نیازی به مراقبت نمیبینیم. کاری را که دلمان بخواهد انجام میدهیم. میگوییم زندگی همین است پس من باید لذت ببرم، لذت های آنی و زودگذر؛ ولی اگر ما بفهمیم که زندگی پایانی ندارد و بعد از مرگ هم در این هستی خواهیم بود و زندگی خواهیم کرد، برایمان مهم خواهد شد که چگونه زندگی کنیم، چه صفاتی را در خود نهادینه کنیم و به حیات بعدی ببریم. من اگر بدانم که صفت اعتیاد، اگر درمان نشود تا ابد همراه من است، هیچ وقت به سراغ مصرف مواد نمیروم.
آموزشهای کنگره ۶۰ به گونهای است که انسانهایی را که روزی از یاد رفته بودند، احیا میکند و زمانی که این افراد دوباره به چرخه حیات برمیگردند افراد بسیار قدرتمندی میشوند. آقای مهندس میفرمایند کسانی که در کنگره ۶۰ درمان اعتیاد انجام دادهاند، به شکل قابل توجهی میانگین طول عمر بالاتری نسبت به کسانی که به روشهای دیگری مواد را کنار گذاشتهاند، دارند.
از شما ممنونم که مشارکت من توجه کردید.

تهیه: مسافر حمید لژیون نوزدهم
ارسال :
با احترام مرزبان خبری مسافر وحید.
- تعداد بازدید از این مطلب :
265