تبدیل ساختار ذهنی به عمل

دهمین جلسه از دوره چهل و سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ارتش با استادی همسفر نرگس، نگهبانی همسفر فاطمه، دبیری همسفر شکیلا با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماییم) و تأثیر آن روی من» روز سه‌شنبه 31 تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شاکر هستم که امروز در خدمت شما عزیزان هستم و خداوند توفیق داد تا بتوانم خدمت کنم. همچنین از ایجنت نمایندگی، مرزبانان عزیز و راهنمای خوبم که به من اجازه خدمت دادند تشکر می‌کنم. و اما در مورد دستور جلسه، وادی پنجم و تأثیر آن روی من. می‌دانیم وادی یک تا چهار درمورد اندیشه‌های ما است اما درمورد وادی پنج ما وارد عمل می‌شویم.

از تجربه خودم قبل از ورود به کنگره60 برای شما می‌گویم. درسال هشتاد و چهار احساس کردم که ساختار ذهنی‌ام باید تغییر کند و به دنبال یک‌سری از کلاس‌ها رفتم. این کلاس‌ها شامل روانشانسی، عرفان، حقیقت باطنی و مولانا شناسی بود و در واقع سال هشتاد و چهار من در حال آموزش گرفتن بودم. مرتباً فکر می‌کردم که این کلاس‌ها ساختار ذهنی من را تغییر داده است ولی آیا من می توانم این ساختارهای ذهنی خودم را به عمل درآورم؟ درواقع نتوانستم.

تا حدودی که فکر می‌کردم ساختار ذهنی من را تغییر داد. آرام آرام یاد گرفتم که باید آموزش بگیرم چون من در زندگی با دو مشکل بزرگ روبه‌رو بودم؛ یکی اعتیاد و یکی منیت. من قادر نبودم که بتوانم ساختار ذهنی خودم را به اجرا در آورم، تا این که لطف جناب مهندس شامل حالم شد و با کنگره60 آشنا شدم تا آموزش بگیرم چون واقعاً قادر به حل مشکلاتم نبودم. فقط فکر به تنهایی نمی‌توانست به من کمک کند.

چرا نمی‌توانستم ساختار ذهنی خودم را عملی کنم؟ یک‌سری مشکلات مثل سد بزرگ بر سر راه من قرار گرفته بود. اضطراب، عدم اعتماد به نفس، ترس و ... همه این‌ها باعث شده بود که من نتوانم مشکلات خودم را حل کنم و نیاز به آموزش داشتم. جناب مهندس فرمودند افراد زیادی هستند که از مکاتب بسیاری صحبت می‌کنند و بار علمی بسیاری درمورد فرهنگ، عرفان و تاریخ را بیان می‌کنند اما آیا می توانند حتی یک مشکل کوچک زندگی خودشان را حل کنند؟ دقیقاً می‌گفتند که این افراد مثال کسانی هستند که انباری از طلا و هزاران سکه طلا در خانه دارند ولی قادر نیستند حتی یک سکه از آن‌ها را بفروشند تا خودشان را از گرسنگی نجات دهد.

برای این‌که بتوانیم ساختار ذهنی خودمان را به ساختار عملی تبدیل کنیم هفت قانون را باید رعایت کنیم. قانون اول برگشت از ضدارزش‌ها هست که خرد جهانی آن را قبول کرده و به رسمیت شناخته. مثل رشوه دادن و رشوه گرفتن، تجسس کردن، مصرف مواد مخدر، دزدی وغیره.

قانون دوم خودداری هست. واژه خودداری یعنی انسانی که صاحب و فرمانده خودش باشد واختیار لازم را داشته باشد تا برای مثال بتواند تصمیم بگیرد در مجلسی شرکت کند یا نکند، مطلبی را که نباید نگوید یا بگوید و غیره. درمورد قانون سوم که قناعت کردن است و می‌گوید قناعت کردن کاملاً با خصاصت فرق دارد. انسانی که به قول معروف در این مسیر قرار می‌گیرد باید بتواند با ساده‌ترین چیزها، بهترین چیزها را تهیه تا بتواند شرایط بهتر را تأمین کند. این موضوع هم به آموزش گرفتن از طبیعت برمی‌گردد.

و اما قانون چهارم که درمورد صبر است. دوستان بالاترین عبادت در کتاب خدا که در مورد آن زیاد تذکر داده شده است مقام صبر است. چون در مقام صبر است که انسان می‌تواند از تاریکی عبور کند و به روشنایی برسد. صبر پارامتر بسیار مهمی در زندگی ما است. قانون صبر به همسفرهای عزیزمان که وارد کنگره60 می‌شوند در درمان مسافرهایشان بسیار کمک می‌کند تا از جهان تاریکی به جهان روشنایی بروند. البته با تلاش و کوشش خودشان.

در مورد قانون پنجم یعنی تجسس، قضاوت وغیبت. تجسس بسیار بار منفی‌ای در زندگی ما دارد. اگر در زندگی کسی تجسس کنیم قطعاً بار منفی برایمان خواهد داشت. در ادامه غیبت مانند دیوار پوسیده‌ای می‌ماند که اول روی سر خودمان خراب می‌شود.

قانون ششم هم در مورد پس انداز کردن است. پس انداز مال کسانی هست که وضع مالی خوبی ندارند و حداقل درآمد کمی دارند. افراد ثروتمند که نیازی به پس انداز ندارند. افراد ثروتمند همان ثروت پس‌اندازشان هست. پس انداز یک ضرورت و یک قدرت است و یک حکمتی در آن وجود دارد که تا انجام ندهیم نمی‌توانیم حسش کنیم و حتماً به فرزندان خودمان بیاموزیم.

درمورد قانون هفتم، توکل و رضا و تسلیم. توکل به معنی اعتماد به خداوند است. همراه با تلاش و کوشش، تسلیم اراده خداوند می‌شویم چه موافق میل ما باشد چه نباشد. در مورد رضا و راضی بودن و خواست خداوند هست وآن‌چه خداوند برای ما مقرر کرده. در آخر یک سخن از حضرت علی علیه سلام برایتان می‌گویم؛ از خداوند بخواه آن‌چه برایت بهتر هست نه آن‌چه که تو فکر می‌کنی خوب است.

مرزبانان کشیک: همسفر لیلا و مسافر مسعود
عکاس: همسفر نگار رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون پنجم)
تایپیست: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون سوم) نگهبان سایت

همسفران نمایندگی ارتش