English Version
This Site Is Available In English

خلاصه سی‌دی مَست (مهندس دژاکام)

خلاصه سی‌دی مَست (مهندس دژاکام)

سلام دوستان؛ مهدی هستم، یک مسافر(لژیون ۱۶)

جناب مهندس می‌فرمایند: گاهی اوقات می‌آیم روی آسمان و گاهی بر روی زمین.
ما می‌دانیم که چگونه این مسیر طی می‌شود، اگر به گفتار و کردار خود نظم و آرامش ببخشیم. از ما می‌پرسند: آیا واقعاً از بیماری اعتیاد و درمان آن سخن می‌گویید، آن‌ هم بیماری‌ای که تا کنون مجهول باقی مانده بود؟
استاد می‌فرمایند: بله، ما نیز در این حلقه منتظر بودیم تا شرایط برای سه عمل اساسی (که همان مثلث درمان است)فراهم شود:
۱. یافتن راه
۲. اجرای آن به طریقی که در جریان است
۳. احیای اعتقادات، پیام‌ها، و آموزش آن‌ها به شکلی ساده و قابل‌درک.
و حالا می‌دانید که همه این‌ها به‌واسطه گشایش راه ممکن شد.
استاد می‌فرمایند: شاید به این نکته رسیده باشید که درمان واقعیِ این ناخوشی ـ که همان اعتیاد است ـ پیش‌تر هیچ راه‌حلی نداشت. ما تفاوت بین ترک و درمان را به‌وضوح بیان کردیم. ترک زیاد داشتیم، اما درمان نداشتیم. در سال ۱۳۷۷، اعتیاد را به سه دسته تقسیم کردم:
نخست، افرادی که به اعتیاد علاقه‌مندند و مواد مصرف می‌کنند؛ برای این دسته، مهار اعتیاد پیشنهاد می‌شود.
دوم، کسانی که قصد درمان دارند.
سوم، کسانی که هنوز در آستانه ورود به اعتیادند، یعنی نامزدهای اعتیاد.
درمان نگهدارنده آغاز و پایانی ندارد. روش DST صرفاً یک روش نیست، بلکه کشفی‌ست بزرگ؛ راهی‌ست که مجهول را معلوم کرد. روش DST تکلیف اعتیاد را روشن ساخت. اعتیاد، یک بیماری جایگزینی است؛ ما با یک درد مواجهیم و نیاز به درمان داریم. ترک، به‌تنهایی کافی نیست؛ تعادل یعنی «فوق درمان». بنابراین باید این روش را با مقالات، نوشته‌ها، و دعوت دیگران به کنگره ۶۰ گسترش دهیم.
جناب مهندس می‌فرمایند: هم در قرآن و هم در کلام بزرگان ما، مانند مولانا، به موضوع اعتیاد اشاره شده است.
مولانا می‌فرماید:
«من مست، و تو دیوانه؛ ما را که بَرَد خانه؟»
در اینجا، «مست» را می‌توان نماد الکلیسم در نظر گرفت. سال‌هاست که الکلی‌ها و معتادانی حتی در سطح برندگان اسکار نمی‌توانند خود را درمان کنند و گاهی خودکشی می‌کنند. چون راهی برایشان نبوده است.
در جامعه امروز، در شهرها افرادی را می‌بینیم که یا الکلی هستند، یا مواد مصرف می‌کنند، یا قرص. مصرف قرص‌ها حال انسان را بدتر از مواد می‌کند. این وضعیت تنها مختص ایران نیست؛ در آمریکا، آلمان، روسیه و سایر کشورها هم دیده می‌شود.
جناب مهندس می‌فرمایند: کسانی که زمانی زندگی مرفهی داشتند، اکنون کارتن‌خواب شده‌اند. این اشعار، هم مفاهیم عرفانی دارند و هم ظاهری.
در ادامه شعر آمده است: فردی که گرفتار اعتیاد می‌شود، گاه به اوج می‌رسد و گاه سقوط می‌کند؛ مانند کشتی بی‌لنگر. مصرف‌کننده‌ای که درگیر مواد است، وقتی خانواده می‌گوید «خوبی‌ات را می‌خواهم»، اصلاً درک نمی‌کند. اعتیاد همانند اختاپوسی‌ست که ذهن را درگیر می‌کند و قدرت تشخیص را از بین می‌برد. مصرف‌کننده در توهم است که دیگران برده‌ی او هستند.
مهندس تأکید می‌کنند: در قرآن نیز درباره اعتیاد آمده است. در سوره غاشیه (سوره ۸۸) گفته می‌شود: «آیا شنیدی حدیث فراگیرنده؟ روزی که درد و رنج است و خوراکشان چیزی نیست جز خار و خاشاک؛ نه چاق می‌شوند و نه سیر.» این آیات، مصداق موادی چون حشیش، تریاک، شیشه و کوکائین هستند.
ما مشتاق رسیدن به درمان هستیم، اما درمان واقعی فقط با جهان‌بینی ممکن می‌شود. درمان در کنگره ۶۰، یعنی درمان با روش DST و داروی OT.
جهان‌بینی یعنی آموزش و درک وادی‌ها. نخستین گام درمان، یافتن راه است که قرن‌ها به‌طول انجامید. اعتیاد روی ژن‌ها اثر می‌گذارد و بیان آن‌ها را تغییر می‌دهد؛ این همان اپی‌ژنتیک است. اعتیاد سیستم‌های عصبی، ایمنی و فیزیولوژیک بدن را مختل می‌کند و موجب از کار افتادن تولید مواد شبه‌افیونی می‌شود.
در آمریکا می‌گویند: «کسی که معتاد به دنیا می‌آید، معتاد از دنیا می‌رود.» اما ما راه را یافتیم. اعتیاد جایگزینی‌ست، و بسیاری از مرگ‌های ناشی از فنتانیل در آمریکا، نتیجه همین اختلالات ژنتیکی‌ست. ما فنتانیل را شناسایی کرده‌ایم که دقیقاً کدام ژن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
به‌زودی مقاله‌ای منتشر خواهد شد درباره تأثیر سه ماده: فنتانیل، آمفتامین و تریاک، بر بیان ژن‌ها. این مواد باعث اختلالات بیوشیمیایی، خواب، عملکرد جنسی، افسردگی، پنیک، اسکیزوفرنی، اختلالات دو قطبی، سرطان، ام‌اس و... می‌شوند.
نکته دوم این است که وقتی راه را پیدا کردیم، باید آن را اجرا کنیم.
انسان‌ها سطحی‌نگر شده‌اند؛ باید راه را برای دیگران هموار کنیم. به شهرهای مختلف سر بزنیم، واحدهای مستقل برای مسافران، به‌ویژه خانم‌ها، ایجاد کنیم تا شخصیت و شأن‌شان حفظ شود. زمین بستر نیکی و بدی‌هاست؛ از مرداب هم گل می‌روید، ولی گاهی هم نیکی‌ها باعث رشد بدی‌ها می‌شوند. جهان بر پایه اضداد استوار است.

خداوند غیرممکن‌ها را ممکن می‌سازد. درمان اعتیاد زمانی غیرممکن بود، اما اکنون ممکن شده است.
ترک نه، بلکه درمان. مسافر باید گنج درونش را پیدا کند؛ نه اینکه در زباله‌دانی‌ها به‌دنبال گنج بگردد. مهم نیست چه داری، مهم این است که چه می‌اندیشی.
من پس از ۷ سال رهایی، توانستم بدهی‌هایم را بپردازم. پایه‌های مالی نیاز به زمان دارند؛ با یکی دو سال محکم نمی‌شوند.
اسب و سوار، هر دو به تغذیه نیاز دارند، اما بستر کار نیز اهمیت دارد.
قلم باید مسیر زندگی، راه صحیح و کمک به انسان‌ها را بنویسد. گاهی «قدم» با «قلم» همراه می‌شود. خداوند به قلم قسم خورده است؛
یعنی گاهی باید با قلم عمل کرد، نه با شمشیر.
و امروز، زمان قلم است.
سپاسگزارم که به صحبت‌هایم توجه کردید.

گرد آوری مطلب: مسافر مهدی (لژیون ۱۶)
ویرایش ارسال: مسافر حسام (گروه سایت نمایندگی لویی‌پاستور)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .