برداشت همسفر الهام.ن
وادی پنجم اولین وادی است که ما را به عمل در جهان فیزیکی وارد میکند با عنوان :«در جهان ما تنها تفکر قدرت مطلق حل نمیباشد؛ بلکه توام با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماییم». در این وادی آقای مهندس میفرمایند:«ما در جهانهای زیادی زندگی میکنیم که سه مورد برایمان قابل لمس است.
۱_جهان فیزیکی یا خاکی
۲_جهان خواب
۳_جهان ذهنی»
در وادی پنجم هفت راهکار ( دوری از ضد ارزشها، خود داری، صبر، قناعت، تجسس قضاوت غیبت، پس انداز و توکل، رضا، تسلیم) را به ما آموزش میدهد که با کمک آنها میتوانیم به آرامش ذهنی برسیم و افکارمان را از حالت قوه به فعل در بیاوریم. آقای امین در مورد قدرت و شگفتی جهان ذهنی میفرمایند:«اول جهان فیزیکی ساخته شد بعد انسان با قدرت اختیار در این جهان قرار گرفت و برای اینکه بتواند از این قدرت خودش استفاده کند و مایحتاج صور آشکار و پنهانش را تأمین کند قدرتی به نام جهان ذهنی در اختیارش قرار گرفت تا در آنجا نقشه چیزهایی که لازم دارد را بکشد و در جهان فیزیکی به اجرا در آورد».
ما در جهان خواب با حسهایی خارج از حسهای کالبد فیزیکی تصاویری میبینیم و جاهایی میرویم که در جهان فیزیکی هم وجود دارند فقط حسهای آنها متفاوت است؛ ولی در جهان ذهنی نقشه چیزهایی که لازم داریم را میکشیم و در دنیا به عمل در میآوریم. ما میدانیم که هر چیزی که قدرت سازندگی دارد به همان میزان قدرت تخریب هم دارد؛ یعنی اگر از آن درست استفاده نشود در صور آشکار و پنهان انسان تخریب به جای میگذارد؛ مثل مواد مخدر که به صورت طبیعی در بدن برای رفع نیازش تولید میشود و انسان با استفاده نادرست از مواد مخدر بیرونی باعث از کار انداختن آنها میشود.
آقای مهندس «جهان ذهنی را به سیاه چاله تشبیه میکند»؛ سیاه چالهها در جهان فیزیکی به اجرام بسیار فشرده و سنگینی میگویند که همه چیز حتی نور را به خود جذب میکنند و با توجه به تشبیه انجام شده ذهن انسان هم دارای قدرت زیادی است که میتواند همه چیز را به خودش جذب کند. ما در ذهن خود همیشه در حال خیال پردازی هستیم و به غلط فکر میکنیم که هزینهای ندارد؛ ما برای تصویر سازی افکار در ذهن انرژی زیادی مصرف میکنیم و همین موضوع توان انجام فعالیت در جهان فیزیکی را از ما میگیرد و زمان را نیز از دست میدهیم؛ این یکی از هزاران آثار مخرب قدرت جهان ذهنی میباشد.
مدل پیشنهادی آقای امین برای جهان ذهنی مجلس است که در همه کشورها این ساختار وجود دارد که در آن نمایندگانی از بین خود مردم حضور دارند و خواستههای مردم را بررسی میکنند و اگر صلاح دانستند از بودجه مملکت برای به انجام رساندن آن خواسته استفاده میکنند؛ در شهر وجودی انسان نیز اینگونه است، محل برقراری مجلس مغز ما (جایگاه فرمانروای عادل یعنی عقل)، نمایندگان مجلس نفس(یعنی تعیین موجودیت میکند و نشانهاش خواسته دارد) است؛ پس در نتیجه ذهن ما میشود مجلس و مسئول آنکه انرژی (بودجه دولت) کجا و چگونه مصرف شود؟
اگر نمایندگان مجلس از بین آدمهای نا اهل باشند (خواستههای نامعقول) تمام انرژی ما صرف موضوعاتی میشود که برای ما نفعی ندارد و باعث پیشرفت ما نمیشود؛ ولی از انجامش احساس رضایت داریم( صرف کردن انرژی باعث ایجاد لذت و رضایت میشود). مثال اینکه با جاری خود حس رقابت دارید و میخواهید هر چه که او دارد شما بیشتر و بهترش را داشته باشید در نتیجه کلی انرژی و پولتان را هدر میدهید؛ فقط به دلیل اینکه یک خواسته نامعقول را در ذهن خود به نمایندگی در آوردهاید تا زمانی که نمایندگان ذهنی همه خواستههای نامعقول (نفس اماره) باشند مخالفتی وجود ندارد و انسان در آرامشی ناشی از جهل خود البته به مدت محدودی است مانند فردی که عاشق شخص اشتباهی میشود، ابتدا همه چیز عالی و خوب به نظر میرسد؛ ولی پس از گذشت سه یا چهار سال این عشق هم برایش عذاب آور و با مشکلات زیادی روبهرو میشود.
اگر تمام نمایندگان هم آدمهای سالم و صالح باشند (نفس مطمئنه) انسان در آرامش واقعی و در جهت پیشرفت و ارتقا قرار دارد؛ مشکل اصلی زمانی ایجاد میشود که بخشی از نمایندگان را انسانهای سالم و بخش دیگر را انسانهای نااهل (نفس لوامه) تشکیل بدهند؛ در این صورت خواستهها متفاوتاند و جنگ شدیدی درون ما ایجاد میشود. در کل نمایندگان مجلس از درون خود ما است؛ پس اگر هر خواسته یا فکری در ذهن ما مطرح میشود؛ ریشه در سرزمین وجودی ما دارد؛ یعنی برای جذب این افعال یک میدان جاذبه قوی در وجود ما قرار دارد که میتواند مثبت یا منفی باشد.
وقتی یک نفر دائما افکار زشت و ناپسند به سراغش میآیند؛ یعنی خواستهای نامعقول دارد که مثل یک میدان جاذبه تمام افکار و حسهایی از جنس خودش را جذب میکند؛ در این شرایط اولین چیزی که به ذهن انسان میرسد دوری از این افکار است؛ ولی این کار تقریبا نا ممکن است؛ زیرا با انجام ضدارزشها به این فکر قدرت دو چندان دادهایم؛ حتی دیگر با لگد هم قادر به بیرون کردن آنها نیستیم؛ مثلا من فکر میکنم همکاری میخواهد جایگاهم را بگیرد؛ در واقع این خواست در وجود خودم است که میخواهم جایگاهای بهتر همکارانم را تصاحب کنم و با این فکر پیش دیگر همکاران رفته و از آن شخص مذکور بدگویی میکنم و این گونه به این حس منفی درون خود آن قدر قدرت میدهم که دیگر خودم نمیبینم؛ ولی سنگینی وجودش را حس میکنم.
در این مواقع من باید از ضد ارزشها دوری کنم و در مقابل این فکر منفی، فکری مثبت ایجاد کنم و بجای مبارزه با افکار منفی روی افکار مثبت تمرکز کنم که این کار ممکن است زمان زیادی صرف کند؛ زیرا انسان به دلیل داشتن حس طمع در وجودش خواستههای زیادی دارد و میخواهد همه موضوعاتی که دوست دارد را باهم داشته باشد؛ پس باید از یکسری از خواستههای خود صرف نظر کند و باعث جهش بزرگی در خودمان شویم. کمک کردن یک فعل مثبت است و کمک به رشد و توسعه کنگره؛ یعنی کمک به مردم که انجامش باعث تقویت قطب مثبت نیروی جاذبه درونی ما میشود. یک مسافری را در نظر بگیرید که حدود ۴ ماه از سفرش در کنگره میگذرد؛ اما هنوز خواب نامیزان و بدن درد ناشی از خماری دارد، چرا؟
به دلیل اینکه شخص هنوز نتوانسته از علاقهاش به مواد مخدر چشم پوشی کند و به آرامش نمیرسد؛ حتی اگر سفرش هم به پایان رسد با کوچکترین تلنگر به سمت مواد میرود؛ چون قطب جاذبه منفی درونش خیلی قوی است و خودش هم قادر به مشاهده این موضوع نیست و قبول ندارد؛ اما حال بد اکنون او سنگینی همان قطب منفی قدرتمند درونش است. در کنگره خدمت کردن یک تمرین برای چشم پوشی کردن از یکسری خواستهها است مثل مرزبان کشیک که خواستههایی دارند؛ ولی بخاطر خدمتشان از خواستههای خود گذشت میکنند و این تمرنی است برای به آرامش رسیدن.
من به این آرامش ذهنی خیلی احتیاج دارم و دوست دارم هر چه زودتر این یک ماه از سفرم نیز بگذرد تا بتوانم جمعهها صبح به پارک بروم و تمرینی شود در راه چشم پوشی کردن از خواستههای نامعقولم که به سختی حریفشان میشوم؛ چون تا قبل از نوشتن این سی دی وقتی موضوع ورزش جمعهها را شنیدم؛ من نگران از دست دادن خواب صبح تنها روز در هفتهام بودم؛ ولی الان آگاهی لازم را دارم و بیصبرانه منتظرم برایم اتفاق بیفتد؛ پس کلید رسیدن به آرامش ذهنی و بعد عملی کردن وادی پنجم این است که انسان از یکسری خواستههایش چشم پوشی کند.
انسانی که ذهنش دائما در حال فکر کردن به چیزهای منفی است؛ به طور قطع داخل جهنم زندگی میکند و دائما تمام انرژیش را صرف افکار منفی میکند و انرژی برای رشد و توسعه در جهان فیزیکی براش باقی نمیماند. من بودن در لژیون خانوم زهرا را خیلی دوست دارم و از ایشان انرژی میگیرم؛ ولی وقتی بنا به دلایلی خانوم زهرا از رفتن از شعبه حرف میزدند من بهم ریخته و دیگر از وجودشان انرژی و آموزش لازم را دریافت نمیکردم و همه انرژی ام صرف افکار منفی میشد با نوشتن این سی دی پی بردم؛ باید از خواستهام که میخواهم حتماً در لژیون ایشان باشم چشم پوشی کنم تا به آرامش ذهنی برسم و از لحظاتی که در حضورشان هستم آموزش و بهره لازم را ببرم.
افکار منفی ذهنمان را از حالت عادی خارج میکند؛ حتی خواب شبها هم از ما گرفته میشود چون انسان برای داشتن خواب راحت باید امواج ذهنی پایین بیاید وقتی دائم ذهن در حال فکر کردن باشد با بالا بودن امواج نمیتواند درست بخوابد و یک شکنجه به دردهای دیگرش اضافه میشود؛ پس برای اینکه جهان ذهنی به تعادل برسد؛ باید از کلید(چشم پوشی از بعضی خواستهها) و راه کارهای وادی پنجم استفاده کنیم تا به آرامش ذهنی برسیم و بتوانیم دوباره از زندگی لذت ببریم؛ وقتی ذهن آرام بگیرد هر فکری هم که به ذهن میرسد به انسان لذت و آرامش میدهد.
برداشت همسفر بتول
به نظر من سی دی جهان ذهنی مکمل وادی پنجم است. در وادی پنجم آقای مهندس، جهان ذهن را مهمترین عامل برای اینکه افکار ما از قوه به فعل تبدیل شود، معرفی میکنند و برای داشتن یک ذهن آرام باید کارهایی انجام شود. آقای امین میفرمایند: یکی از نشانههای قدرت جهان ذهن این است که هر چیز غیر ممکنی در جهان ذهن میتوان به وجود میآورد. خداوند برای اینکه انسان بتواند با هستی ارتباط برقرار کند به او قدرت انتخاب داد و برای استفاده از قوه اختیار ابزار جهان ذهن را در او نهاد تا بتواند از این قوه استفاده کند.
هر ابزاری که توانایی سازندگی در انسان را داشته باشد به همان میزان نیز میتواند قدرت تخریب داشته باشد و با توجه به وادی پنجم در راستای عملی کردن تفکراتمان میبینم که من از جهان ذهنی بیشتر از تخریب آن استفاده کردم تا جهت سازندگی.
ذهن من مدام در حال جنگ با اطرافیان، توجیه کردن اشتباهاتم، ترسها، نا امیدی و خیال پردازی بود؛ گاهی این قدر غرق در افکارم میشدم که دیگران از حالت ظاهری من متوجه میشدند که من امروز حال خوبی ندارم و از روی حالت صورتم پی میبرند که من ناراحت، عصبی یا استرس دارم. یادم میآید وقتی دو سال پیش برای عمل جراحی فرزندم در بیمارستان بودم پرستار با دیدن ظاهرم به من گفت از استرس زیادی شما من هم استرس گرفتم و به من امید داد.
قسمتی از سیدی این موضوع را بیان میکند که خواستههای زیاد باعث تشویش در ذهن میشود؛ من همیشه در حال برنامهریزی برای انجام کارهای فردا بودم اما آنقدر میخواستم کار انجام دهم که به هیچ کدام نمیرسیدم یا اگر بعضی آنها را انجام میدادم نیمه کاره بود و این به دلیل داشتن خواسته زیاد و طمع رسیدن به همه آنها در من بود و به راهکاری که پی بردم از این سیدی، گذاشتن از خواستهها و پرداختن به یک خواسته باعث آرامش در ذهن و روان من میشود؛ مانند وقتی که نگهبان کنکره در آخر جلسه از ما میخواهد فقط یک خواسته و یک دعا را در ذهن خود متصور شویم؛ یعنی همه انرژی و نیروی خود را صرف یک موضوع بکنیم تا تحقق یابد و خدمت کردن در کنگره باعث گذشتن از خواستهها و ایجاد تعادل در ما میشود به خصوص اکر خدمت مالی باشد؛ چرا که باعث میشود؛ گاهی از خواسته معقول خود گذشته و هزینه آن را صرف حال خوش دیگران میکنید.
در بخشی از سی دی در مورد خواب صحبت کرده و یکی از دلایل نداشتن خواب راحت آرام نبودن ذهن انسان است؛ چرا که وقتی ذهن درگیر افکار منفی میشود امواج بالا میرود و انسان نمیتواند به راحتی بخوابد و من این تجربه را داشتهام؛ هنگامی که ذهنم درگیر افکار منفی و جنگ با دیگران بود به قدری عصبی و ناراحت بودم که تا نیمههای شب فکر میکردم و در حال مجادله بودم و با کلی رنج و عذاب که میخوابیدم صبح که از خواب بلند میشدم بالشتم خیس بود و میفهمیدم در خواب هم گریه کردهام و آن روز هم بخاطر ناآرامی شب، خسته و مچاله بودم توان انجام کارهای روزمره را نیز نداشتم. من در این سی دی آموختم که با دوری از ضدارزشها و تمرکز روی افعال مثبت و خوداری کردن میتوانم به آرامش و آسایش برسم و برای عملی کردن افکارم باید راهکارهای وادی پنجم را یک به یک انجام دهم و پارامتر زمان را هیچگاه از یاد نبرم.
منبع: سی دی جهان ذهنی
نویسنده: همسفر الهام.ن و همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
72