English Version
This Site Is Available In English

بزرگترین چالش ما با خودمان است

بزرگترین چالش ما با خودمان است

سایت همسفران دکتر علیرضا گفت‌وگویی را با مرزبان همسفر لیلا ترتیب داده و از صحبت‌هایشان بسیار آموزش گرفتیم. در ادامه، نگاه زیبای شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم؛ امیدواریم که مورد توجه قرار گیرد.

همسفر لیلا و مسافرشان با بیست سال تخریب و آنتی‌ایکس مصرفی هروئین وارد کنگره شدند. سیزده ماه سفر کردند به روش DST همراه با داروی OT، با راهنمایی دیده‌بان محترم مسافر مهدی و همسفر سمیرا. در حال حاضر دو سال و هفده روز است که با دستان پر مهر و محبت جناب مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر والیبال است.

همسفر لیلا تاکنون در جایگاه‌های مهماندار، میکرو‌فن‌گردان، نگهبان نظم، آبدارخانه و سایت خدمت کرده‌اند و در حال حاضر در جایگاه مرزبانی نمایندگی دکتر علیرضا خدمت می‌کنند؛ همچنین در آزمون سال قبل موفق به قبولی در جایگاه مقدس راهنمایی شدند.

پاکسازی و سازندگی را از چه کسی باید آغاز کنیم؟ برای اصلاح اخلاق، رفتار، کردار و منش چند کار را باید انجام بدهیم؟ لطفاً نام ببرید.
برای رهایی خودمان از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است به خداوند بزرگ پناه می‌بریم. با این تفسیر باید ابتدا پاکسازی را از خودم آغاز کنم و برای این امر بایستی سه اصل پندار سالم، گفتار سالم و کردار سالم را در نظر داشته باشم. برای انجام و به اجرا درآوردن خواسته‌هایم باید این موضوع را مدنظر داشته باشم که چند درصد از خواسته‌هایم به اجرا در می‌آید؟! و برای این امر زمانی که تفکرات و اندیشه‌ام سالم باشد، در نتیجه گفتار، کردار و عمل من هم، سالم و صلح‌آمیز خواهد بود. تفکرات ما زائیده ذهن ماست؛ یعنی می‌توانیم تفکر مثبت یا منفی را در ذهنمان ایجاد کنیم که اگر مثبت باشد، قطعاً گفتارمان هم مثبت و سالم خواهد بود؛ ولی در غیر این صورت نتیجه برعکس می‌شود؛ چون بزرگترین چالش ما با خودمان است که در ذهن، تفکرات، تصورات و خیالاتمان وجود دارد. به دیگر سخن مهمترین درگیری انسان با خودش است؛ زیرا ما با ذهنمان زندگی می‌کنیم. این‌که بدانیم تفکرات و تصورات ذهنی ما چه هست و در چه تفکراتی زندگی می‌کنیم بسیار مهم است.

در وادی پنجم برای خروج از اضطراب و نگرانی‌ها هفت پله عنوان شده است. شما کدام یک را در زندگی شخصی خود اجرایی کرده‌اید و چه نتیجه‌ای گرفته‌اید؟
طبق صحبت‌های آقای مهندس که می‌فرمایند: انسان‌ها یا در گذشته زندگی می‌کنند یا در آینده یا در زمان حال؛ بنابراین انسانی که افسرده است همیشه در گذشته زندگی می‌کند، انسانی که دچار اضطراب و پریشانی می‌شود در آینده زندگی می‌کند و همین‌طور انسانی که در آرامش به سر می‌برد در زمان حال زندگی می‌کند. در این وادی برای این‌که انسان تزکیه و پالایش کند و از فرد بی‌تعادل و به‌ هم ریخته به انسانی با تعادل تبدیل شود، فقط یک راه دارد که آن هم دوری از ضدارزش‌ها و رفتن به طرف ارزش‌ها است. آدمی برای خروج از اضطراب، پریشانی، نگرانی و بیماری به طرف رهایی و سلامتی باید این هفت‌‌ پله را پشت سر گذاشته و عملی کند. فکر می‌کنم اگر هر کدام از ما بتوانیم تمام این پله‌ها را عملی و اجرایی کنیم، به صعود دست می‌یابیم. برای این‌که در زندگی بتوانیم آن آرامش و آسایش را داشته باشیم همه این موارد کنار هم و مکمل یکدیگر هستند و همدیگر را کامل می‌کنند. اگر من به شخصه بخواهم فقط یکی از این پله‌ها را اجرایی کنم قطعاً در مسیر زندگی دچار مشکلات دیگری خواهم شد.

کدام یک از پله‌های مطرح شده در وادی پنجم بیشتر از بقیه شما را تحت تأثیر قرار داده است و توانسته‌اید آن را در لژیون سردار کاربردی کنید؟
هر کدام از این پله‌ها در جای خود ضروری و کاربردی است؛ ولی در رابطه با لژیون سردار ابتدا پله خودداری بسیار به من کمک کرد‌. زمانی که خواسته‌ام خرید وسیله‌ای بود؛ اما توانستم از داشتن آن چشم‌پوشی کنم و بپذیرم که نبود آن در زندگی‌ام لطمه‌ای وارد نمی‌کند. یا قناعت کردن که توانستم در این امر از ساده‌ترین و کمترین امکانات بهترین را به‌وجود بیاورم و یا پس‌انداز کردن که توانستم ذره‌ذره پایه‌های مالی خود را تقویت کنم. من با به کار بردن و اجرایی کردن پله‌ها توانستم عضو لژیون سردار شوم و این بهترین عملی بود که می‌توانستم در این دوره از حیاتم انجام بدهم. آقای مهندس در سی‌دی اخیرشان فرمودند: اگر می‌خواهید پولدار شوید به انسان‌ها خدمت کنید؛ اما خدمتی معنوی و بلاعوض که هیچ انتظاری از هیچ‌کس نداشته باشید؛ زیرا انجام هر کار بار معنوی و مادی را قطعاً با خودش به همراه می‌آورد. خداوند در کلام‌الله می‌فرماید: به من اعتماد کنید، قرض بدهید تا ببینید چه نتیجه‌ای در بردارد؛ چون وعده خداوند دروغ نیست. بر آسمان و بر هوا صد ره پدید آید تو را، زمانی که کارهای معنوی انجام دادی و سرت را زیر پایت گذاشتی. امیدوارم که هر ساله خداوند توفیق حضور و شرکت در لژیون سردار را به من بدهد.

همان‌گونه که می‌دانید پس‌انداز می‌تواند مادی یا معنوی باشد، آیا شما تلاشی کرده‌اید که برای بعد دیگر خود پس‌انداز داشته باشید؟
به واقعیت دیده‌ایم که مسیر زندگی مسیری است پر پیچ و خم و فراز و نشیب‌های غیرقابل پیش‌بینی؛ بنابراین یکی از کارهایی که می‌تواند تا حدودی این مسیر را برایمان هموار نماید پس‌انداز کردن است. این پس‌انداز در واقع از همان مایحتاج روزمره هر کدام از ماست و اگر در نظر بگیرم که مثلاً شاید بیمار یا گرسنه شوم و باید پولی داشته باشم تا بتوانم آن گرسنگی یا بیماری را رفع نمایم؛ پس قطعاً این موضوع را جدی می‌گیرم. پس‌انداز معنوی هم می‌تواند همان اطلاعات، آگاهی و کارهای خیری باشد که انجام می‌دهیم. اگر هر کدام از ما که در کنگره‌۶۰ حضور داریم هدفمان معنوی باشد به طرف مثبت، صراط مستقیم و خوبی‌ها حرکت می‌کنیم و از آن معنویات عشق پدیدار می‌شود. پس یکی از معنویاتی که به خوبی ختم می‌شود و خیرخواهانه است کمک به دیگران می‌باشد. پس‌انداز می‌تواند به صورت کلام، قلم و درهم باشد. اگر اطلاعات و آگاهی بالایی به‌دست بیاورم و از این دنیا بروم مطمئن باشم طبق صحبت‌های آقای مهندس می‌توانم آن‌ها را به بعد دیگر هم انتقال بدهم؛ ولی هر چقدر که از نظر مادیات پر باشم هیچ کدام را نمی‌توانم با خود به بعد دیگر ببرم.

یکی از پله‌های مطرح شده در این وادی صبر است. این ویژگی چه نقشی در درمان و به تعادل رسیدن مسافران و همسفران دارد؟
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر، آری شود ولیک به خون جگر شود. زمانی که سنگ در شرایط سختی قرار می‌گیرد تبدیل به لعل و زغال سنگ به الماس تبدیل می‌شود. صبر؛ یعنی پشت سر گذاشتن، طی کردن یا تحمل زمان همراه با تلااش و کوشش لازم برای رسیدن به اهداف تعیین شده. در هر مرحله برای انجام هر کاری باید زمان آن سپری شود. گاهی اوقات انسان به چیزی باور دارد، به خداوند ایمان دارد و نشانه‌ها را می‌بیند؛ ولی باز در ته قلبش صدایی شنیده می‌شود که شاید برای من این قضیه درست نشود. افرادی که وارد پروسه درمان می‌شوند چه مسافر و چه همسفر شاید در اوایل ورود باورشان نمی‌شود که به درمان می‌رسند؛ اما زمانی که صبر و تحمل را به کار بگیرند به نتیجه می‌رسند. ممکن است بعضی از همسفران با ورود به کنگره خیال کنند که بایستی در مدت کوتاهی مسافرشان به درمان قطعی برسد؛ ولی زمان هر کاری مشخص است. گاهی در شرایط سخت و بحرانی می‌خواهیم میدان را خالی کنیم؛ اما زمانی که موفقیتی به‌دست می‌آوریم، حتی اگر بسیار اندک باشد باید ارزش آن را بدانیم. بایستی در این مسیر حرکت، تلاش و کوشش کنیم، کفش آهنین بپوشیم و پذیرش هر مشکلی را داشته باشیم تا به آن رهایی که مدنظر کنگره است دست یابیم؛ زیرا با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی‌شود. به دیگر سخن باید پارامتر زمان را در نظر داشته باشیم تا به نتیجه برسیم. صبر به این معنا نیست که فقط منتظر باشیم تا زمان طی شود و ما بایستی بدانیم که بهشت را به بها دهند نه به بهانه!

کلام آخر؛
از خالق زیبایی‌ها سپاسگزارم که ا‌ذن حضور در کنگره برایم صادر شد. بسیار خوشحالم که در این مسیر قرار گرفته‌ام و اجازه خدمت به من داده شد. از آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار تشکر می‌کنم که چنین بستری را برای ما فراهم نمودند؛ همچنین از خدمتگزاران سایت و اعضای لژیون سردار که این خدمت را در اختیارم گذاشتند، سپاسگزارم.

مصاحبه‌کننده: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون پانزدهم)
عکاس: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یازدهم)
ویراستار و ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .