English Version
This Site Is Available In English

DST یک کشف است نه روش

DST یک کشف است نه روش

آقای مهندس در سی دی مست می‌فرمایند: شاید تاکنون به این مطلب پی برده باشید که برای درمان اعتیاد و ناخوشی آن هیچ راهی نبود؛ چندین سال زمان برد تا اکنون مسیر DST باز شد و‌ کتاب‌۶۰درجه،  صورت مسئله اعتیاد را مطرح کرد و ما الان چاپ هفتاد و دوم هستیم. آقای مهندس در سال 1377 مصرف‌کنندگان مواد‌مخدر را به سه گروه تقسیم‌بندی کردند:

۱- افرادی که به اعتیاد علاقه‌مند هستند.

۲- افرادی که میل به درمان دارند.

3- نامزدهای اعتیاد.

برای فردی که علاقه‌مند به اعتیاد است، مهار اعتیاد مطرح شد و چندسال بعد از آن هارمیداکشن مطرح شد؛ هارمیداکشن نگهدارنده است و شروعی است که پایان ندارد، چه با شربت و چه با متادون باشد.

روشDST ، يک متد و روش نیست؛ یک کشف و راه‌حل است که یک مجهول را معلوم کرد و در نهایت تکلیف اعتیاد را مشخص کرد که چگونه باید درمان شود. متد DST از دروازه درمان گذشت و گفت که ما یک درمان داریم و یک ترک و درمان فوق ترک است و بعد از آن بیان کرد که درمان به تنهایی کافی نیست و تعادل لازم است و تعادل فوق درمان است. ما باید برای متدDST ، خیلی ارزش قائل باشیم و آن را با مقالات، توسعه کنگره۶۰ و نوشته هایمان گسترش دهیم.

اعتیاد یک گرفتاری و یک پیچ اختاپوسی است که وقتی انسان را می‌گیرد، انسان کاری نمی‌تواند بکند ؛ چون بدترین درد روزگار خماری است. فردی که خمار است، بیگانه و خویش را تشخیص نمی‌دهد چون گرفتار است و این از منیت شخص نیست؛ در قرآن هم در در سوره غاشیه درباره اعتیاد سخن به میان آمده است، غاشیه یعنی فراگیرنده. خوراک افرادی که دچار اعتیاد هستند چه چیزی است؟ خار و خاشاک که نه چاق می‌کند و نه رفع گرسنگی. خار و خاشاک چه بود؟ حشیش، تریاک، کوکائین و شیشه، چون شیشه را هم از گیاهی می‌گیرند که در افغانستان است.

پس DST مانند روش‌های دیگر نیست و به درمان می‌انجامد، اما روش‌های دیگر به درمان ختم نمی‌شوند. ما از درمان باید به تعادل برسیم و جهان‌بینی است که درمان را کامل می‌کند. ما حتی در طول قرن‌ها تعریفی که کاملا مفهوم اعتیاد را برساند؛ نداشتیم پس اولین کاری که باید انجام می‌گرفت یافتن بود که خیلی طول کشید.

اعتیاد روی ژن‌ها نیز تاثیر می‌گذارد و بیان آن‌ها را تغییر می‌دهد. اعتیاد همه مواد شبه افیونی تولید شده در بدن را از بین می‌برد، سیستم ایمنی را از کار می‌اندازد و در نتیجه اعتیاد فیزیولوژی انسان را از کنترل خارج می‌کند. پس برای ما مشخص شد که اعتیاد چیست، چگونه است و راهش چیست. ما همه این‌ها را یافتیم و متوجه شدیم که اعتیاد جایگزینی است و بیان ژن‌ها از تعادل خارج شده‌اند. ما این نتایج را از طریق آزمایشاتی که روی موش‌ها انجام دادیم به دست آوردیم. فنتالین، امفتامین و تریاک که فنتالین خیلی از انسان‌ها را می‌کشد و خطرناک است این سه مورد فعلا در مجله‌ای است که دارد چاپ می‌شود؛ در این مجله مشخص می‌شود که این‌ها چه بلایی سر انسان می‌آورند و همه در اثر کمبود مواد بیوشیمی است. به‌هم ریختن خواب، انزال سریع، افسردگی و خیلی موارد دیگر همه این ها بهسیستم بیوشیمی و بیان ژن‌ها مربوط است.

وقتی راه را پیدا کردیم، مسئله حل است و باید به عمل در بیاید. زمانی‌که راه  پیدا شد؛ کنگره60، به وجود آمد تا به این جا رسید. حالا در مرحله سوم بعد از یافتن راه و به عمل درآوردن، باید به آن چیزهایی که معتقد شدیم، را مکتوب کنیم، انتقال و به زبان ساده آموزش دهیم؛ این‌ها همه به منظور هموار نمودن راه بود. چرا باید راه را هموار نماییم؟ برای دیگران، چون ما اگر کار باارزشی انجام می‌دهیم، باید به دیگران انتقال دهیم، زیرا خیلی از انسان‌ها به آن نیاز دارند؛ ما الان چه‌قدر خانم‌های مسافر در سراسر کشورداریم که در رنج دائم به سر می برند، ما اگر توانش را داریم، باید به آن‌ها کمک کنیم. ما وقتی مسئول کاری می شویم؛ مثلا: مرزبان، ایجنت یا عضو شورا می‌شویم، این بهترین شرایط برای خدمت کردن است اگر خودمان بخواهیم و خداوند اجازه خدمت کردن بندگانش را به همه نمی‌دهد، پس باید با تفکر خوب این کار را انجام دهیم.

درست است که زمین بستر بدی‌ها و نیکی‌هاست ولی ما می‌بینیم از بستر مرداب، گل به وجود می‌آید، برعکسش هم است، یعنی در بستر همین نیکی‌ها و بدی‌هاست که حیات و زندگی شکل می‌گیرد، چون جهان بر پایه اضداد است؛ پس این‌ها باید باشند و وقتی شب نباشد، روز هیچ معنایی ندارد. خداوند غیر‌ممکن ها را ممکن می‌کند؛ درمان اعتیاد، چیز غیرممکنی بود، اما ممکن شد. مسیر زندگی پستی‌ها و بلندی‌هایی دارد و زیبایی زندگی هم به همین است.

مستحکم کردن پایه‌های مالی موضوع مهمی است و از روز اول استادهایم این را به من می‌گفتند. به استادانم می‌گفتم: آدرس گنجی را به من دهید و آن‌ها می‌گفتند: باید گنج درونت را پیدا کنی. همه ما باید گنج درونمان را پیدا کنیم. درون ما هم گنج است و هم زباله‌دانی و این به ما بستگی دارد که کدام را پیدا می‌کنیم. صبر خیلی مهم است، باید صبر کنیم و پایه‌های مالی را در طول زمان مستحکم کنیم.

گاهی اوقات قدم با قلم است؛ یعنی باید با قلم عمل کنی و قلمی که می‌زنی باید در راستای سازندگی باشد. بعضی ها هستند که قلمشان زهر است و از قلمشان بدبختی، سیاهی و ناامیدی تراوش می‌شود؛ پس قلم باید امیدواری و کمک به انسان‌ها را در مسیر زندگی از خود تراوش کند.

منبع: سی‌دی «مست» از آقای مهندس دژاکام

َنویسنده: همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان‌سامانی شهرکرد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .