English Version
This Site Is Available In English

خدمتگزار شدن یعنی به تعادل رسیدن

خدمتگزار شدن یعنی به تعادل رسیدن

جلسه سوم از دوره دوم سری لژیون‌های خدمتگزاران نمایندگی جهانبین شهرکرد، به نگهبانی ایجنت محترم مسافر محمدجواد و استادی راهنمای محترم مسافر سهراب و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «اهمیت و لزوم نوشتن سی‌دی و به‌روز بودن برای انجام خدمت در کنگره ۶۰» در روز سه‌شنبه ۳۱ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.‌

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان سهراب هستم یک مسافر؛

از آقای محمد جواد، دبیر و همه شما سپاسگزارم که به من اجازه دادید، در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم. دستور جلسه «اهمیت و لزوم نوشتن سی‌دی و به‌روز بودن برای انجام خدمت در کنگره ۶۰» می‌باشد.

 ما باید از کار خودمان یک سری اطلاعات داشته باشیم. آقای مهندس می‌فرمایند: یک پرونده‌ای در اختیار ما است که همه دنیا آن را قبول نکردند و زمین گذاشتند، چون در هیچ جای دنیا برای اعتیاد درمان وجود ندارد و کشورهای بزرگ هم فقط از نگهدارنده صحبت می‌کنند. ما در جایی قدم گذاشته‌ایم که یک علمی در اختیار آقای مهندس قرار گرفته است که در هیچ جای دیگر گفته نشده است و در اختیار هیچکس دیگری قرار نگرفته است.

 در سی‌دی هفت اندام دگر، آقای مهندس فرمودند: من همه این علم‌ها را دیده‌ام و تجربه کرده‌ام و برای شما می‌گویم و ما در ابتدا باید بدانیم که کجا پا گذاشته‌ایم؟ و با چه کسی سر و کار داریم؟ و چه کار باید بکنیم؟ و در این جایگاهی که قرار گرفته‌ایم و از آن بیماری لاعلاج نجات پیدا کرده‌ایم و رهایی پیدا کرده‌ایم، چگونه باید تاوان آن را پرداخت بکنیم آیا باید بعد از رهایی برویم؟ یا در این مجموعه مسئولیتی را به عهده بگیریم؟

 اگر یک نفر باشد، دستش به جایی نمی‌رسد. کسی که در اعماق چاه است، در حال حاضر صدها نفر دست دراز کرده‌اند تا او را از ته چاه بیرون بکشند و آن یک نفر اگر بالا آمد، مثل این است که تمام انسان‌ها از چاه بیرون آمده‌اند. و من اگر خواستم خدمتگزار باشم، باید یک سری اطلاعات داشته باشم و باید بدانم که چه کار بکنم. اصلاً چرا خدمتگزار می‌شوم؟خدمتگزار شدن یعنی به تعادل رسیدن، یعنی بدون چشم داشت به دیگران کمک کردن. دیگران به من خدمت کردند، بدون مزد و بدون چشم داشت، من هم به دیگران کمک کنم و از این به بعد استقلال داشته باشم و به ساقی وابسته نباشم.

 صائب تبریزی می‌فرمایند: دست نیاز که می‌کنی به پیش کسان دراز/ پل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش. در خدمتگزار بودن باید به عقب برگردیم و سابقه خودمان را ببینیم که چه کسی بودیم؟ و چه کار کردیم؟ و چطوری به این جایگاه رسیدیم؟ حالا خدمتگزار در هر قسمتی که هستیم. گذشته ما همه سختی، درد، رنج بوده است و برای خانواده‌هایمان انسان‌های خوبی نبوده‌ایم و اگر امروز خدمت می‌کنم و خدمتگزار شده‌ام، منت سر کسی نداشته باشم.

 این اطلاعات و علمی که در کنگره است چگونه به ما منتقل شده است؟ با نوشتن سی‌دی؛ گوش دادن سی‌دی خوب است ولی نوشتن سی‌دی حرف دیگری است و نوشتن با صور پنهان انسان کار دارد. وقتی سی‌دی گوش می‌کنم و می‌خواهم آن را بنویسم، اتصال برقرار می‌شود. در دعا می‌گویند خواسته خود را متصور کنید؛ جهان هستی بر پایه امواج است، اگر دعایمان را بلند بگوییم، هیچکس صدای ما را در هستی نمی‌شنود و باید خواسته خود را در ذهنمان متصور کنیم. همه نفس‌ها با امواج با همدیگر صحبت می‌کنند.

 خدمتگزار بودن یعنی تعادل. درمان فوق ترک می‌باشد و تعادل فوق درمان. یک خدمتگزار باید انسان متعادلی باشد، چرا خدمت می‌کنم؟ چرا می‌آموزم؟ چرا سی‌دی می‌نویسم؟ برای اینکه به آرامش برسم. آرامش را هیچکس رایگان و آسان به ما نمی‌دهد. عشق اگر بخواهی باید زحمت بکشی و عشق و محبت برای یک خدمتگزار یک عنصر اصلی است. خدمتگزار بودن سختی دارد و آسان نیست و عشق و محبت می‌خواهد، ما آمده‌ایم خودمان را قوی کنیم و زود به هم نریزیم. در کنگره ما ‌سی‌دی‌های زیادی داریم و راجع به هر چیزی به طور کامل در سی دی‌ها صحبت شده است. سی‌دی نوشتن ما را به تعادل می‌رساند. خوب شدن حال ما تاوان دارد، وقتی خدمتگزار می‌شویم تعادل و آرامش پیدا می‌کنیم و کسی خدمتگزار می‌شود که شاگرد خوبی باشد و شاگرد خوب کسی است که آماده باشد. شاگرد وقتی آماده باشد، صدای پای استاد را می‌شنود. هر انسانی خانواده دارد، فامیل دارد، محله دارد. یک معتاد برای یک محله کافی است، برای یک فامیل و یک طایفه هم کافی است، حتی برای فرزندان و نسل‌های بعدی هم چیزهای منفی به جا می‌گذارد و همه چیز منتقل می‌شود.

 آقای مهندس می‌فرمایند: علم امروز، علم ژنتیک می‌باشد و ژن‌ها آسیب می‌بینند. در سی‌دی حلقه آفرینش۲، آقای مهندس می‌فرمایند: چه کسی جرأت می‌کند در این هستی مقاله‌ای ارائه بدهد که من سرطان را مهار کرده‌ام؟ متازتاز را مهار کرده‌ام. چه کسی؟ و این علم کنگره می‌باشد و ما می‌خواهیم این علم را نشر بدهیم، این علم را توضیح بدهیم، این علم را پراکنده بکنیم، این محل را گسترش بدهیم. و ما خدمتگزار هستیم و سعی کنیم خدمتگزاران شایسته‌ای را انتخاب کنیم و هر هفته از خدمتگزارها دفتر سی‌دی را بخواهیم و خودمان هم با دقت و با عشق سی‌دی بنویسیم و خدمت کنیم.

از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید، از همه شما سپاسگزارم.

نگارنده و ویراستار: مسافر علی لژیون۷

عکاس: مسافر افشین لژیون ۳

تنظیم: مسافر بهزاد لژیون ۱۱

ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید

نمایندگی جهانبین شهرکرد مسافران/همسفران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .