پنجمین جلسه از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «وادی پنجم و تاثیر آن روی من » روز سهشنبه ۳۱ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار شد.

سخنان استاد:
ابتدا سپاس ویژه دارم از جناب مهندس که بستری فراهم کردند تا امکان تغییر برای ما فراهم شود. همچنین قدردان جناب زرکش هستم که فرصت خدمت را به من بخشیدند. و از صمیم قلب از تکتک شما سپاسگزارم که اجازه خدمت کردن را به من میدهید. دستور جلسه امروز، ادامهای است بر دستور جلسه هفته گذشته که موضوع آن "مخدرهای جدید و شیشه" بود. جناب مهندس در لایو اشاره کردند که پس از چهار وادی که به ما شیوه تفکر را آموختند، اکنون به مرحله اصلی رسیدهایم؛ مرحلهای که عمل کردن به آن آموزههاست. همه ما میدانیم که کارهای خوب را باید انجام داد و از کارهای نادرست پرهیز کرد، اما پرسشی که مطرح میشود این است: چرا در عمل نمیتوانم آنچه را میدانم، اجرا کنم؟ چرا با اینکه میدانم نیکی نیکوست و بدی ناپسند است، هنگام عمل گویی مجاز نیستم، یا نمیتوانم، یا امکانش نیست؟ دلیل چیست؟ استاد امین در سیدی زیبایی به نام «ساختار درون» توضیح میدهند که وقتی سالها در تاریکی و نافرمانی زیستهایم و خواستههای نامعقول نفس را دنبال کردهایم—دروغ، غیبت، قضاوت—آنقدر گره درونی ایجاد کردهایم که آن گرهها به فرشی پیچیده تبدیل شدهاند. حالا با ساختاری منفی و قدرتمند درون روبهرو هستیم؛ ساختاری که هوشمندانه، هنگام احساس خطر، یعنی هنگامی که قصد انجام کار درستی داریم—مثل خدمت مالی، نوشتن سیدی، یا هر نوع خدمت دیگر—برای حفظ بقایش، با سه نیروی مخرب سراغمان میآید: ترس، ناامیدی و منیت، همان مثلث جهالت.
استاد امین تأکید میکنند که برای تحول این ساختار منفی، باید نوع انرژی دریافتی را تغییر دهیم. در کنگره، راهحلهای گوناگونی وجود دارد؛ از تغییر جهانبینی، نوشتن سیدیها، شرکت در کارگاههای آموزشی، تا گوش دادن به راهنما و جناب مهندس. اما یکی از قویترین نیروها برای شکافتن این ساختار، انرژی بخشش است—الماسی در معدن غنی کنگره. کنگره گنجینهای است که باید از دل آن استخراج کرد؛ و بخشش، نیرویی حیاتی در مسیر تغییر صفات و ساختار درون است. بخشش الزاماً پرداخت ۵۰۰ میلیون نیست. در سفر اول، بخشیدن شربت، موجب فعال شدن خمر درونی میشود. یا بخشیدن سیگار، باعث تنظیم غده نیکوتینساز بدن میگردد. یا بخشیدن وقت در کنگره، سبب میشود که در سایر بخشهای زندگی، زمانهای آزاد بیشتری پیدا کنیم. حتی زمانی که کسی پیامی برایم ارسال میکند و حالم خوب میشود، این هم نوعی بخشش است. و این نوع بخشش نیز حامل انرژیای متعالی است. در صفحه ۲۵ کتاب *۶۰ درجه زیر صفر*، استاد امین از جناب مهندس میپرسد:
«اطمینان دارید که میخواهید اعلام کنید معتاد بودهاید و نام ما را نیز بیاورید؟»
جناب مهندس پاسخ میدهد:
«رهایی انسانها از آبروی من مهمتر است.»
این پاسخ، نخستین بخشش ایشان بود—بخشش آبرو؛ و چه شجاعتی لازم است تا کسی برای نجات دیگران، از حیثیت خود بگذرد. این حرکت، عمیقاً ارزشمند و الهامبخش است. در میان خانوادهام چند نفر مصرفکننده بودند. نخستین بار که تصمیم گرفتم به آنها پیام بدهم، احساسی سنگین و ناخوشایند داشتم. اما زمانی که به رهایی رسیدند، انرژیای عظیم دریافت کردم. اکنون، نیرو و احساسی که از این خانواده میگیرم، در تمام زندگیام بینظیر است. دیگر نه تنها خجالت نمیکشم که کسی بداند، بلکه افتخار میکنم. و اگر جناب مهندس به فکر آبرویش بود و این جنبش عظیم را آغاز نمیکرد، شاید من تا پایان عمر گرفتار مصرف باقی میماندم. خداوند، کسانی را که خدمتگزار خلقاند، نزد مردم عزیز و بزرگوار میسازد. بخشش مالی نیز شکلی از بخشش مؤثر است—بخشی که از طریق فراهمسازی مکانی مناسب برای درماندگان یا حمایت از تحقیقات جناب مهندس در زمینه بیماریهای لاعلاج، ساختار منفی درون را به ساختاری مثبت تبدیل میکند. این نوع بخشش، داناییِ صرف را به دانایی مؤثر مبدل میسازد. بسیار سخن گفتم. این دورهی لژیون سردار به پایان رسید—انشاءالله در دورهی آینده، موفق و مؤثر باشید.

استاد سردار میفرماید:
«اطلاعات، به کسانی عطا میشود که به درجهای از بخشش دست یافتهاند.»
بیتردید در دورهی گذشته، افرادی بودهاند که با خدمت حقیقی، صاحب عمل شدند؛ و این «صاحب عمل شدن» به انسان نیروی کلام میبخشد—کلامی نافذ که در دلها اثر میکند و مسیر دیگران را روشن میسازد.یک دنور باید تلاش کند تا دنوری دیگر را، همانند خود، به این مسیر دعوت کند؛ یک سردار نیز همینگونه، و یک پهلوان باید بکوشد تا پهلوانی دیگر را همراه و همدل خویش سازد. در این حرکت، نقش راهنماهای عزیز و پرتلاش با شال نارنجی بسیار مهم و تأثیرگذار است. همچنین سه خدمتگزار لژیون سردار نیز میتوانند نقشی کلیدی در ایجاد انگیزه و انتقال انرژی مثبت ایفا کنند. انشاءالله گلریزان این دوره با شکوه و موفقیت برگزار شود؛ زمینی جدید فراهم گردد و افراد بیشتری جذب این مسیر نورانی شوند. دلنگران نباشید؛ همه چیز با روش دیاستی پیش میرود. زمان آنقدر مهم نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد، عشق و همدلی میان شماست. هر چه محبت و انسجام درونی بیشتر باشد، ثمرهی تلاشها نیز پررنگتر خواهد شد. آنانی که بیرون از این مجموعه هستند، نیازمندِ نگاهِ شما، پیامِ شما و نیروی حضور شما هستند. انشاءالله که موفق و سربلند باشید.
اکنون با شوق، از مشارکتهای ارزشمندتان بهرهمند میشوم.
تایپ متن: مسافر آرش
خدمتگزار سایت: مسافر هادی
- تعداد بازدید از این مطلب :
84