تا امروز هیچ راه قطعی برای درمان اعتیاد وجود نداشته است. گاهی فاصله ما با اساتیدی که در رشته اعتیاد تدریس میکنند، حتی با وجود در کنار هم بودن، ممکن است به اندازه دهها سال باشد. در کتاب۶۰ درجه، صورت مسئله اعتیاد بهطور کامل شکافته شد و آقای مهندس مصرفکنندگان را به سه دسته: علاقهمندان به اعتیاد، خواهان درمان و نامزدهای اعتیاد تقسیم کردند، علاقهمندان به اعتیاد باید مهار شوند. ولی در دنیای بیرون از کنگره۶۰، تازه بعدها روش نگهدارنده معرفی شد که خود شروعی بدون پایان است، چه با شربت OT یا متادون باشد. روش DST یک متد یا روش درمانی نیست، بلکه یک کشف و راهحل است که تکلیف اعتیاد را مشخص میکند. این روش از دروازه درمان نیز عبور کرده و به تعادل میپردازد؛ زیرا تعادل فراتر از درمان است.
جهانبینی، چیزی است که درمان را کامل میکند. متخصصان در آمریکا اعتیاد را درمانناپذیر میدانند و معتقدند فرد معتاد تا پایان عمر معتاد باقی میماند؛ اما ما در کنگره راه درمان را یافتهایم. در انیستیتو پاستور با آزمایشهای علمی ثابت کردیم که بسیاری از بیماریها از جمله اعتیاد، ناشی از برهمخوردن تعادل ژنتیکی هستند. ابتدا باید صورت مسئله را یافت، سپس راهحل را به کار بست. وقتی راه پیدا شود، مسئله حل شده است؛ اما مردم معمولاً باور نمیکنند. در کنگره۶۰، یافتهها به عمل تبدیل شدهاند. نکته مهم این است که باورهای علمی و عملی را به زبان ساده منتقل کنیم؛ چون بسیاری مفاهیم پیچیده شده و انسانها گاهی سطحی میشوند یا بخشهایی از واقعیت را نادیده میگیرند. برای هموار کردن راه باید موانع را برداشت و این کار تا انجام کامل عمل ادامه دارد.
باید برای دیگران هم راه را هموار کنیم، چون چیزی باارزش داریم که بسیاری به آن نیازمندند. هدف ما فروش نیست، بلکه کمک است. خداوند به همه اجازه خدمت نمیدهد، ولی این فرصت برای ما فراهم شده و باید با تفکر و مسئولیتپذیری از آن بهره ببریم. همچنین میدانیم زمین همواره بستر نیکیها و بدیهاست، همانطور که در کتابهای آسمانی آمده، از مرداب گلهای زیبا زاده میشود که انسان را شگفتزده میکند. زندگی بر پایه تضادها و زیبایی آن نیز در همین تنوع و چالشها است. خداوند غیرممکنها را ممکن میسازد؛ برای مثال، درمان بسیاری از بیماریها در گذشته غیرممکن بود اما اکنون ممکن شده است. گفتهاند، خدا در دو موقع خندهاش میگیرد، وقتی انسانها کاری را میخواهند انجام دهند؛ اما شرایط مساعد نیست و وقتی نمیخواهند کاری را انجام دهند؛ اما خداوند موافق است.
پس خروج از مرداب اعتیاد یکی از همان غیرممکنهایی بود که به حقیقت پیوسته است. نابرده رنج گنج میسر نمیشود. راه زندگی پستی و بلندی و ناهمواری دارد که زیبایی آن نیز به همین است. اگر زندگی یکنواخت باشد و همه چیز مهیا، دیگر معنا ندارد. همه در تلاشاند تا پایههای مالی و زندگی خود را مستحکم کنند. زمانی که وضع مالی من بسیار خراب بود از استاد خواستم یک آدرس گنج به من بدهد، گفتند باید گنج درون خود را پیدا کنید. همه ما باید گنج درونمان را بیابیم؛ برخی دنبال گنج و برخی دنبال زبالهدانی می روند. درون ما هم گنج وجود دارد و هم زبالهدانی، انتخاب با خود ماست که کدام را جستجو کنیم. فکر ما اهمیت دارد، زیرا هر فکری باید به عمل تبدیل شود. پایههای مالی را باید در طول زمان قوی و مستحکم کنیم.
منبع: سیدی مست
نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول) دبیر اول سایت
همسفران نمايندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
68