وادی پنجم و تأثیر آن روی من

سیزدهمین جلسه از دوره چهل و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶٠ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد، به استادی مسافر محسن، نگهبانی مسافر مسلم و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "وادی پنجم و تاثیر آن روی من" در روز سه‌شنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر.
از راهنمای عزیزم آقا کامران و ایجنت محترم و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
وادی پنجم می‌گوید در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست و توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل می‌نماید.
به نظر من در تک تک وادی‌ها، باید اول به عنوان آنها توجه کنیم، این وادی بیان می‌کند که در جهان مادی ما، تفکر به تنهایی سودی ندارد. آقای مهندس می‌فرمایند که اگر ما ساختاری در ذهنمان بسازیم و آن را در جهان مادی خود به صورت درست، پیاده و اجرا کنیم، در جهان دیگر همان «شو، شود» است چون همراه ماست.
اولین مرحله برای شروع هر حرکتی، تصور در جهان ذهنی است. آقای مهندس خوردن یک ساندویچ را به عنوان یک مثال ساده، مطرح می‌کنند؛ موضوعی که نیاز به مشورت ندارد، به آگاهی و آموزش خاصی هم نیاز ندارد اما همین مسئله بسیار ساده هم، اول باید در جهان ذهنی ما تصویرسازی شود سپس به مرحله اجرا درآید.
جهان ذهنی نیازمند تفکر سالم است و ما در کنگره، چهار وادی اول را طی می‌کنیم تا به یک تفکر سالم برسیم. همین مسئله مصرف مواد یا در طول سفر گریز زدن هم، اول در ذهن شخص تصویرسازی می‌شود. غیر ممکن است کسی نداند، چطور شد که مواد مصرف کرد. اول تصویرش را ساخت و سپس پیاده‌اش کرد، مانند هزاران موضوع دیگری که در طول روز در حال انجام شدن هستند.
اگر این تصاویر ذهنی، در مسیر مثبت باشد که چه بهتر؛ مثل تصویر گرفتن گل رهایی از دست آقای مهندس و رهایی از چنگال اهریمن.
به نظر من بهتر است یک سفر اولی در طول سفرش با هماهنگی راهنما، یک بار به تهران برود و شاهد لحظه دریافت گل رهایی توسط هم‌لژیونی‌هایش باشد و آن را برای خود تصویرسازی کند تا مسیر برایش هموارتر گردد.
شعری به یادم آمد که می‌گوید:
ای بشر تو همه اندیشه‌ای
ما بقیه تو استخوان و ریشه‌ای
یعنی این اندیشه و ذهن توست که زندگی تو را می‌سازد و تمامی جریانات زندگی‌ات بر گرفته از جهان ذهنی خودت است.
این وادی به مسافرِ سفر اول‌ می‌گوید تا اینجا خوب پیش رفتی، حالا وقت عمل کردن است به آنچه که آموزش گرفتی و تفکر کردی. یک سفر اولی که در جهان ذهنی‌اش رهایی را ساخته، هیچ‌گاه به خودش اجازه خطا و اشتباه را نمی‌دهد مگر اینکه آموزش نگرفته باشد یا به دانایی مؤثری نرسیده باشد که نیروی اهریمن با نشان دادن چراغ سبزی، باعث شود آن شخص دوباره به مصرف مواد کشانده شوند.
آقای مهندس می‌گوید باید آموزش بگیرید و همراه با آن، تزکیه و پالایش کنید تا بتوانید این قوانین را اجرا کنید و از قوه به فعل درآورید. در این وادی، چند ابزار دیگر هم به ما داده می‌شود؛ دوری از ضد ارزش‌ها، خودداری، صبر، قناعت، پس انداز، دوری از تجسس قضاوت و غیبت و در آخر تسلیم و رضا. اما این‌ها همه، تمنای دل می‌خواهد و خواسته قلبی، تا بتوانی خود را تهی کنی و آنچه را که بر تو عرضه می‌شود فرا بگیری.
از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

عکاس: مسافر سامین لژیون دوم
نگارنده: مسافر محسن لژیون نوزدهم
ویراستار: مسافر حمید لژیون نوزدهم
تنظیم: مسافر جعفر لژیون نوزدهم

با احترام مرزبان خبری مسافر وحید