وادی پنجم به ما میآموزد که باید حرکت کنیم تا حرکت نکنیم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و به تنهایی با فکر و تفکر مشکلات حل نمیشود. به خصوص برای درمان اعتیاد فرد بایستی حرکت کند، حرکت است که تفکرات ما را کامل میکند و ما را به مقصد و هدف میرساند. انسان باید تمام آموزشهای خود را به صورت عملی اجرایی کند. در این وادی میآموزیم که باید از ضد ارزشها برگردیم و با قدمهایی محکم و توکل به خداوند به سمت نور و روشنایی حرکت کنیم.
همسفر لیلا و مسافرشان ابوالفضل با آنتیایکس مصرفی هروئین و شیشه وارد کنگره شدند. به مدت 10 ماه و 5 روز با متد DST و داروی اپیوم به راهنمایی مسافر مهدی و همسفر الهه سفر کردند. در حال حاضر 4 سال و 2 ماه است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر شنا و رشته ورزشی همسفر در کنگره دارت است. در این رابطه گفتگویی با همسفر لیلا ترتیب دادهایم که شما را به خواندن این گفتگو دعوت میکنیم.
به نظر شما وادی پنجم بر چه اصلی استوار است؟
در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید. به نظر من همانطور که از تیتر مشخص است این وادی بر چگونگی تفکر و در ادامه حرکت کردن استوار است.
یک مسافر برای رسیدن به اهداف و حل مشکلات خود چه کارهایی باید انجام دهد؟
در ابتدا باید قوانین کنگره را به درستی و کامل انجام داد، گوش به فرمان راهنما بود. با نیتی پاک، توکل به خداوند و حرکتی درست در کنگره60 میتوان به اهداف خود رسید؛ البته صبر در سفر اول و برای درمان اعتیاد بسیار مهم و حائز اهمیت است. صبر به معنی در نظر گرفتن زمان برای هر کاری است که اگر همراه با سعی و تلاش ما باشد به موفقیت میرسیم.
حرکت در وادی پنجم چگونه میتواند به درمان اعتیاد کمک کند؟
با حرکت راه نمایان میشود. به یاد دارم در سفر اول نه خانهای برای زندگی و نه پولی برای گذراندن امورات خود داشتیم؛ ولی من و مسافرم در کنار هم ماندیم، حرکت کردیم، سر کار رفتیم و امورات زندگی خود را گذراندیم. در طول این مسیر من به جهانبینی و او به درمان خود ادامه داد تا خدا را شکر به رهایی رسیدیم.
چرا انسانها نمیخواهند برای حل مشکلات خود حرکت کنند و از قدرت مطلق توقع دارند که مسائل آنها را حل کند؟
به نظر من چون به خود اعتماد ندارند و لذتی که در حرکت برای حل مشکلات وجود دارد را نچشیدهاند. من قبل از آموزشهای کنگره فکر میکردم کارهای ما با دعا کردن درست میشود؛ ولی بعد از ورود به کنگره60 متوجه شدم دعا خوب است؛ ولی باید در کنار آن تفکر و بعد حرکت را اضافه کنم؛ وقتی به مشکل میخورم به خدا توکل میکنم، شروع به حرکت برای حل مشکل خود میکنم و این را میدانم که خداوند هیچوقت بنده خود را فراموش نمیکند.
در کنگره60 مسافران و همسفران علم و آموزشها را باید به صورت نظری یا عملی بیاموزند؟
آموزشها را باید به صورت عملی آموخت؛ اگر غیر از این باشد هیچ وقت به نتیجهای که میخواهیم نمیرسیم. بعضی از انسانها نکات زیادی را میدانند و خیلی چیزها بلد هستند؛ ولی تا آنها را عملیاتی نکنند حاصلی پیش نمیآید. من کنگره میآیم و آموزش میگیرم؛ ولی اگر قرار باشد فقط یاد بگیرم و آموزشها را در زندگی خود کاربردی نکنم؛ پس این آموزش ارزشی ندارد.
به نظر شما چرا تا زمانی که حرکت نکنیم تفکرات ما از قوه به فعل تبدیل نمیشود؟
در کنگره آموزش گرفتم که هستی و جهان آفرینش بر مبنا و اصل حرکت پایهگذاری شده است و تا حرکت نکنم نمیتوانم به خواسته خود برسم؛ پس برای اینکه تفکرات از قوه به فعل تبدیل شود؛ باید حرکت کرد مانند غذا خوردن که به قول معروف باید حرکت جویدن را در خوردن انجام دهید تا به خواسته خود که همان سیری است برسید. در بقیه امور زندگی هم به همین صورت است با حرکت به خواسته خود میرسیم و تفکر به تنهایی مشکل ما را حل نمیکند.
در سیدی طلوعی دیگر آقای مهندس در مورد صور آشکار و صور پنهان در انسانها چه میفرمایند؟
در این سیدی در مورد انسان صحبت شده اینکه انسان دارای 2 بخش یکی صور آشکار و دیگری صور پنهان است. در کل انسان موجودی پیچیده است. به قول آقای مهندس دژاکام ما فقط ظاهر انسانها را میبینیم و فقط چند درصد از این موجود را میشناسیم. همانطور که از این لغت مشخص است صور آشکار قابل دیدن است مانند: جسم، صورت و ... در مورد صور پنهان هم میتوان به نفس، عقل و ... اشاره کرد. انسانها با هم برابر و یکسان نیستند و همیشه 2 نیروی شر و خیر وجود دارد. ما دارای فطرت و ذات هستیم که میلیونها سال است در ما وجود دارد. همه اینها برای این است که ما به تکامل برسیم.
در آخر سپاسگزاریم از همسفر لیلا برای فرصتی که در اختیار ما قرار دادند.
طراح سؤال و مصاحبه کننده: همسفر سودابه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
51