English Version
This Site Is Available In English

نسخه طلایی تزکیه و پالایش در وادی پنجم

نسخه طلایی تزکیه و پالایش در وادی پنجم

جلسه هشتم از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی یوسف به استادی همسفر نرگس، نگهبانی همسفر بهاره و دبیری همسفر هما با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما تفكر، قدرت مطلق حل نيست؛ بلکه توأم با رفتن و رسيدن آن را كامل می‌نمايد.) و تأثیر آن روی من» روز سه‌شنبه 31 تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شکر می‌کنم که اجازه و فرصت خدمت به من داده شد. این وادی با مثل معروف سعدی که «عالم بی عمل به زنبور بی‌عسل ماند» هم‌خوانی دارد؛ بنابراین کسی که دنیایی از علم، دانش و آگاهی را داشته باشد؛ ولی نتواند به ذره‌ای از آن عمل کند، همانند زنبور بی‌عسل خواهد بود که هیچ ثمره، محصول و خروجی نخواهد داشت.

در این وادی آقای مهندس مباحث زیادی را مطرح کردند که هر کدام از آن‌ها می‌تواند برای هر فرد، دنیایی از برداشت‌ها و آموزش‌ها را داشته باشد. من هم از زاویه دید و برداشت خود نکاتی را ذکر می‌کنم. در این وادی ما می‎‌خواهیم ساختارهای ذهنی‌مان را به ساختارهای اجرایی تبدیل کنیم و در واقع به نوعی می‌خواهیم از حالت بی‌تعادلی به تعادل برسیم و بهترین راه و شاهراه رسیدن به این تعادل، تزکیه و پالایش است. در وادی پنجم آقای مهندس یک نسخه طلایی برای ما پیچیدند که بتوانیم راحت‌تر و با سرعت بیشتر به این تزکیه و پالایش برسیم که به اعتقاد من 7 بند دارویی و نوش‌دارویی در آن وجود دارد.

دو مورد از این بندها برای خود من به‌عنوان همسفر مهم‌تر و ضروری‌تر به نظر می‌رسد که یکی از آن‌ها صبر است. صبر در واقع مدت زمانی است که فرد با تلاش و کوشش و انرژی خوب سپری می‌کند تا به آن نتیجه و هدف مورد نظر برسد. قطعاً در کنگره برای من همسفر صبر عنصر ضروری است که بتوانم چاشنی سفرم کنم و دلیل این‌که گفتم نوشدارو است به‌خاطر تلخ بودن آن است و این‌که نتوانیم با صبر ادامه دهیم. اگر فرد بتواند این فرآیند را به‌نحو احسنت پیش ببرد قطعاً نتیجه شیرین آن را خواهد برد.

اصلی‌ترین قسمتی که می‌خواهم مطرح کنم قسمت توکل، رضا و تسلیم است؛ که چون در آخر وادی هم آمده است به نظر من بند مهمی برای ما همسفران است. توکل از ریشه وکالت می‌آید به این معنی که من همسفر باید خداوند را وکیل خود قرار دهم و امورات زندگی را به‌عنوان وکالت به خداوند بسپارم. به این معنا که سعی و تلاش خود را انجام دهم؛ ولی در نهایت پرونده زندگی‌ام را به دست بهترین، ماهرترین، آگاه‌ترین و مهربان‌ترین وکیل قرار دهم، وکیلی که به تمام جزئیات زندگی من از آرشیو تاکنون و آینده آگاه است و من قطعاً در این روند به رضایت خواهم رسید؛ زیرا می‌دانم این وکیل آن‌قدر زبده و ماهر است که بهترین‌ها را برای من رقم خواهد زد. بعد از آن وارد مقام تسلیم می‌شویم که به این مرحله رسیدن قدری دشوار است؛ زیرا در مرحله تسلیم، در برابر آنچه برای من پیش می‌آید، باید سر تعظیم فرود آورم و بپذیرم بهترین حکم و نتیجه برای من همان بوده است.

از تجربه خودم اگر بخواهم بدون اغراق بگویم، در مورد مصرف‌کننده من این سه مرحله برای من اتفاق افتاد. زمانی که من مطلع شدم مسافرم مصرف‌کننده است واقعاً پذیرفتم و کوچکترین مقاومتی در من وجود نداشت به هرحال نقطه پذیرش در وادی انسانی برای من در این بعد اتفاق افتاد و من با حال و انرژی خیلی خوب وارد کنگره شدم. اگر جایی هم حالم خوب نبود به‌خاطر تاریکی‌هایی بود که در خودم وجود داشتم، واقعاً تسلیم شدم و ایشان به بهترین و زیباترین شکل سفرش را انجام داد. صحبت‌های خودم را با بیتی از استاد سخن سعدی شیرازی به پایان می‌برم: «سعدیا گرچه سخندان و مصالح‌گویی، به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست» 

مرحله 30 سی‌دی همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر زهرا 

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر علی
عکاس: همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
تایپ، ویرایش و ارسال: همسفر الهام دبیر سایت
همسفران نمایندگی یوسف تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .