English Version
This Site Is Available In English

افکار و اندیشه‌ خودمان را سامان‌دهی کنیم

افکار و اندیشه‌ خودمان را سامان‌دهی کنیم

سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر؛

در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توام با رفتن و رسیدن، آن را کامل می‌نماید.در وادی چهارم فهمیدیم که ما نمی‌توانیم تمام مسئولیت‌هایمان را به خدا واگذار کنیم. ما باید فقط روی خودمان حساب کنیم، البته منکر کمک دیگران، جامعه و اجتماع نیستیم. اگر اطلاعات زیادی داشته باشیم اما آنها را به کار نگیریم، اصلا به درد نمی‌خورد. ما انسان‌ها در چند جهان زندگی می‌کنیم.

۱_جهانی که در آن زندگی می‌کنیم و بیدار هستیم. ۲_جهان خواب ۳_جهان ذهنی ما است که پیچیده و بسیار مهم است و ما ارزش آن را درک نمی‌کنیم، چون بسیار عظیم و بزرگ است و انسان در جهان ذهنی خالق است.

وادی پنجم می‌گوید: باید از جهان ذهنی قدم به جهان عملیاتی و علمی بگذاریم. اگر در جهان ذهنی به خواسته‌های مثبت فکر کنیم، از ضدارزش‌ها دوری می‌کنیم و به سمت ارزش‌ها می‌رویم، ولی اگر به خواسته‌های منفی فکر کنیم، بالعکس. جهان ذهنی؛ برنامه‌ریزی و یا تمرین برای جهان دیگر یا همان جهان بعد از مرگ است. برای به اجرا در آوردن جهان ذهنی، باید شرایط و بستر مهیا باشد. برای اصلاح اخلاق و رفتار و کردار منش خود باید پندار، گفتار و کردار سالم داشته باشیم و برای تبدیل انسانی بی‌تعادل و کاملا به‌هم ریخته، به انسانی باتعادل، فقط یک راه است و آن تزکیه و پالایش است.

انسان برای خروج از ترس و اضطراب بایستی پله‌هایی را به مرور زمان طی کند: ۱_برگشت از ضد ارزش ها ۲_خودداری ۳_قناعت ۴_صبر ۵_تجسس ،قضاوت و غیبت ۶_پس انداز ۷_توکل، رضا و تسلیم

سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر؛
همان‌طور که مهندس حسین‌دژاکام می‌فرمایند: ما تا به حال چهار وادی را پست سر گذاشتیم و آموزش دیدیم که در وادی یک تا چهار در مورد ساختارهای فکری و ذهنی است و در وادی پنجم این ساختارها را باید به عمل تبدیل کنیم. که در این وادی هفت راه برای ما روشن شده است؛ که مهندس حسین‌دژاکام به خوبی به ما یاد می‌دهند که اگر بخواهیم این قوانین و دستورها را به خوبی اجرا کنیم باید در ابتدا در جهان ذهنی خودمان آرامش داشته باشیم؛ چون اگر ذهن ما آشفته باشد و حالمان خراب باشد نمی‌توانیم به خوبی فرمان را اجرا کنیم و به تعادل برسیم و بدانیم که تفکر قدرت مطلق حل نیست و توام با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌کند.

سلام دوستان اکرم هستم یک همسفر؛
وادی اول تا چهارم وادی‌های تفکر هستند و روی ساختارهای فکری ما کار می‌کنند؛ چون تمام ساختارها و کارهای ما با تفکر شروع می‌شود‌ اما چیزی در وادی پنجم گفته شده این است:در این وادی تمرین می‌کنیم تا ساختار‌های تفکرات خود را از قوه به فعل درآوریم و به آن دسته از افکارمان که منطقی‌اند اجازه دهیم تا وارد مرحله‌ی اجرایی و عملیاتی شوند تا ساختارهای علمی جدیدی را به وجود آوریم.
برای به اجرا درآوردن ساختارهای فکری و تبدیل آن به ساختارهای عملی بایستی از حالت اضطراب، ترس، عدم اعتماد به نفس، ناامیدی و سایر نکات منفی خارج شویم تا به مرحله‌ی آرامش قدم بگذاریم. در ضمن این نکته را باید بدانیم که دانستن تنها بدون این‌‌که دانستن‌های ما مورد استفاده‌ی عملی قرار بگیرند هیچ ارزشی ندارد. وادی پنجم درباره‌ی عملی‌کردن افکار و اندیشه صحبت می‌کند و وارد مرحله‌ی عملیاتی می‌شویم یعنی افکار و اندیشه‌ی خود را به عمل درآوریم‌.
این وادی از اهمیت بالایی در زندگی ما برخوردار است و باید برای رسیدن به تعادل و فرمان عقل آن را به طور کامل اجرا کنیم. در وادی پنجم چگونه حرکت کردن را می‌آموزیم و هم‌چنین در مورد دوری از ضدارزش‌ها نیز صحبت می‌شود. دانشمند بدون عمل مانند درخت بدون میوه است. این حدیث به خوبی بیانگر اهمیت عمل و به کار بستن دانسته‌هاست که کاملا با وادی پنجم مطابق است. شاید بتوانیم بگوییم آن‌چه که تاکنون آموخته‌ایم برای یک زندگی درست کافی باشد. تا این که انسان مدام در حال یادگیری باشد اما رستگاری و منش مطابق منطق را در کردارش نتوانیم مشاهده کنیم.

سلام دوستان صفورا هستم یک همسفر؛

وادی پنجم: تفکروعمل است؛ درکنگره از ودادی پنجم چنین آموزش گرفتم که تفکر هر چقدر هم مثبت باشد باز به تنهایی هچ فایده‌ای ندارد و تفکر همراه با رفتن و رسیدن هست که معنا پیدا می‌کند. پس برای این‌که تفکرات را از قوه به فعل دربیاوریم باید بعد از‌ تفکر حتما حرکت کنیم و بایستی هفت پله را به اجرا دربیاوریم.

پله اول برگشت ازضد ارزشها؛ بطور مثال: تهمت، افترا، مال مردم را خوردن که ضدارزش‌ها مانند شاخه‌های درختی می‌مانند که از یک تنه رشد کرده‌اند و شاخه‌شاخه شدند. پله دوم خودداری؛ اختیار انسان در دست خودش است و می‌تواند از انجام کارهایی که در خوبی و بدی آن‌ها دچار تردید هستیم خودداری کنیم. پله سوم قناعت؛ پایه‌های مالی را درست و محکم کنیم. پله چهارم صبر؛ سپری شدن زمان همراه باسعی وتلاش معنی می‌شود. پله پنجم تجسس، قضاوت و غیبت؛ آرامش و احساس خوبم را با دستان خودم خراب نکنم. پله ششم پس انداز؛ یعنی روز گرفتاری به خودمان رجوع کنیم. پله هفتم توکل، تسلیم و رضا؛ خدا را در تمام مسایل وکیل خود قراردهیم.

این وادی بیان می‌کند که انسان باید در برابر نیروهای مافوق خود تسلیم باشد و با پذیرش این تسلیم می‌تواند به آرامش و رهایی برسد. من باید در این وادی قدم می‌گذاشتم تا در ابتدا خودم و ضدارزشهایم را بشناسم و از آن‌ها دوری و با توکل به خدا تسلیم رضای خدا باشم. خیلی وقت‌ها به کلام می‌گویم توکل می‌کنم مثلا می‌گویم خدایا راضی‌ام به رضای تو و به تو توکل کردم ولی پیگیر هستم که چیزی که ما به خداوند سپردم و راضی به رضا و بخشنده بودن خدا هستم کجا رفته و کجاست؟ پس اگر می‌گویم توکل، باید با تمام وجود توکل کنم و بعد رضا و تسلیم فرمان او باشم.

رابط خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)

ویراستار و ارسال: همسفر عفیفه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)دبیرسایت

همسفران نمایندگی بروجن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .