استاد: میدانیم که درمان این ناخوشی آسان نیست؛ اگر راهی ساده وجود داشت، تاکنون انجام شده بود و این مشکل تا این حد طولانی و نادیده گرفته نمیشد. شاگرد: منظورتان بیماری اعتیاد و روش درمان آن است که هنوز ناشناخته مانده است؟ استاد: دقیقاً؛ ما در این حلقه منتظر مهیا شدن شرایط برای عمل سهگانه بودیم: ۱ـ یافتن راه حل؛ ۲ـ اجرای آن به شیوهای که در جریان است؛ ۳ـ احیاء اعتقادات، تدوین پیامها و آموزش ساده آنها. تمام آنچه برای شما گفتیم، برای گشودن و هموار کردن این راه بود. آقای مهندس میفرمایند: «اکنون هیچ راه قطعی برای درمان اعتیاد وجود ندارد. گاهی با اساتیدی که در این زمینه تدریس میکنند، از نظر مکانی نزدیک؛ اما از نظر دانش دهها سال فاصله داریم. در واقع، برای این ناخوشی هیچ راهحل اساسی وجود نداشت.
بین ترک و درمان تفاوت است؛ ما ترک را تجربه کردهایم، اما درمان واقعی نه» ما در سال ۱۳۷۷ «صورت مسئله اعتیاد» را مطرح کردیم و مصرفکنندگان را به سه دسته تقسیم کردیم: ۱ـ نامزدهای اعتیاد، ۲ـ علاقمندان به اعتیاد، ۳ـ خواهان درمان اعتیاد. برای کسانی که به مصرف علاقه دارند، «مهار» را پیشنهاد کردیم و پس از آن، «درمان نگهدارنده» مطرح شد که نقطه شروعی است بدون پایان. بنابراین، متد DST فقط یک روش نیست؛ بلکه یک کشف و راه حل است. DST مجهول را معلوم کرد و تکلیف اعتیاد را مشخص نمود: اعتیاد یک جایگزینی است که ژنها را از تعادل خارج میکند. ما حتی از دروازهی درمان هم عبور کردهایم؛ زیرا ترک با درمان متفاوت است. کنگره۶۰ معتقد است که حتی درمان هم کافی نیست و باید به تعادل رسید. درمان فراتر از ترک و تعادل فراتر از درمان است. اولین گام برای درمان اعتیاد، یافتن راه درمان است؛ اما اصلاً خود اعتیاد چیست؟
در طول قرنها، تعریف جامعی از اعتیاد ارائه نشده بود، اما اکنون برای ما مشخص شده که اعتیاد یک جایگزینی است و ژنها را از تعادل خارج میکند. استاد: پس راهها را هموار کنید و موانع را از سر راه بردارید. این کار تا رسیدن به نتیجهی کامل ادامه دارد. به عمل و زمان توجه کنید. ما باید راه را برای دیگران هموار کنیم؛ بسیاری در رنج اعتیاد هستند، اما نمیتوانند راه را پیدا کنند. میدانیم که این زمین همیشه بستر نیکیها و بدیها بوده است. همانطور که از مرداب، گلی زیبا میروید که انسان را متحیر میکند، عکس این نیز ممکن است. خداوند غیرممکنها را ممکن و ممکنها را غیرممکن میکند. (دنیا بر اساس اضداد خلق شده و این لازمهی زندگی است.) بیرون آمدن از مرداب اعتیاد و شکوفا شدن، یکی از آن غیرممکنها بود که به یاری خداوند به وقوع پیوست. «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود.»
در نشستها با توجه به اضلاع مثلث نیز میدانیم که راه، پستی و بلندیهای خود را دارد. میدانیم که همه در تلاش هستند و استحکام پایههای مالی در این مسیر همیشه مهم است. گاهی اسب را نمیتوان بدون علوفه به راه برد. اسب، سوارکار و زمینی که زیر پایشان است، هر سه به یک اندازه اهمیت دارند. این مسائل برای همهی ما پیش آمده، به خصوص برای اشعث، که میدانید تقدیرش چه بود. مسئله فرمان است؛ گاهی با قلم است (قلمی که باید سازنده باشد) گاهی با شمشیر و گاهی به شیوهای دیگر. پنهان شدن و تمام آنچه برای انسان رخ داد، تا جایی که ما داستان را دنبال کردیم، به این شکل بود. خداوند همیشه راه را برای پیشگامان هموار میکند. دوستی میگفت: «اگر با تغییر لباس بتوانیم حیوانی را مهم جلوه دهیم؛ پس میتوانیم در ظاهر و باطن، چیزی را که نیست، نشان دهیم.» من نمیدانم منظورش را متوجه شدید یا خیر؟ بسیاری از مردان و زنان بزرگ بودند که کارهایشان نیمهتمام ماند، تا بتوانند انسانهایی را به تعالی برسانند و چراغ راه آنها باشند. آسمان به آبی، زمین به سبزی، کوهها به قلههای پر برف و درختان بلند و استوار، منتظر بازگشت یا طلوع خورشید هستند.
منبع: سیدی هفته «مست»
رابط خبری: همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون یازدهم)
نویسنده: همسفر هاجر رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون یازدهم)
عکس، ویرایش و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
150