English Version
This Site Is Available In English

کنگره۶۰ مکان درمان است

کنگره۶۰ مکان درمان است

جلسه دوم از دوره سی و نهم سری کارگاه‌های آموزشی، خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی شیخ‌بهایی اصفهان با استادی راهنما مسافر عیسی و نگهبانی مسافر رسول و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه «وادی پنجم و تاثیر آن روی من» در روز سه‌شنبه ۳۱ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کار نمود.

 

خلاصه سخنان استاد:

  • بسم الله الرحمن الرحیم
  • سلام دوستان عیسی هستم یک مسافر
  • دستور جلسه امروز «وادی پنجم و تأثیر آن بر روی من» است. در جهان ما، تفکر به تنهایی قدرت مطلق حل مشکلات نیست، بلکه حرکت و رسیدن به مقصد است که آن را کامل می‌نماید.
  • اجازه دهید برای دوستانی که در ابتدای سفر خود در کنگره هستند، توضیحاتی بدهم. برای یک مسافر، یک مصرف‌کننده که در ابتدای راه با هزاران گرفتاری، هزاران مصیبت که بر اثر جهل خود به دام آن افتاده و در تاریکی اعتیاد فرو رفته است. ممکن است بدهکار باشد، از نظر خانوادگی درگیر مشکلات باشد، از نظر اجتماعی جایگاه واقعی خود را از دست داده باشد و اکنون که با هدف ترک اعتیاد وارد کنگره شده، گمان می‌کند که راه حل تمام این مشکلات تنها در ترک سریع مواد مخدر است.
  • ما در کنگره، در بدو ورود به فرد مصرف‌کننده این نکته را یادآور می‌شویم (من در جایگاه راهنمای تازه‌واردین افتخار خدمت داشته‌ام) که ترک در کنگره به معنای رایج آن انجام نمی‌شود؛ اینجا مکان درمان شماست. این موضوع برای فرد مصرف‌کننده به خصوص در اوایل سفر، ممکن است قابل هضم نباشد. با خود می‌اندیشد که وادی پنجم با این مضمون که «در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست» چه ارتباطی با مواد من دارد؟ من می‌خواهم هروئین را کنار بگذارم، قرص را ترک کنم، فلان ماده را مصرف نکنم، بدهی‌هایم را پرداخت کنم، مشکل چک برگشتی‌ام را حل کنم، بازداشت نشوم، همسرم طلاق نگیرد و هزاران مشکل دیگری که به دست خودمان برای خودمان ایجاد کرده‌ایم.
  • در ابتدای ورود، ظرفیت پذیرش تحمل این مسائل و حل این مشکلات را نداریم. وادی‌ها دقیقاً برای همین منظور طراحی شده‌اند. من این نکته را برای خودم و برای دوستان سفر اولی و همه عزیزان تکرار می‌کنم: این وادی‌ها کلید حل این معضلات هستند.
  • اعتیاد را در کنگره به این صورت توصیف می‌کنیم: فرد مصرف‌کننده، طی سال‌ها مصرف مواد مخدر مانند ماشینی است که در اتوبانی که با سرعت دویست کیلومتر در حال حرکت است. ورود به کنگره مانند تعویض این ماشین است؛ اکنون سرعتمان به این دویست کیلومتر رسیده است. هرگز نمی‌توانیم با ترمز دستی ناگهانی، مسیر را تغییر دهیم.
  • سفر کردن در کنگره به کمک راهنما صورت می‌گیرد. راهنما، همانند کسی است که گواهینامه رانندگی فرمول یک را دارد یا مانند پلیس راهنمایی و رانندگی که به طور کامل با قوانین آشناست؛ کنار مسافر تازه‌کار قرار می‌گیرد و به آرامی او را هدایت می‌کند. به او می‌گوید: آقا، الان باید دنده را کم کنی، به آرامی ترمز کنی، حالا که به این تقاطع رسیدی، باید خیلی آرام دور بزنی. هدف این است که این ماشین که با سرعت زیاد حرکت کرده، بتواند با امنیت و سلامت کام، دور بزند و به مسیر اصلی بازگردد.
  • روش‌های غلطی مانند کلینیک‌های ترک اعتیاد یا سم‌زدایی‌های ناگهانی دقیقاً مانند کشیدن ترمز دستی با این سرعت است. این کار قطعاً به ماشین آسیب می‌زند؛ واژگون می‌شود، متلاشی می‌شود و دیگر هرگز مانند ماشین اول نخواهد بود. ممکن است فرد ترک کند؛ اما دیگر آن انسان اولیه نخواهد بود؛ اما کنگره تلاش می‌کند تا مسافر را به گونه‌ای به مسیر بازگرداند که کاملاً سالم و سلامت دور بزند، به مبدأ حرکتش برگردد، سفر خود را اصلاح کند و زندگی‌اش را بازسازی نماید.
  • نکته بسیار زیبایی که در وادی پنجم به آن پرداخته می‌شود، بازگشت از ضد ارزش‌هاست. در وادی پنجم، این بندها برای ما گشوده می‌شوند. 
  • آقای مهندس در اکثر سی‌دی‌ها به ارزش‌ها و ضد‌ارزش‌ها اشاره کرده‌اند. ایشان می‌فرمایند: «دروغ نگو، غیبت نکن، قضاوت نکن، تهمت نزن». این مواردی است که حتماً در لژیون‌ها روی آن‌ها کار می‌کنید. اما اولین قدم، رسیدن به شناخت این ضدارزش‌ها است. بسیاری دلشان می‌خواهد خوب باشند، حتی در بیرون از کنگره نیز چنین است. فرد ممکن است عمداً کار اشتباهی نکند؛ اما آگاهی و اطلاعات لازم را ندارد تا تشخیص دهد کدام رفتار ارزش و کدام ضدارزش است. فردی که تشخیص ارزش از ضدارزش را ندارد؛ قبلاً فکر می‌کرد هرکس کلاه سر دیگران بگذارد، زرنگ‌تر است. اما در کنگره۶۰ به این شناخت و آگاهی دست پیدا می‌کنیم که اگر مسیر ارزش‌ها را طی کنیم، حال خودمان خوب می‌شود و اگر دنبال ضدارزش‌ها برویم با گرفتاری بیشتری روبرو خواهیم شد.
  • بازگشت از ضدارزش‌ها زمان می‌برد. این‌طور نیست که من بگویم از فردا قسم می‌خورم دیگر دروغ نگویم یا غیبت نکنم. اصلاً این‌طور نیست. وقتی مدت زیادی این صفات بد را داشته‌ام و در من نهادینه شده است، پس این تغییر به زمان نیاز دارد. همان‌طور که درمان اعتیاد یازده ماه زمان می‌برد. برای بازگشت از ضدارزش‌ها نیز باید زمان بیشتری صرف کنیم. در یازده ماه نمی‌توان صفت یک انسان را تغییر داد؛ ولی مسیر را می‌شود، تغییر داد. برای رسیدن به نقطه مطلوب، زمان لازم است. خدمتگزار شدن در کنگره۶۰ به ما کمک می‌کند تا بتوانیم از ضد‌ارزش‌ها بازگردیم و حال خودمان و زندگیمان بهتر شود.
  • مورد مهم دیگر در وادی پنجم، «صبر» است. من خودم کم‌ حوصله بودم و می‌خواستم در کمترین زمان به نتیجه برسم؛ ولی صبر یعنی تحمل گذشت زمان همراه با تلاش کردن. یعنی صبر فقط گذشت زمان نیست و در مسیر رسیدن به هدف، تلاش هم لازم است. در وادی پنجم آمده است که اصلاح ضدارزش‌ها، صبر و زمان می‌خواهد تا از آنها رها شویم و به زندگی جدید برسیم.
  • در جای دیگر، در مورد «خودداری» صحبت می‌کند. این را به تعطیلات تابستان ربط می‌دهم؛ این تعطیلات برای راهنماها، مرزبان‌ها، ایجنت و خدمتگزاران فرصتی برای تنفس، ریکاوری و محک زدن سفر اولی‌هاست تا اگر دو هفته راهنما را نبینند و در جلسات شرکت نکنند، آیا می‌توانند پایدار بمانند و دوباره بازگردند و در جلسات حضور پیدا کنند؟
  • خودداری برای سفر اولی‌ها این است که به جایی که در آن مصرف می‌کردنند، قدم نگذارند. ما در کنگره۶۰ دیده‌ایم که کسانی که سفر می‌کنند و حالشان خوب می‌شود اگر تصادفاً کنار یک مصرف‌کننده هم باشند، اشکالی ندارد. ولی سفر اولی‌ها سعی کنند در چنین محیطی قرار نگیرند تا لغزش نکنند. خودداری می‌گوید اگر عقل تشخیص نداد که کاری به صلاح من است یا نیست، آن را انجام ندهم.
  • مورد بعدی «تجسس، قضاوت و غیبت» است. این موضوعات را راهنمایان عزیز در لژیون بررسی می‌کنند. هر کدام از اینها مسائل بزرگی هستند. 
  • غیبت کردن یعنی ما صور پنهان یک شخص را وسط می‌گذاریم، بدون اینکه خود شخص حضور داشته باشد و شروع می‌کنیم به چاقو زدن، در موردش نظر می‌دهیم، حکم می‌دهیم، قضاوتش می‌کنیم، بدون اینکه آن شخص روحش خبر داشته باشد و آنجا باشد. قضاوت کردن، دینی گردن ما می‌اندازد و بهتر است که وارد این قضایا نشویم. همیشه بار منفی‌اش روی دوش ما می‌ماند؛ همیشه غیبت و قضاوتی که کردیم تا آن را پس ندهیم، چه در این دنیا و چه در دنیای دیگر از گردن ما برداشته نمی‌شود. بهتر است چیزی که دردسر می‌شود، دنبالش نرویم.
  • «پس‌انداز» مسئله بسیار مهمی است. برای کسانی که درآمدشان پایین است. آقای مهندس می‌فرمایند: «پس‌انداز به‌ خصوص برای کسی که درآمد خیلی پایینی دارد، واجب‌تر است». برای من که درآمد پایین‌تری دارم، این بهترین راهنمایی است که باید پس‌انداز کنم تا بتوانم بعد دو الی پنج سال ببینم در زندگی‌ام چقدر تفاوت ایجاد کرده است.
  • «توکل، رضا و تسلیم» هم مراحل بعدی در وادی پنجم هستند. با توکل به خدا ما تلاش خود را می‌کنیم و نتیجه را به خدا می‌سپاریم. رضا و تسلیم هم یعنی راضی بودن به نتیجه‌ای که بعد از توکل به وجود می‌آید. وقتی کاری انجام می‌دهید و به خدا توکل می‌کنید، نتیجه هر چه حاصل شد، شما رضایت دارید. مرحله تسلیم مرحله بالایی است. آقای مهندس می‌فرمایند: «افراد کمی هستند که به مرحله تسلیم می‌رسند».
  • ان‌شاءالله که در تعطیلات تابستان خوش بگذرانید، مواظب خودتان باشید و جلسه بعد از تعطیلات هم همین‌گونه شاد و پرانرژی اینجا باشید.

 

  • تایپ: مسافر محمد (لژیون۸)، مسافر شایان (لژیون۳)، مسافر مهدی (لژیون۲۰)
  • ویراستار: مسافر مهدی (لژیون۱۶)، مسافر امیر (لژیون۱۰)
  • عکس: مسافر نیما (لژیون۵)
  • سیستم صوتی و دیتا‌شو: مسافر مهران (لژیون۴)، مسافر محمد‌حسین (لژیون۱۹)
  • مرزبان خبری: مسافر سینا
  • تهیه و ارسال: مسافر حمزه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .