جلسه چهارم از دوره شصتودوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ابنسینا به استادی همسفر سمیرا، نگهبانی همسفر سوسن و دبیری همسفر مرضیه با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما، تفکر، قدرتمطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل میکند) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
برای درمان اعتیاد ۳ مقوله، بسیار مهم است؛ رسیدن جسم به تعادل که اول باید جسم به تعادل برسد بعد روان و سپس جهانبینی. در وادی اول با تفکر آشنا شدیم. در وادی دوم آموختیم، بیهوده به این دنیا نیامدهایم، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، بیارزش نیستیم؛ مثل مصرفکنندههای موادمخدرکه احساس پوچی و بیهودگی میکردند و خدا را شکر در مسیر درست، حرکت کردند و به درمان رسیدند. در وادی سوم متوجه شدیم که فقط میتوانیم روی تواناییهای خودمان حساب کنیم، نمیتوانیم روی تواناییهای دیگران حساب کنیم، میشود با دیگران مشورت کرد، ولی در نتیجه، باید خودمان تصمیمگیری کنیم. در وادی چهارم آموختیم که مسئولیت را نمیشود به خدا واگذار کرد، اینکه بگوییم، مسئولیت را به خدا واگذار کردیم و تمام، در صورتیکه این امری درست نیست، خودمان باید انجام بدهیم.
پس وادی اول تا چهارم خطوط فکری را برای ما ترسیم کرد. وقتی به وادی پنجم رسیدیم این مطلب را متوجه شدیم، زمانی که فکر میکنیم، لازمه فکر کردن، عمل کردن است؛ اگر قرار است فکر کنیم و عملی را انجام ندهیم هیچ فایدهای ندارد. فکر کردن، تفکر کردن، همراه با حرکت است که تاثیرگذار خواهد بود. بنیان و نگهبان کنگره ۶ تفاوت دانستن و عمل کردن را در قالب نظری و عملی بیان میکنند، یعنی چه؟ دو نوع دانش داریم، دانش نظری و دانش عملی. دانش نظری چه است؟ فقط در محدوده دانستن ویاد گرفتن است. دانش عملی چه است؟ دانش عملی آن است که آموختههای خود را به مرحله اجرا و عملی در بیاوریم؛ یعنی چه؟ انسان در ذهنیت خود، ساختاری دارد که میتواند بهترین چیزها را ترسیم کند و لازمه این عمل پاکسازی است. پاکسازی چگونه شروع میشود؟ اینکه من بیایم اول از همه تصوراتم، افکار و اعمالم را پاکسازی کنم، این یعنی چه؟ یعنی پندار سالم، گفتار سالم و کردار سالم.
لازمه این مطالب چه است؟ زمانی که دیدگاه من نسبت به اطرافم منفی باشد، به همهچیز با دید منفی نگاه کنم، پندار من آلوده است؛ ولی وقتی من پندارم و اندیشهام را درست کنم، صددرصد گفتار من هم درست میشود؛ زمانیکه گفتار من سالم میشود، کردار و اعمال من هم سالم میشود، آن زمان با خودم به صلح میرسم؛ مثل یک آب آلوده و کثیف را در نظر بگیرید، آن آب آلوده و کثیف با تصفیه و پالایش است که تمیز میشود، زلال و شفاف میشود، انسان نیز همینطور است، انسان با تصفیه و پالایش است که به شفافیت میرسد، تبدیل به یک انسان سالم میشود. در وادی پنجم آقای مهندس چندمورد را عنوان کردند که با انجام دادن آنها، میتوانیم به تصفیه و پالایش برسیم و پاکسازی را از خودمان شروع کنیم. مورد اول بازگشت از ضدارزشها یا به قول خودمان توبه کردن است.
برگشت از ضدارزشها یعنی چه؟ ضدارزشها همان مطالبی است که خرد جهانی آنها را به رسمیت میشناسد؛ مثل دروغ گفتن، دزدی کردن، تجسس کردن و …
مورد دوم خودداری کردن؛ یعنی اینکه من شک دارم چه کاری غلط است و نمیدانم این کار من درست یا اشتباه است، بهتر است که آن را انجام ندهم و از انجام آن کار خودداری کنم؛ مثلا مسافر من در سفر اول است، من همسفر او هستم، از رفتن به میهمانیهای شبانه خودداری کنم، چرا؟ چون مسافر من در سفر اول شربت میخورد و باید شب، سر ساعت معین بخوابد؛ حتی برای خودم هم خواب شب خیلی مهم است، تا وقتی که خواب شب من تنظیم نشود نه مسافرم و نه زندگی من به رهایی نمیرسد. مسافر من از سرکار آمده خانه، چشمانش یا صورتش قرمز است، به او گیر بدهم؛ چرا چشمانت قرمز است؟ چرا صورتت قرمز است؟ او خسته است از سرکار آمده، از گفتن یکسری حرفها، خودداری کنم. همین حرفها، چیزهایی است که کار را خراب میکند و باعث میشود مسافر من دچار لغزش شود؛ پس، از یکسری چیزها باید خودداری کنم و تحمل کنم.
من به این مکان آمدهام که به تغییر، تبدیل و ترخیص برسم؛ اگر اینها را در کنگره و زندگی اجرایی نکنم، آمدنها و رفتنهای من بیهوده است، پس، از یکسری چیزها باید خودداری کنم. مورد بعدی صبر است. صبر یکی از زیباترین چیزهایی است که در کنگره۶۰ با آن آشنا میشویم. کسانی که در کنگره میآیند، با آن آشنا میشوند و با پوست و گوشت و استخوان خودشان صبر را یاد میگیرند و آن را در زندگی کاربردی میکنند به بالاترین درجات میرسند، در کلامالله به کرات از آن یاد شده است. موضوع بعدی قناعت است. قناعت یعنی چه؟ یعنی من در سفر اول هستم، راهنمای مسافرم میگوید باید در سفرت کمتر کار بکنی و به خودت فشار نیاوری چرا؟ چون دارد به درمان موادمخدر میرسد و بزرگترین قدم را در زندگی برمیدارد؛ پس من هم راضی باشم به رضای خدا قناعت کنم، صرفهجویی کنم و افراط و تفریط نداشته باشم، وقتی مسافرم را درک کنم یک قدم برای درمان مسافرم برداشتهام
مرحله بعد غیبت، تجسس، قضاوت. من رهجو نباید غیبت کنم؛ چون غیبت کردن باعث میشود قضاوت نابهجا انجام بدهم. موضوع بعدی پسانداز کردن است، فکر میکنیم که پسانداز برای آدمهای ثروتمند است؛ ولی آنها نیاز به پس انداز ندارند، من که امروز دو نان دارم و فردا نان ندارم بخورم باید به فکر پسانداز کردن باشم. موضوع بعدی توکل است. توکل یعنی چه؟ من خدا را وکیل خودم قرار بدهم؛ مثل اینکه من یک وکیلی انتخاب میکنم؛ وقتی وکیل کارهای من را انجام میدهد، تمام تلاشم را در این زندگی کردم، بدون تلاش نمیشود توکل کرد. وقتی من تلاشم را میکنم، خدای خودم را وکیل قرار میدهم و میآیم از همه لحاظ خودم را تسلیم خداوند میکنم و راضی به رضای خداوند هستم؛ چرا اسم توکل، رضا و تسلیم را در این وادی آورده؟ چون انسانهایی که شکرگزار هستند، همیشه جذب نعمت میکنند، اینهاآدمهایی هستند که هیچوقت نعمت از دستشان نمیرود و وقتیکه ما هر روز دائما شکرگزاری میکنیم، مطمئن باشیم نتیجه خوبی به خودمان برمیگردد و نعمت هايمان صد برابر می شود.
در ادامه رهایی 30 سیدی همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر بهجت

رهایی ویلیام وایت همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر فائزه

معرفی نمرات برتر آزمون تیرماه

نفر اول: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طاهره با نمره 19/5
نفر دوم: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر نورا با نمره 19
نفر سوم همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر نورا با نمره 18/75
اهدای شال ایجنت، راهنما همسفر بهجت توسط دستیار اسیستانت همسفر زهرا و تقدیر و تجلیل از ایجنت دوره قبل، راهنما همسفر طاهره




مرزبانان کشیک: همسفر ناهید و مسافر قادر
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم)
تایپیست: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
176