شاید تاکنون به این نتیجه رسیده باشیم که برای درمان اعتیاد و ناخوشی راهی نبود. الان در بیرون از کنگره۶۰ راهی نیست. کتاب «عبور از منطقه ۶۰درجه زیر صفر» صورتمسئله اعتیاد را مطرح کرده و مصرفکنندگان را به سه گروه تقسیمبندی کرده است ۱) نامزدهای اعتیاد،۲) خواستار اعتیاد،۳) خواستار درمان.
مهار اعتیاد مطرح میشود و روشهای دیگر ترک اعتیاد مثل استفاده از متادون که یک روش نگهدارنده است و آغازی است که پایان مشخصی ندارد. متد DST یک روش یا یک متد نیست؛ بلکه یک کشف و راهحل است که مجهول را معلوم کرد و تکلیف اعتیاد را مشخص کرد که اعتیاد یک جایگزینی میباشد. در متد DST به درمان میرسیم. ما یک ترک و یک درمان داریم، درمان فوق ترک است، ولی تعادل مطرح میشود که فوق درمان است. باید برای متد DST ارزش قائل باشیم و با استفاده از مقالات علمی باعث گسترش آن شویم. هر گوشه را نگاه کنیم یک مست، یک معتاد و یک ساقی میبینیم، چه ساقی برای افراد عادی، چه انسانهای سرشناس باشند.
اعتیاد از زمان قدیم تا به حال بوده است و چه مسائلی را برای مصرفکنندگان به وجود آورده است. مصرفکنندگان مثل کشتی بیلنگر هستند و هیچکس نمیتواند برای آنها کاری انجام دهد. اعتیاد مثل یک اختاپوس است که قدرت تشخیص را از انسان میگیرد و خویش خویشتن را بیگانه میداند. هر کس با هر روشی میخواهد مصرفکنندگان را ترک دهد، وقتی بخواهیم درمان کنیم باید مثل خودش و از جنس خودش باشیم. در همه زمانها اعتیاد مطرح بوده است و همیشه تلاش میشد که بتوانند راهی برای عبور از این گذرگاهسخت پیدا کنند، حتی در قرآن سورهای به اسم غاشیه داریم، غاشیه یعنی فراگیرنده. یکی از حدیثهای فراگیرنده همین مسئله اعتیاد است. آنها رنج و سختی زیادی کشیدهاند، خوراکی جز خار و خاشاک برای آنها نیست که نه فربه میکند و نه رفع گرسنگی مثل حشیش، تریاک، کوکائین و شیشه که پایه گیاهی شیشه افدرین است.
چه چیزی درمان با روش DST را کامل میکند؟ روش DST و OT همراه با جهانبینی است. اولین قدم برای برطرف شدن هر مشکل یا بیماری اعتیاد، یافتن راه است. در روشهای دیگر اعتیاد را مسمومیت مزمن دانسته و یا وابستگی دارویی، ولی کنگره۶۰ جایگزینی را مطرح میکند. اعتیاد سیستم ایمنی، بیان ژنها، سیستم تولیدکننده مواد شبهافیونی، سروتونین انرژیک و... را از کار میاندازد و فیزیولوژی را از کنترل خارج میکند. اعتیاد جایگزین مزمن است و اکثر ژنها دیسریگوله شدهاند. همه اینها با روش DST در کنگره به تنظیم اولیه باز میگردند. فنتالین ماده بسیار خطرناکی است که فجایع بزرگی را برای مصرفکنندگان به وجود آورده است. بیخوابی، انواع سرطانها، انزال سریع، افسردگی، پنیک و... همه در اثر مواد بیوشیمیایی یا بیان ژنها است، اول باید راه را پیدا کنیم، دوم به عمل درآوریم و سوم احیای اعتقادات به زبان ساده است. مسائلی که به آنها اعتقاد داریم را بنویسیم و تدریس کنیم و همیشه باید راه را برای دیگران هموار کنیم تا نیاز انسانها برطرف شود. وقتی مسئول هر کاری میشویم راهنما، مرزبان، ایجنت باید به بهترین شکل و با تفکر این کار را انجام دهیم، چون خداوند لیاقت خدمت را به همه بندگانش نمیدهد. زمین بستر نیکیها و بدیها است و هم خوبی در آن است و هم بدی، ولی ما میبینیم از بستر مرداب، گلهای زیبایی به وجود میآیند و از همین بدیها و نیکیها و اضداد زندگی شکل میگیرد. اگر بدیها نباشد بازی زندگی به چه شکلی در میآید؟ جهان از تعادل خارج میشود. کاری که خداوند انجام میدهد غیر ممکنها را ممکن میکند مثل درمان اعتیاد که ممکن شد، بعضی وقتها هم ممکنها را غیرممکن میکند.
راه زندگی همیشه پستی و بلندی و مشکلات زیادی دارد و زیبایی زندگی به همین است که یکنواخت نباشد. همیشه باید در حال تلاش باشیم و پایههای مالی را مستحکم نماییم. بعضیها دنبال پیدا کردن گنج درون و بعضی دنبال پیدا کردن زبالهدانی درون هستند. به ما بستگی دارد که کدام را پیدا کنیم، مهم نیست ما چه داریم، مهم این است که ما چه فکر میکنیم و به فکرهایمان ذرهذره عمل کنیم، گاهی فرمانهای الهی قدم یا قلم است و ما گاهی با قلم حرکت و عمل میکنیم و گاهی با شمشیر، باید قلم در جهت سازندگی باشد بعضی قلمهایشان زهر است و جز ناامیدی و سیاهی چیزی نیست در صورتی که قلم باید راه صحیح زندگی و کمک به انسانها از او تراوش کند و در جهت سازندگی باشد، وقتی کارها در مقطع سخن و صحبت باشد همه کارها نیمهتمام باقی میمانند. باید به نقطه عمل برسند تا ماندگار شوند.
منبع: سیدی «مست» از آقای مهندس دژاکام
نویسنده: همسفر فرنگیس رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون دوازدهم)
رابط خبری: همسفر زینب رهجوی راهنما شهناز (لژیون دوازدهم)
ارسال: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
268