English Version
This Site Is Available In English

حرکت در راستای تفکر

حرکت در راستای تفکر

جلسه سوم از دوره پنجاه‌ و‌ هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره‌۶۰ نمایندگی سمنان، با استادی مسافر برهان، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «وادی پنجم و تاثیر آن روی من» در روز سه‌شنبه 31 تیر ماه  ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان برهان هستم یک مسافر. من قبل از اینکه بخواهم جلسه را شروع کنم، خوشحالم که کنگره را پیدا کردم و تقدیر و تشکر از مهندس دژاکام که این بستر را به وجود آورد تا هرکدام از ما بتوانیم در اینجا بدون کمترین چالش و اذیت خوب سفر کنیم، البته به شرطی که هرکسی دنبال بهانه نباشد و آن چیزی که کنگره و راهنما می گوید انجام بدهد. تقدیر و تشکر از همه خدمتگزاران کنگره در سراسر کشور و هر قسمتی که در آن خدمت میکنند. همه این‌ها نتیجه زحمات اعضای کنگره است که شاید ما متوجه نشویم ولی به‌راحتی سفر می‌کنیم و درمان می‌شویم و به آن آرامشی که مدنظرمان است میرسیم.

اگر ترس این را نداشتم که افرادی به من بگویند که بی‌تعادلی، وقتی‌که وارد یا خارج کنگره می‌شدم زمین اینجا را می‌بوسیدم. چرا؟ مگر چه اتفاقی افتاده؟ من در جلسه لژیون سردار گفتم که اعتیاد باعث شده بود اعتماد به ‌نفس من از بین برود و تمام شغل و قسمت زیادی از درآمدم را از دست بدهم، مسافرت نمی‌رفتم، گوشه‌گیر شده بودم و همیشه دنبال بهانه بودم. مصرف مواد باعث شده بود که فردی افسرده و دور از جامعه و حتی دور از مهمانی های خانوادگی بشوم و همیشه دنبال بهانه بودم، برای مثال جهت درمان دندان به دندان پزشکی مراجعه می کنیم و هزینه آن پنج میلیون تومان می‌شود، همان‌جا پیش خودمان میگوییم: من بعداً می‌آیم و دنبالش نمی‌روم تا وضعیت بدتر می‌شود. اعتیاد هم همین‌طور پیش‌رونده است، دوباره با همان درد دندان که بدتر شده مراجعه می‌کنیم به دکتر که میگوید به عصب رسیده است و این بار هزینه آن پانزده میلیون تومان میشود.ما همیشه دنبال بهانه‌ایم میگوییم من شش صبح نمی‌توانم دارو بخورم، اگر دنبال خوب شدن هستیم نباید بهانه بیاوریم اگر کسی واقعاً به این نتیجه رسیده باشد دیگر دنبال بهانه نیست. در دوران مصرف ترک های زیادی داشتم به هرکجا که می‌رفتم و مواد بود تا یک هفته ذهنم درگیر میشد و بی‌خوابی‌های زیادی داشتم و دلایلش هم این بود که فکرم هنوز از مواد آزاد نشده بود و هر دفعه که به مصرف برمی‌گشتم، مصرفم چند برابر می‌شد.

ما سه بعد شناخته شده از جهان داریم: 1-جهان فیزیکی 2-جهان خواب 3- جهان فکر، افراد مصرف‌کننده در این جهان زیاد سیر می‌کنند و در زمان مصرف فکر و خیال‌های زیادی دارند و در خماری همگی را فراموش می‌کنند. فکر و خیال اگر به عمل تبدیل نشود، هیچ ارزشی ندارد و همه مسائل زندگی همین گونه است، مثلاً می‌خواهم نماز بخوانم اما حسش نیست، می‌خواهم رها بشوم اما داروی خود را سروقت نمی‌خورم، می‌خواهم خوب بشوم اما حال نوشتن سی دی را ندارم، می‌خواهم خوب بشوم، اما نمی‌خواهم خدمت کنم. تجربه شخصی من در مدتی که در کنگره هستم این هست که بعد از رهایی باید در کنگره ماند و خدمت کرد و خدمت کردن باعث می‌شود که حالمان همیشه خوب باشد و با حضورمان باعث حال خوب دیگران نیز خواهیم شد.

در ادامه برگزاری جلسه هماهنگی راهنمایان 

عکاس: همسفر قادر لژیون ششم
نگارش متن: مسافر علیرضا لژیون هشتم و مسافر علی اصغر لژیون چهاردهم
ارسال مطلب: مسافر مجید لژیون یازدهم

مرزبان خبری: مسافر رامین 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .