ششمین جلسه از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، روزهای سهشنبه، نمایندگی قائمشهر، با استادی راهنما محترم مسافر رحیم، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر مرتضی با دستور جلسه "وادی پنجم و تأثیر آن روی من" سهشنبه 31 تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
.jpg)
سلام دوستان، رحیم هستم یک مسافر. اولازهمه میخواهم از آقای سعید، نگهبان جلسه، تشکر کنم که این فرصت را در اختیار من قراردادند. خدا را شاکر هستم که این فرصت پیش آمد تا امروز هم در کنار شما در کنگره باشم.
از ته دل از خدا ممنون هستم. از آقا مهران، پیشکسوتان شعبه، آقای محمود عمو زاد، آقا مهرداد، حسن آقا، آقا محمود هنر بخش و همه عزیزانی که با تلاش بیوقفه خود کمک میکنند تا ما از تاریکی اعتیاد بیرون بیایم و به رهایی برسیم تشکر میکنم.
امروز درباره وادی پنجم صحبت میکنیم. تا الآن چهار وادی را پشت سر گذاشتیم. این وادیها بخشی از درسهای جهانبینی کنگرهاند که به ما یاد میدهند چطور علاوه بر درمان اعتیاد، راه و رسم زندگی کردن را هم یاد بگیریم: چطور آرام باشیم، چطور به هدفهای خودمان برسیم، چطور در صلح و آرامش زندگی کنیم. مهندس دژاکام هر هفته در سیدیها، جدا از مطالب کتابهای ۱۴ وادی و عبور از منطقه شصت درجه زیر صفر، این مفاهیم را برای ما توضیح میدهند.
وادی اول درباره ساختار و تفکر هست: هر کاری باید با تفکر شروع بشود، حتی چیزهایی مثل خوابیدن، غذا خوردن یا مسواک زدن هم نیاز به تفکر دارد.
وادی دوم میگوید: هیچکس بیهدف خلق نشده است. هر انسانی باید در زندگی به این حقیقت برسد که برای هدفی آفریدهشده است.
وادی سوم تأکید میکند: سرنوشت هر کس در دستان خود او است. نمیتوانیم تقصیرها را گردن دیگران بی اندازیم و بگوییم فلانی باعث شد من اینجوری بشوم.
وادی چهارم درباره پذیرش مسئولیت است: باید مسئولیت کارهای خودمان را، خودمان به عهده بگیریم.

وادی پنجم یک گام فراتر میرود و میگوید: فقط فکر کردن کافی نیست؛ باید به آن عمل کرد. در جهان فیزیکی که ما زندگی میکنیم، تفکر وقتی کامل میشود که به عمل منجر بشود. یعنی من بهعنوان یک رهجو، بعدازاینکه فکر کردم، مسئولیتم را پذیرفتم و فهمیدم که بیهدف نیستم، باید دستبهکار بشوم. مثلاً در درمان اعتیاد، وقتی تازه، وارد کنگره میشویم، پر از آشفتگیهای ذهنی، دلخوریها و طلبکار هستیم، دیگران را مقصر میدانیم اما مهندس میگوید: آمدی اینجا، سرت را پایین بی انداز و ببین راهنما از تو چه میخواهد.
خوشبختانه فضای کنگره پر از احترام و محبت است. در این سالها حتی یکبار هم ندیدم کسی با دیگری دعوا کند یا حتی به کسی بیاحترامی کند. همه به هم کمک میکنند.
شرط پیشرفت این است که به آموزشها پایبند باشیم و بهطور منظم در جلسات حاضر باشیم. به سیدیها گوش بدهیم، کتابها و نشریات را مطالعه کنیم و تمرینها را انجام بدهیم.
اگر فقط در کنگره حضورداشته باشم و بگویم در حال حاضر ۱۰ ماه است که در کنگره هستم اما تغییری در من ایجاد نشود، هیچ فایدهای ندارد. باید ببینیم آیا این حضور تأثیری روی ما گذاشته است یا خیر. اگرنه، بازهم ناامید نشویم و دوباره شروع کنیم. مهندس همیشه تأکید میکند: ناامید نشوید حتی اگرچند بار شکست خوردید، دوباره از نو شروع کنید.
ما تنها نیستیم. ایجنت، راهنماها و مرزبانها همیشه در کنار ما حضور دارند. اگر دست کمک به سمتشان دراز کنیم، قطعاً به ما کمک میکنند؛ اما شرط اصلی موفقیت، آموزش دیدن است. بدون آموزش، هیچ اتفاقی نمیافتد. از اینکه با سکوتتان به سخنان من گوش کردید از همه شما سپاسگزار هستم.
ویراستاری: مسافر علیرضا لژیون یکم
تنظیم و ارسال: مسافر حسین لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
111