نهمین جلسه از دور سوم از سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی لامرد با استادی مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر اسماعیل و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "وادی پنجم و تأثیر آن روی من" روز دوشنبه ۳۰ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، علیرضا هستم، یک مسافر.
خدا را شکر میکنم که باز فرصتی به من داد تا بتوانم خودم را محک بزنم.
من از چندین سال گذشته دارم تلاش میکنم که یک چیزهایی برایم عادی نشود، مثل نعمت رهایی. وقتی که اینجا خدا را شکر میکنم، یعنی برای من عادی نشده است.
آن چیزی که همیشه آقای حکیمی در اول جلساتش میگوید، شکرگزاری بابت نعمت سلامتی است و میگوید من دیگر چه چیزی میخواهم بالاتر از سلامتی.
دستور جلسه وادی پنجم است که به چندین مورد آن اشاره میکنم.
نکته اول در مورد اولین رهجویانی که وارد یک شعبه تازه تأسیس مثل شعبه لامرد خودمان شدهاند، آنها خیلی مهم هستند، یعنی همان قدر که راهنما، نگهبان، مرزبان و دبیر تأثیر دارند، آنها هم بیتأثیر نیستند.
ما در کنگره تبلیغاتمان خودمان هستیم، با مرتب و منظم بودنمان، برای کسانی که ما را میبینند.
آموزش دیدهایم که بالاترین آموزشدهندگان مواد مخدر، مصرفکنندگان مواد مخدر هستند. یعنی من از یک نفر آموزش گرفتهام و مصرفکننده شدهام و مطمئناً به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به خیلیها آموزش دادهام و حالا که آمدهام در کنگره، خیلی از مصرفکنندگان نگاهشان به من است.
پس اینجا که من به عنوان اولین نفرات وارد کنگره شدهام و نتیجه گرفتهام، بزرگترین تبلیغکننده کنگره من هستم و این رسالت کمی نیست.
به قول آقای مهندس، خداوند اذن آمدن به کنگره و رهایی را به هر کسی نمیدهد. من حساب کردم که آن روزی که من در بوشهر وارد لژیون شدم، چند نفر مصرفکننده در بوشهر بود؟
مثلاً هزار نفر که اذن برای من صادر شد؟
و این برای من بار مسئولیت ایجاد میکند.
و اما نکته بعد که یکی از بزرگان دین میگوید، وای به حال کسانی که، آن چیزهایی که میدانند عمل نمیکنند و آن چیزهایی که نمیدانند نمیپرسند.
وادی پنجم همین را میخواهد به ما بگوید که در چهار وادی تفکر کردی و یک سری نیروها در کنار دارو به کمک تو میآیند و به تو انرژی میدهند و به جایی میرسی که میخواهی حرکت کنی، میبینی که پول نیست. اینجا در ادامه وادی میگوید قناعت کن و از ضد ارزشها برگرد، صبر کن، توکل کن و یک وکیل قدرتمند برای خودت قرار بده، وکیلی بهتر و بالاتر از خداوند!؟
من در زندگی تمام کارهایم را نصف و نیمه انجام دادم و از خداوند خواستم که یک بار هم که شده یک کار درست انجام بدهم و این کار بود و خدا را شکر که توانستم و من تلاش میکنم که در مسیر کنگره بمانم، مثل ماشین که تسمه تایم دارد، من دانستم که کنگره تسمه تایم زندگی من است.
نکته آخر در مورد تعطیلات است که این پیام به ما میدهد که کنگره آنقدر قوی و قدرتمند شده که میتواند رهجوهایش را چهارده روز به حال خودشان رها کند و این محک خیلی بزرگی است که سعی کنیم و دست کم نگیریم و از آن به نحو احسن استفاده کنیم. از همه شما سپاسگزارم.


نگارش:مسافر محمد(لژیون یکم)
ویرایش:مسافر اسماعیل، لژیون یکم (نگهبان سایت)
عکس:مسافر رضا (لژیون دوم)
ارسال:مسافر رضا، لژیون دوم (دبیر سایت)
- تعداد بازدید از این مطلب :
116