هفتمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی ابوریحان با راهنما همسفر راضیه، نگهبانی پهلوان همسفر معصومه و دبیری دنور همسفر فرشته با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما تفكر؛ قدرت مطلق حل نيست، بلکه توام با رفتن و رسيدن، آن را كامل مینمايد) و تاثیر آن روی من» روز سهشنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۵ برگزار شد.

سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم. ابتدا خلاصهای از چهار وادی اول را بیان میکنم، و سپس در رابطه با وادی پنجم صحبت خواهم کرد. همانطور که میدانید، وادی اول درباره تفکر صحبت میکند که اهمیت بسیاری دارد. اگر ما بخواهیم چیزی را خلق کنیم، ابتدا باید درباره آن تفکر داشته باشیم. وادی دوم میگوید که ما بیهوده به این حیات نیامدهایم. حتی اگر خودمان ندانیم، در پسِ خلقت ما هدفی وجود دارد؛ بنابراین باید هدف خود را پیدا کنیم و آن را به انجام برسانیم. در وادی سوم بیان میشود که انجامدهندهٔ کار، خودمان هستیم و هیچکس قرار نیست به جای ما کاری انجام دهد؛ دیگران تنها زمانی میتوانند به ما کمک کنند که خودمان درخواست کرده باشیم.
وادی چهارم به ما میگوید که مسئولیت را به خدا واگذار نکنید و توقع نداشته باشید او بهجای شما مشکلات را حل کند. این وادیها کمکم در ما قدرت تفکر را ایجاد میکنند. وقتی به وادی پنجم میرسیم، گفته میشود: در جهان ما، تفکر قدرت مطلق نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن است. یعنی در جهان ما، بعد از تفکر باید حرکت هم وجود داشته باشد، وگرنه هیچ عملی انجام نمیشود. شاید پیش از آن هم فکر میکردیم، اما وقتی تفکر اشتباه باشد، مراحل بعدی نیز اشتباه پیش میروند. یکی از تفکرات اشتباه ما این بود که کسی از غیب بیاید و ما را نجات دهد؛ برای همین، برای کمک گرفتن، به همه متوسل میشدیم. اما این تفکر غلط بود، چون ما را به حرکت نمیرساند. تا زمانی که نیاموزیم چگونه تفکر کنیم و برای آن حرکت نکنیم، ساخته نخواهیم شد. بدون حرکت، اتفاقی نمیافتد؛ درست مثل کشتیای که لنگرش را نمیکشند.
اگر تفکر داشته باشیم، اما حرکت نکنیم، آن مثلث دانایی به دانایی مؤثر تبدیل نمیشود. ما در کنگره یاد گرفتیم با تصویرسازی، به آنچه در ذهن داریم برسیم؛ حتی میگوییم رهایی مسافر را برای خود تصویرسازی کنید. اما این تصویرسازی تا زمانی که حرکت نباشد، فقط یک تصویر ذهنی باقی میماند. در وادی پنجم، هفت پله معرفی میشود که میتوان آن را به مباحث لژیون سردار، پسانداز و قناعت نیز ربط داد. مهندس همیشه میگویند که افراد باید پایههای مالی خود را محکم کنند و پسانداز داشته باشند. در سیدی "طلا" هم اشاره شده که در گذشته، اقتصاد خانواده دست زن خانه بود. آنها با مدیریت هزینهها، پسانداز میکردند و طلا میخریدند تا در زمان نیاز از آن استفاده کنند و مشکلات را حل نمایند.
این روش، فقط برای یک نفر نیست؛ پسانداز برای همه انسانها ضروری است. همهٔ ما که در اینجا نشستهایم، باید پسانداز و قناعت را یاد بگیریم. چون تا زمانی که قناعت کردن را نیاموزیم، نمیتوانیم پسانداز داشته باشیم. این موضوع فقط به لژیون سردار مربوط نیست؛ بلکه برای تمام زندگی مفید است. من خودم بارها گفتهام که اگر پولی پسانداز میکردم، از خرج کردن آن میترسیدم. فکر میکردم اگر خرجش کنم، دیگر پولی ندارم. برای نگه داشتن آن تلاش زیادی میکردم، اما در نهایت در مسیرهای دیگر خرج میشد.
کنگره به ما آموخت که از پسانداز، استفادهٔ مفید کنیم. زمانی پسانداز به درد ما میخورد که بتوانیم از آن برای کمک به دیگران استفاده کنیم؛ چه عضو لژیون سردار باشیم، چه در جایگاههای دیگر. هرکس به اندازه توان خودش اقدام میکند. چیزی که به من کمک بزرگی کرد، سبدهای قانون یازدهم بود. با جمعآوری حتی ذرهذره، ظرفیت وجودی ما بزرگتر میشود و هر چقدر پرداختیمان بیشتر شود، حال خودمان هم بهتر میشود. آقای مهندس همیشه میگویند: ما تا چیزی را به دست نیاوریم، برای کسی کاری نمیکنیم. پس اگر در لژیون سردار میبخشیم، اول به خودمان حال خوب داده شده تا بتوانیم در آن مسیر قدم برداریم. اگر برای خودمان حساب کنیم، خواهیم دید که اگر هر ماه مقدار اندکی را پسانداز کنیم، میتوانیم سردار شویم. کنگره دائماً راهکار ارائه میدهد و من فکر میکنم اگر بخواهیم، همهٔ ما میتوانیم انجام دهیم؛ مگر اینکه افراد دچار ترس باشند. در پایان، باید به این جمله توجه کنیم: دلی که دریا باشد، خدا به او کشتی میدهد.
عکس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هشتم)
تایپ، ویراستاری و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
202