همسفر سمیه به همراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی OT وارد کنگره شدند، مدت ۱۴ ماه سفر کردند به راهنمایی راهنما مسافر مهدی و راهنمایی راهنما همسفر اعظم به روش DST با داروی OT، اکنون یک سال است که با دستان پر مهر آقایمهندس آزاد و رها هستند.
اینک در باب دستورجلسه " وادی پنجم و تأثیر آن روی من" با همسفر سمیه مصاحبهای ترتیب دادهایم که تقدیم نگاه شما مهربانان همیشه همراه مینمائیم.
عمل به ظاهر نیک ممکن است ما را از مسیر اصلی منحرف نماید، چگونه میتوانیم بر اساس آموزشهای کنگره۶۰ از این انحراف جلوگیری نماییم؟
عمل به ظاهر نیک به ظاهر خوشایند و صحیح است و نتیجه درستی در پی دارد؛ اما عمل سالم و صالح در باطن و عمیقاً درست است و برخی کارها ظاهر خوبی دارد ولی در باطن ممکن است مشکل داشته باشد البته این به این منظور نیست که کسی که کاری را به ظاهر نیک انجام میدهد هدف او نیک نبوده یا هدف خیری نداشته که در انتها ممکن است منتهی به مشکلی شود مثلاً بیدار کردن بچهای در ۵ صبح برای نماز عمل خوبی است؛ اما انجام این عمل ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد و کودک کمکم از عبادت بیزار شود و با لجبازی دیگر در این مسیر قرار نگیرد، بنابراین عمل نیک بوده ولی نتیجه آن نیک نیست و معکوس است یا اینکه ما پولی را به فردی بدهیم و این پول ممکن است سبب نابودی فرد شود و او را از تلاش و دستیابی به موفقیت باز دارد و به قول معروف گداپروری کنیم، قدیمیها میگفتند: یک سال تفکر به اندازه ۷۰ سال عبادت ارزش دارد این کلام بسیار ارزشمند و پسندیده است و اکنون من میگویم: یک ساعت عمل سالم به اندازه ۷۰ سال عبادت میتواند ارزش داشته باشد، بنابراین در انجام هر کار باید هدف مشخص باشد و با نیت صحیح آن را انجام دهیم نیت ما تفاخر نبوده و خالصانه باشد با انجام هر عمل اولین اتفاقی که رخ میدهد ابتدا باید هدف مشخص باشد و دوم اینکه چگونه این کار را انجام دهیم و نقشه راه را بدانیم و سوم اینکه چگونه این نقشه را به اجرا درآوریم.
سفر درمانی مسیری است پرفراز و نشیب، لطفاً بفرمائید؛ آیا وادی پنجم توانسته است به شما کمک کند تا با مشکلات خود روبهرو شوید و از آنها سربلند بیرون بیایید؟
بله دقیقاً من تا قبل از ورود به کنگره بسیار عجول بودم و صبر مورد لزوم را نداشتم همچنین در مورد مسافر خود زمانیکه متوجه شدم یک مصرفکننده است بسیار قضاوت میکردم، به ظاهر میگفتم: به خدا توکل میکنم یا تسلیم خواست خداوند هستم؛ اما اینگونه نبود تا زمانیکه به کنگره آمده و آموزشها را دریافت نمودم، طبق وادی پنجم بیان شده ما بایستی یک سری پلهها را به مرور زمان و آرامآرام طی نماییم تا به آن نتیجه مورد نظر برسیم، من قبلاً در مسیر ضدارزشیها قرار داشتنم تا اینکه توسط آموزشهای کنگره تا اندازهای توانستم برگشت داشته باشم و از مسیر ضدارزشها و در مسیر ارزشها قرار بگیرم و زمانی نیز در زندگی خودداری را فرا گرفتم که زندگی بهتری داشته باشم، کنگره قناعت را به من آموزش داد و مهمتر از همه صبر را آموختم؛ زیرا قبل آن اصلاً صبور نبودم، اعتقاد ندارم الان صبر من افزایش یافته ولی تا اندازهای توانستم صبر را بیاموزم و در قسمتهای مختلف زندگی استفاده کنم، ما با نگرش به طبیعت مشاهده میکنیم طبیعت با پشت سر گذاشتن فصول مختلف به واسطه آب، باد، خاک و نور خورشید توانسته محصولات کشاورزی را فراهم کند مانند کشاورزی که بذر گندم را میکارد باید آنقدر از آن مراقبت نماید آب، نور و خاک مناسب داشته باشد یا آفت نزند تا بتواند محصول مناسبی به دست بیاورد.
همانگونه که میدانید وادی پنجم یکی از سرنوشت سازترین وادیها میباشد، برگشت از ضدارزشها چگونه میتواند به جهانبینی ما کمک کند؟
زمانیکه ذهن و روان انسان آلوده به ضدارزشها شود فرد بیقرار میشود به طورکلی بایستی از ضدارزشها دوری نمود و اگر در حال انجام ضدارزشی هستیم باید بازگشت نماییم زمانیکه منِ نوعی در مسیر ضدارزشی قدم نهادم با آموزشهایی که در کنگره دریافت کردم باید از آن هه دوری کنم و به ارزشها نزدیکتر شوم در مرحله اول اگر شخص به درون خود رفته و اندیشه و تفکر نماید به درستی میداند انجام چه عملی ارزشمند و کدام عمل ضدارزش است در مرحله دوم ممکن است که این ضد ارزشها در فرهنگهای مختلف با یکدیگر متفاوت باشند مانند: مصرف مشروبات الکلی یا هر موردی که در مسیر ضدارزشی است، قانونهای فرهنگی و مدنی هر جامعه حد و مرز آن را مشخص مینماید طبق فرمایش آقای مهندس در بعضی از کشورها منعی برای مصرف مشروبات الکلی وجود ندارد در صورتیکه در کشور ما در این مورد منع مصرف هست به عنوان مثال چند نوع ضدارزشی که خرد جهانی آنها را به رسمیت میشناسد مانند: دروغ گفتن، دزدی کردن، رشوه دادن و گرفتن، پیمان شکنی، غیبت کردن، تهمت زدن، به حریم دیگران تجاوز کردن، در کار دیگران تجسس کردن، مصرف مواد مخدر و موارد دیگر که همه ضدارزش محسوب میشوند و بهتر است که ما با دریافت آموزش مرحله به مرحله این موارد را کنار گذاشته و به سمت ارزشها حرکت کنیم.
لطفاً بفرمایید؛ نقش خواست، تلاش و حرکت در رسیدن به هدف در وادی پنجم چگونه تعریف شده است؟
در وادی پنجم نقش خواست، تلاش و حرکت برای رسیدن به هدف بسیار پررنگ و مهم است در این وادی تأکید میشود که صِرفِ تفکر و آگاهی بدون عمل و حرکت به تنهایی کافی نیست، برای رسیدن به خواستهها باید تلاش و حرکت به صورت مداوم در کنار خواسته وجود داشته باشد بهعبارتی وادی پنجم فرمان حرکت را صادر میکند و بیان میکند که از جهان ذهنی باید وارد جهان عملیاتی شد به این مفهوم که تنها فکر و اندیشه کافی نیست و باید عملی انجام دهیم حال چگونه میتوان این خواست را عملی نمود؟ توسط تلاش و حرکت کردن همانگونه که در ابتدای وادی پنجم مطرح میکند: در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه با رفتن و رسیدن آن را باید کامل نمود، در وادی پنجم سه اصل مهم برای حرکت کردن و رسیدن به هدف مطرح میشود که یکی خواسته و دیگری تلاش و حرکت است داشتن خواسته قوی و مصمم میتواند من را به هدف برساند و برای رسیدن به هدف اولین گام میباشد بدون خواست هیچ تلاشی نمیتوانم برای رسیدن به هدف انجام بدهم تلاش مداوم نیز برای رسیدن به خواسته و هدف ضروری است و جزء اصلی محسوب میشود و این تلاش شامل عمل کردن بر اساس دانایی و آموزشهایی است که در طول مسیر آمدهام و توسط آموزشهای کنگره کسب کردم و حرکت به معنای اقدام و عمل نمودن است این حرکت باید در جهت خواست و اهداف ما باشد پس باید هدف مشخص باشد تا بتوانیم حرکت کنیم و با تفکر صحیح و سالم همراه باشد برای رسیدن به هدف طبق وادی پنجم باید خواست خود را با تلاش و حرکت مداوم همراه کنیم تا بتوان ساختارهای ذهنی و فکری را خود را به ساختارهای عملیاتی تبدیل نماییم و به نتیجه مطلوب برسیم.
چگونه میتوان سه اصل؛ پندار سالم ، گفتار سالم و کردار سالم را در اصلاح زندگی خود به کار ببریم؟
برای اصلاح اخلاق، رفتار و کردار خود بایستی سه اصل پندار سالم، گفتار سالم و کردار سالم را همواره در نظر داشته باشیم؛ زیرا زمانیکه تفکر و اندیشه ما سالم باشد به صورت خودکار در کنار آن گفتار و رفتار ما نیز سالم و صحیح میشود هنگامیکه گفتار ما سالم است در کنار آن کردار ما نیز سالم میشود در نتیجه صفات ما تغییر میکند، من پیش از ورود به کنگره بسیار فکر میکردم این تفکرات دو مشکل برای من ایجاد میکرد یکی اینکه این افکار منطقی و معقول نبوده و از روی احساسات بود درواقع برای من شلوغی ذهن ایجاد میکرد دوم اینکه هیچگاه نمیتوانستم آنها را به مرحله عمل در آورده و این مورد بزرگترین مشکل من بود و تنها در ذهن خود با این افکار کلنجار میرفتم برای من روز و شب مانند یک جنگ اعصاب شده بود زمانیکه در کنگره آموزشها را دریافت کردم، وادیها را از وادی اول شروع و عملی نمودم، در زندگی آموختم که تفکرات منطقی را به مرحله عمل در بیاورم البته تا حدودی در انجام این عمل موفق بودم، ضربالمثلی هست که بیان میکند: دانه دانه است غله در انبار، که در وادی پنجم مطرح شده است و مربوط به پسانداز کردن میباشد من نیز در این امر مشکل داشتم؛ زیرا پسانداز میکردم و سپس یک مرتبه همه خرج میشد، بنابراین این امر فایدهای برای من نداشت، نمیتوانستم آن را ذرهذره و در زمان ایجاد مشکل خرج کنم؛ اما وادی پنجم پسانداز را به من آموزش داد که توانستم اکنون پسانداز داشته باشم و در زمان مورد نیاز نیز از آن استفاده کنم و به قول معروف برای روز مبادا خرج کنم، و در مورد مسائل دیگر اگر ما در کنگره از هر سیدی یک نکته آموزش بگیریم پس از مدتی مشاهده میکنیم که دارای گنجی از اطلاعات و آگاهیها هستیم که میتوان از آن در حل مسائل زندگی استفاده نمود.
کلام پایانی:
من ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم واقعا اگر ایشان نبودند ما نمیتوانستیم در کنگره برقرار باشیم برای ایشان آرزوی سلامتی دارم، بهعنوان جمعبندی: وادی پنجم بر این نکته تاکید دارد که تفکر و اندیشه به تنهایی فایدهای نداشته و باید به مرحله عمل برسد تا نتیجه مطلوب را داشته باشد و اگر منِ نوعی به همراه مسافر خود وارد کنگره شدم زمانیکه او به کنگره میآمد و من دوست داشتم یک همسر مهربان برای مسافر خود بوده و با رفتاری خوب به او وفادار باشم تا زمانیکه این امر در فکر و اندیشه من بود هیچ نتیجهای برای من نداشت و زمانی من به آن نتیجه دلخواه دست یافتم که توانستم در قسمتهای مختلف زندگی آن را عملی کنم.
طراح سوال: اعضای گروه مصاحبه
مصاحبه کننده: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون پنجم)
عکس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
نمایندگی همسفران سلمانفارسی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
178