English Version
This Site Is Available In English

پیمودن این راه توکل می‌خواهد

پیمودن این راه توکل می‌خواهد

جلسه چهاردهم از دوره چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی  همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی آزادشهر با استادی همسفر ناهید، نگهبانی همسفر کبری و دبیری همسفر مونا با دستور جلسه«وادی پنجم ( در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توام با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید.) و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه ۳٠ تیرماه ۱۴٠۴ ساعت ۱۶:٠٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سپاسگزارم از این‌که بار دیگر در خدمت شما عزیزان قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. تشکر می‌کنم از جناب مهندس که همچین بستری مهیا کردند؛ برای درست زندگی کردن و درست حرکت کردن، خدا را شکر می‌کنم که نفسی می‌آید تا شما عزیزان را بتوانم ببینم، هر چند جدیداً نیروهای منفی باعث شدن گرفتاری‌ها را بهانه کنم تا کمتر در کنگره حضور داشته باشم؛ ولی بهانه خوبی شد که با خدمت کردن دوباره انرژی بگیرم و بتوانم در کنگره حضور داشته باشم. درباره دستور جلسه وادی پنجم: فکر می‌کنم من برای این وادی بی‌راه انتخاب نشده باشم؛ چون گره خودم دقیقاً در همین وادی بود و هست من آن گره‌ای که قبل از کنگره داشتم و در مدتی که توی کنگره حاضر شدم در همین وادی پنجم بود و بعد از سه سال هنوز نتوانستم وادی‌ها را به درستی کاربردی کنم و آن ترس‌ها و اضطراب را از خودم دور کنم. وادی پنجم تاکید بر حرکت کردن و تأکید بر این‌که من آموزش‌هایی که در وادی‌های قبل گرفتم، تفکر درست که ساختارها را در ذهن خودم آماده کردم و آمدم تا بگویم؛ بله من این سازه‌ها را دارم حالا نوبت عملیاتی کردنش هست و  وادی‌های یکم، دوم، سوم و چهارم جلوی راه من گذاشته شد؛ ولی وقتی به وادی پنجم رسیدم واقعاً خیلی اوقات آن ترس‌هایی که مهندس در درمان مسافران و همسفرها از آن اسم می‌برد من آن ترس‌ها را داشتم و الان هم دارم حالا شاید کمتر شده باشد؛ ولی هنوز آن ترس‌ها وجود دارد  برای بعضی از خواسته‌های خودم هنوز نمی‌توانم به آن جایی برسم که بتوانم مقابله کنم با ترس‌هایم و خواسته‌هایم را به دست بیاورم و خواسته‌هایم را در ذهن خود بارها و بارها مرور می‌کنم و نتیجه می‌گیرم؛ بله این کار درست است و باید انجام بدهم و با استاد خود مشورت می‌کنم؛ حتی با بقیه بچه‌های کنگره و یا در خانه با بعضی از افراد که احساس می‌کنم خوب می‌توانند کمکم کنند؛ ولی می‌روم اجرا کنم آن ترس غالب می‌شود و آن وحشتی که از انجام کار دارم.

خیلی واضح به شما می‌گویم و شاید کمکی بشود تا گره من باز شود. رانندگی کردن یکی از مسائلی است که من واقعاً می‌ترسم شاید ۲۵ سال است و شاید ۲۰ سال که من گواهینامه دارم؛ ولی اصلاً نمی‌توانم پشت فرمان ماشین بنشینم با ترس و اضطراب در ذهنم می‌روم پشت فرمان بنشینم قشنگ تمام مسائل و مراتب را انجام می‌دهم زمانی می‌آیم که انجامش بدهم نمی‌توانم و خودم می‌دانم آن ترس‌ها از چی هست؛ شاید گره‌های دیگری در وجود من باشد؛ شاید ربطی به رانندگی نداشته باشد و شاید ترس از موضوعات دیگر باشد که مرا ترسانده است و به من اضطراب وارد کرده است که در این خواسته خودم هم نتوانم به مقصد برسم. وادی پنجم شاید از نظر خود من مهم‌ترین وادی است که ما آدم‌ها با تفکر انجام می‌دهیم با آن سازه‌هایی که در ذهنمان داریم و می‌خواهیم پیاده کنیم آن‌جا نشان می‌دهد ما چی یاد گرفتیم؛ نشان می‌دهد که آیا عملکرد ما درست است یا نه؛ یک عملکرد درست که نتیجه آن آسایش و آرامش باشد فکر می‌کنم که همان تزکیه و پالایشی باشد که جناب مهندس در بیشتر صحبت‌هایشان از آن اسم می‌برند. آموزش دیدن، آموزشی که من فکر می‌کنم آموزش‌ها را در حد شنیدن  اطلاعات وارد مغز خود کردم؛ ولی اطلاعات را شاید به درستی نتوانم پیاده کنم و به وادی پنجم که می‌رسم مو به مو شروع می‌کنم به آن پله‌هایی که باید طی کنم برای تزکیه کردن و برای دوری از ضد ارزش‌ها از آن استفاده می‌کنم به خودم برمی‌گردم؛ آیا توانستم از ضدارزش‌ها پرهیز کنم؟ خب بله تا حدودی من توانستم؛ ولی شاید ضدارزش‌های درون خود من باشد که ناخودآگاه من خبر نداشته باشم. خب آن هم با کمی کنجکاوی مرور کردن خودمان شاید به آن برسیم و این‌که راه رسیدن به آن آرامش و برخورداری یک زندگی سالم یک زندگی که بتوانم مسیری که دارم مدتی تکاملی را طی می‌کنم؛ شاید همان رفتن به طرف خوبی‌ها و نیکی‌ها باشد و دوری از آن ضدارزش‌هایی که از نظر من از نظر آقای مهندس و خرد جهانی ضدارزش شمرده می‌شود. ضدارزش‌ها می‌توانند ما را از خواسته‌های خودمان دور کند من خودم خواسته‌هایی داشتم که خیلی موقع‌ها درگیر آن حاشیه‌های خواسته‌ها شده بودم و آن خواسته را نمی‌دیدم تمام تمرکز من روی مشکلاتی بود که سر راه آن خواسته‌ بود.

دیروز قبل از این‌که استاد جلسه به من واگذار شود یک جمله قشنگی را در یک جایی خواندم که نوشته بود آن‌قدر بر روی مشکلات خودمان تمرکز می‌کنیم که اگر این تمرکز را می‌گذاشتیم روی راه حل‌هایی که بدست بیاوریم صددرصد به خواسته می‌رسیدیم و در وادی پنجم از پله‌های قشنگ اسم برده است یکی برگشت از ضدارزش‌ها و خودداری کردن بود. خودداری از کاری که از نظر من کار خوبی نیست و باید بتوانم جلوی خودم را نگه‌دارم تا بتوانم آن را انجام ندهم بعضی اوقات دو به شک می‌شوم آیا انجام بدهم یا نه؟ بهتر است که آن را انجام ندهم و احتمال دارد خطا باشد و احتمال این‌که آسیبی بزنم را دارد و این‌که به طرف آرامش و به طرف نیکی‌ها حرکت کردن به نظرم مسیر خیلی سختی است و جدا از پیمودن این راه توکل می‌خواهد رضایت خداوند را مد نظرم قرار دادن می‌خواهد و این‌که نهایت به آن مرحله سختش که تسلیم شدن است برسم و من فکر می‌کنم که آرزوی هر انسانی باشد که به آن مرحله برسد و آرزوی من همیشه این بود که همیشه بتوانم این مرحله را به خوبی طی کنم و تجربیاتی که شاید خودم در طول این سال‌ها به دست آوردم و آموزش‌هایی که گرفتم را بتوانم استفاده کنم. ممنون و سپاسگزار از همه بچه‌های کنگره، ممنون از آقای مهندس و تمام خدمتگزارها هستم که راه صحیح را به من نشان دادند که بتوانم حرکت را در مسیر درست انجام بدهم ممنون و سپاسگزارم از این‌که به حرف‌های من گوش کردید.

در ادامه همسفر زهرا بعنوان نگهبان ۱۴جلسه انتخاب شدند.

به همسفر کبری و دبیرشان خدا قوت گفته و برای همسفر زهرا و دبیر ایشان آرزوی موفقیت داریم.

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر رضا
تایپ : همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
عکس : همسفر سعیده مرزبان خبری 
ویراستاری: همسفر مونا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ملیحه (نگهبان سایت)

همسفران نمایندگی آزادشهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .