English Version
This Site Is Available In English

اساس آموزش‌های کنگره، وادی‌ها هستند که نه‌تنها در مسائل مربوط به درمان بلکه در تمام سطوح زندگی مانند چراغی، راه را برای ما روشن می‌کنند (نمایندگی میخک

اساس آموزش‌های کنگره، وادی‌ها هستند که نه‌تنها در مسائل مربوط به درمان بلکه در تمام سطوح زندگی مانند چراغی، راه را برای ما روشن می‌کنند (نمایندگی میخک

سیزدهمین جلسه از دوره هجدهم سری کارگاه‌های آموزشی_ خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی میخک مشهد با استادی راهنما مسافر نوشین، نگهبانی همسفر مژگان و دبیری مسافر انسیه، با دستور جلسه «وادی پنجم و تأثیر آن روی من» روز شنبه ۲۸ تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان، نوشین هستم یک مسافر.

از نگهبان جلسه سپاسگزارم که مسئولیت استادی جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم. دستور جلسه امروز «وادی پنجم و تأثیر آن روی من» است و در ادامه تولد پنج سال رهایی خانم مهری را در کنار هم جشن خواهیم گرفت.

وادی پنجم می‌گوید: «در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید.» اساس آموزش‌های کنگره۶۰، وادی‌ها هستند که نه‌تنها در مسائل مربوط به درمان بلکه در تمام سطوح زندگی مانند چراغی، راه را برای ما روشن می‌کنند و ستون کنگره بر اساس وادی‌ها استوار است.

وادی اول تا سوم، تفکر را به ما می‌آموزد. وادی چهارم می‌گوید مسئولیت همه امور و کارها در زندگی، به عهده خودمان است و در وادی پنجم، حرکت کردن را به ما یاد می‌دهد.

کسانی که این وادی را با در نظر گرفتن ارزش‌ها به اجرا درآورند، قطعاً در صلح و آرامش خواهند بود. زمانی رشد و پیشرفت اتفاق می‌افتد که از یک نقطه به نقطه دیگر حرکت کنیم و این کار در پی یک خواسته قوی اتفاق می‌افتد.

حرکت کردن از کارهای کوچک شروع شده و در ادامه، منجر به حرکت در تصمیمات بزرگ و سرنوشت‌ساز می‌شود. خیلی مهم است که تفکر و تعقل، با یک خواسته معقول استارت بخورد، وگرنه نتیجه خوبی در پی نخواهد داشت.

هنگامی که یک تفکر درست باشد، ذهن سریع آن را مجسم کرده و تصویر آن را ترسیم می‌کند؛ یعنی همان "شو شود". خداوند «شو شود» را در وجود ما انسان‌ها نیز قرار داده است. اما برای خلق کردن آن در این جهان خاکی و مادی، نیاز به پروسه زمان داریم؛ و آن اتفاق نمی‌افتد مگر با حرکت کردن.

حال با مثالی توضیح می‌دهم: مصرف‌کننده‌ای را در نظر می‌گیریم که برای کنار گذاشتن اعتیادش همه راه‌ها را رفته است؛ مسئولیت کارهایش را پذیرفته و اکنون به‌عنوان یک تازه‌وارد در کنگره حضور یافته است. آیا این کافی است؟ خیر. این فرد با خواسته‌ای که در ذهن پرورانده، تفکر کرده است و الان در این مکان و روی این صندلی نشسته است و برای ادامه نیاز به حرکت دارد؛ یعنی سر وقت، بی‌حاشیه بیاید و برود، سی‌دی‌هایش را بنویسد، به دارو و زندگی‌اش نظم دهد، از ضد ارزش‌ها دوری کند و تسلیم قوانین کنگره باشد تا در مسیر حرکت به منبع نور متصل گردد.

در این وادی جناب مهندس به چند موضوع اشاره می‌کنند: ۱. دوری از ضد ارزش‌ها، ۲. خودداری، ۳. قناعت، ۴. صبر، ۵. تجسس، قضاوت، غیبت، ۶. پس‌انداز، ۷. توکل، رضا، تسلیم

در کنگره به تسلیم اشاره زیادی شده است؛ زیرا هر زمان یک رهجو با تصمیم خودش جلو می‌رود، هیچ‌گاه به درمان و حال خوش نمی‌رسد. نتیجه مطلوب برای یک رهجو زمانی اتفاق می‌افتد که فرمان‌بردار خوبی باشد.

صحبت‌های استاد در مورد جشن پنج سال رهایی خانم مهری:

خانم مهری، راهنمای لژیون چهارم و فوق‌العاده پرتلاش هستند. من در سفر دوم بیشتر با ایشان آشنا شدم و خواسته قوی ایشان از همان روز اول، برایم محرز بود. شرکت در امتحانات و خدمت ایشان با عشق و علاقه در قسمت‌های مختلف، حاکی از مصمم بودن خانم مهری برای راهنما شدن بود.

ایشان با کسب شال سبز، در قسمت تازه‌واردین خدمت بی‌شائبه‌ای انجام دادند؛ اما خواسته قوی ایشان ارتقاء به شال نارنجی را برایشان رقم زد. خانم مهری برای رسیدن به اهدافشان، هم در زندگی و هم در کنگره، فوق‌العاده جنگجو هستند و هیچ‌گاه عقب‌نشینی نمی‌کنند.

بهتر است بگویم تمام راهنمایان و خدمتگزاران، پشت این لباس سفیدی که می‌بینید، با مسائل و چالش‌های بسیاری مواجه بوده و مبارزه می‌کنند تا شما عزیزان بتوانید چهره آرام آن‌ها را ببینید و از وجودشان که مملو از عشق و محبت است، حس و انگیزه بگیرید.

خانم مهری برای شرکت در لژیون سردار، شبانه‌روز کار می‌کردند تا بتوانند مبلغ تعیین‌شده را یک‌جا پرداخت کنند و این کارشان واقعاً تحسین‌برانگیز است. من به خانم مهری عزیز و همسفرشان این روز بزرگ را تبریک می‌گویم و مطمئنم رهجویانی خوب و پرقدرت را در کنگره پرورش خواهند داد.

اعلام سفر مسافر مهری:

نام راهنما: مسافر فائزه_ آنتی‌ایکس مصرفی: شیره_ مدت سفر: ۱۰ ماه و شش روز_ روش درمان: DST_ داروی درمان: شربت OT_ رهایی: ۵ سال و ۳ ماه_ ورزش در کنگره: والیبال

خواسته‌های مسافر مهری در تولد پنج سال رهایی:

خواسته اول: در دلشان بیان کردند.، خواسته دوم: امیدوارم در هیچ خانواده‌ای هیچ مصرف‌کننده‌ای وجود نداشته باشد.

صحبت‌های مسافر مهری:

سلام دوستان، مهری هستم مسافر.

امروز خوشحالی غیر قابل وصفی دارم. در ابتدای امر از جناب مهندس برای داشتن این آرامش و حال خوبم تشکر می‌کنم. اینجا تنها جایی است که ما خانم‌های مسافر، دور از هرگونه دغدغه‌ای، می‌توانیم در امنیت کامل به درمان برسیم.
در ادامه از خانواده جناب مهندس و خانم مونا عزیز و همچنین از ایجنت محترم شعبه میخک، خانم فاطمه سپاسگزارم.

در درون بغض پنهانی دارم به خاطر این‌که راهنمای عزیزم، خانم فائزه امروز اینجا نیستند؛ اما من حضورشان را حس می‌کنم و از زحمات بی‌شائبه ایشان کمال تشکر و قدردانی را دارم. از خانم نوشین برای تقبل جایگاه استادی در مهم‌ترین و قشنگ‌ترین روز عمرم سپاسگزارم.

من با حال بسیار خرابی، هم از لحاظ جسمی و هم روانی وارد کنگره شدم. دیدگاه من نسبت به خودم و جامعه پوچ بود؛ طوری که با خودم قهر بودم. با آن‌که کنگره پذیرش نداشت؛ اما من آن‌قدر مصمم و جدی بودم که بالاخره بعد از سه ماه درِ کنگره به روی من باز شد و من ثبت‌نام شدم.

در ابتدا گارد سختی داشتم و دلیل آن را نمی‌دانستم؛ اما حالا به این آگاهی رسیده‌ام که به خاطر غلبه نیروهای تاریکی بر من بوده است. هیچ‌کس از مصرف من به‌جز جاری‌ام که ایشان نیز مسافر هستند، خبر نداشت.

اعتقاد من این است که باید حتماً از طرف خداوند، اذنِ ورود به کنگره صادر شود؛ وگرنه نمی‌توانیم از این در وارد شویم. کنگره بهشت است و باید قدر نشستن روی این صندلی را بدانیم؛ چه‌بسا کسانی که تفکر را دارند اما طبق وادی پنجم هنوز به مرحله خواست و حرکت نرسیده‌اند.

زمان ورودم به کنگره، راهنماها از تهران تشریف می‌آوردند و من طی چهار ماه، سه راهنما عوض کردم و این موضوع حالم را بدتر می‌کرد؛ اما بالاخره خودم را با شرایط وفق دادم و موفق شدم.

از همسرم که باعث شد من سرسختانه با مشکلات بجنگم و به هیچ‌کس جز خودم تکیه نکنم، ممنونم؛ و همچنین از فرزندان گلم که برایم همسفران خوبی بودند سپاسگزارم.

از رهجویان عزیزم و مسافران گران‌قدری که با مشارکت‌های زیبایشان انگیزه و انرژی مضاعفی به من دادند تشکر می‌کنم و امیدوارم همه شما را در جایگاه‌های خدمتی بالایی ببینم.

صحبت‌های همسفر فاطمه:

امروز خیلی خوشحال هستم؛ زیرا شادی مادرم، شادی من است. مادرم برای زندگی و تربیت من و برادرم از جان مایه گذاشته‌ است. دوستشان دارم و به ایشان افتخار می‌کنم. از این‌جا از راهنمای عزیزشان، خانم فائزه تشکر می‌کنم.

صحبت‌های همسفر محمد:

من از جناب مهندس بابت این مکان امن برای خانم‌های مسافر تشکر می‌کنم و خداوند را سپاس می‌گویم که مادرم با تلاش و صبر در این جایگاه قرار گرفته است.

تایپ: مسافر زهرا، لژیون چهارم، نمایندگی میخک مشهد
ویرایش: مسافر زهره، لژیون دوم، نمایندگی میخک مشهد
بازبینی و ارسال: راهنما همسفر سولماز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .