به اجرا درآوردن تفکرات با آموختن وادی پنجم است

جلسه ششم از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بروجن به استادی همسفر زهره، نگهبانی همسفر راضیه و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما، تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل می‌کند.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۳۰ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور‌ جلسه این هفته وادی پنجم است؛ تیتر این وادی در کتاب عشق (14 وادی برای رسیدن به خود) نوشته مهندس حسین دژاکام می‌گوید: «در جهان ما، تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل می‌کند.» حال این وادی به من زهره می‌گوید: چیزی که در ذهن، تفکر و اندیشه من است اگر به‌صورت اجرایی و عملی در نیاید هیچ ارزش و نتیجه‌ای ندارد.

آقای مهندس‌ حسین دژاکام می‌فرمایند: اندیشه یا مثبت یا منفی است؛ اندیشه منفی مانند فکر و نقشه برای سرقت یک بانک است؛ اما در اینجا اندیشه مثبت، الهی و معقولانه مدنظر ماست؛ برای این‌که من بتوانم این فکر را به مرحله عمل و اجرا دربیاورم؛ باید مراحلی را طی کنم که همه این مطالب در منابع آموزشی جمعیت احیاء انسانی کنگره‌۶۰ بیان‌ شده است؛ اما دوباره من در اینجا آن‌ها را مطرح می‌کنم.

مرحله اول برگشت از ضد ارزش‌هاست؛ یعنی من راه ضد ارزشی را که رفته‌ام بازگردم. مرحله دوم خودداری است؛ یعنی کاری را که من نمی‌دانم به سود یا به ضرر من است از انجام آن بپرهیزم. مرحله سوم قناعت است؛ قناعت به معنای گدایی، مفلسی یا خسیس بودن نیست؛ بلکه به این معناست که از کمترین امکانات بهترین بهره را ببریم و طبیعت را الگوی خود قرار می‌دهیم که حکم مام ما را دارد.

مرحله بعدی صبر است؛ من همیشه فکر می‌کردم صبر یعنی تحمل زمان؛ ولی در این وادی آموختم صبر یعنی پارامتر زمان همراه با تلاش و کوشش، اگر من هیچ تلاشی نکنم به هیچ جایی نمی‌رسم؛ اما نتیجه صبر خیلی شیرین است. مرحله بعدی تجسس، قضاوت و غیبت است که دستور جلسه هفته قبل بود که شما عزیزان به نحو احسنت در این مورد صحبت کردید. به فرموده امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: غیبت مثل دیوار خراب و شکسته‌ای می‌ماند که بر سرخود من خراب می‌شود.

مرحله بعدی پس‌انداز است. من همیشه فکر می‌کردم که پس‌انداز برای کسانی است که دارند، منی که ندارم چه‌طور و از کجا پس‌انداز کنم؟ ولی آقای مهندس حسین دژاکام برای من روشن کرد که پس‌انداز برای کسانی است که ندارند و من وقتی یک‌تکه نانی را دارم؛ باید نصف آن را بخورم و نصف دیگر را برای فردا بگذارم. پس‌انداز می‌تواند هم مادی و هم معنوی باشد.

من خودم قبلاً وقتی انرژی بالایی داشتم کارهایم را سریع انجام می‌دادم و طوری بود که اوایل صبح همه کارهایم را انجام می‌دادم، برای بعدازظهر دیگر انرژی برای من باقی نمی‌ماند. آقای مهندس حسین دژاکام برای من روشن کرد که ذره‌ذره این کار را انجام دهم.

توکل یعنی چه؟ یعنی این‌که من هدف خودم را مشخص کنم و برای هدف خودم تلاش کنم، مرحله بعدی رضا بودن است؛ راضی و رضا بودن نه این‌که فقط با زبان بگویم راضی هستم به رضای خدا، من باید قلبی، زبانی و در عمل این مرحله را اجرایی کنم. مرحله آخر تسلیم است یعنی چیزی که خواست خداوند است من تلاش خودم را می‌کنم، توکل می‌کنم؛ ولی آن چیزی که خواست خداوند است برای من رقم‌زده می‌شود.

من از این وادی این‌طور نتیجه گرفتم که با فکر کردن تنها نمی‌توانم به‌جایی برسم؛ باید حرکت کنم. استاد امین دژاکام، استاد جهان‌بینی کنگره60 در یکی از سی‌دی‌های خود گفتند: وقتی ما فکر کنیم و نتوانیم حرکت کنیم و آن را عملی کنیم مثل مرداب می‌مانیم مردابی که جای حشرات و جای آبزیان است. امیدوارم که ما در مسیر کنگره و در صراط مستقیم باشیم و بتوانیم تفکرات خودمان را عملی و اجرایی کنیم و به آن چیزی که در ذهنمان است برسیم.

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر محمد
تایپیست‌ها: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول) و همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
عکاس، ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بروجن