English Version
This Site Is Available In English

چرا تفکر به تنهایی کافی نیست؟

چرا تفکر به تنهایی کافی نیست؟

گفتگو با راهنمای محترم حسن آقا از شعبه لویی‌پاستور:

لطفاً طبق رسم کنگره ۶۰، ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید.
⁃ سلام دوستان، حسن هستم، یک مسافر. با ۱۵ سال تخریب وارد کنگره شدم. آخرین آنتی ایکس من شیره بود. سفر خود را با روش DST و داروی OT انجام دادم، به راهنمایی راهنمای خوب و عزیزم حامد زارع. رشته ورزشی من والیبال است. اکنون مدت ۱۱ سال و ۳ ماه است که آزاد و رها هستم.

⁃ چرا تفکر به‌تنهایی کافی نیست؟ چه چیزی باعث می‌شود که بدون عمل کردن، تفکر به نتیجه نرسد؟
⁃ آقای مهندس وادی‌ها را طوری ترسیم کرده‌اند که ما بتوانیم در مسیر زندگی به نتایج مثبت برسیم. از وادی اول که وادی تفکر است شروع به کار می‌کنیم و چهار وادی اول در مورد تفکر، نوع تفکر و نوع دیدگاه ما هستند. در وادی پنجم، از تفکر و تفکر مثبت عبور می‌کنیم و حالا می‌گویند تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ تفکر توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل می‌نماید. رفتن و رسیدن یعنی عمل کردن و عملیاتی کردن آن تفکر. مثلاً من یک خواسته دارم که در ذهنم تصویرسازی کرده‌ام؛ برای رسیدن به آن خواسته و هدف باید حرکت و تلاش کنم تا بتوانم در نهایت به آن خواسته خود برسم.

⁃ شما چگونه متوجه شدید که وقت آن رسیده است از فکر کردن دست بردارید و دست به عمل بزنید؟
⁃ این موضوع را بیشتر انسان‌ها بسته به توانشان، تفکر و اندیشه‌شان و خصایص درونیشان اجرایی می‌کنند. خصایص درونی را برای این گفتم که وقتی نفس انسان وارد ضد ارزش‌ها می‌شود، همانطور که در سی دی شرک استاد امین می‌گویند، چیزی که از انسان گرفته می‌شود، قدرت اختیار اوست. وقتی ضد ارزش‌ها را انسان انجام می‌دهد، یک شریک برایش گرفته می‌شود و آن شریک قدرت اختیار انسان را می‌گیرد. وقتی این اتفاق می‌افتد، نوع تفکر انسان تغییر می‌کند و در تفکراتش هم ضعیف می‌شود و نمی‌تواند آن را عملیاتی کند. به همین دلیل، این وادی به ما یاد می‌دهد اول باید در چرخه تزکیه و پالایش قرار بگیریم، این درون و نفس ما به آرامش برسد. در وادی پنجم، در پارامتر اول، آقای مهندس می‌فرمایند برگشت از ضد ارزش‌ها. برگشت از ضد ارزش‌ها به خاطر این است که درون و نفس ما باید اول به آرامشی برسد تا بتواند تفکراتی که در ذهن ما می‌خواهد خطور کند و شکل بگیرد، تفکرات سالم‌تر و مثبت‌تری باشد تا بتوانیم به هدف خودمان برسیم.

⁃ در مسیر درمان یا زندگی شخصی‌تان، مثالی دارید که نشان دهد حرکت همراه با تفکر چگونه به نتیجه رسیده است؟
⁃ دقیقاً متد DST جواب این سؤال شماست. چرا که مسیری که ما طی کردیم برای درمان در کنگره با تفکر بود. آقای مهندس متدی را طراحی کردند همراه با حرکتی که انجام دادند. یک تفکر آغازین بود و ما برای درمان خودمان و حتی زندگی خارج از کنگره می‌توانیم این متد را اجرایی کنیم تا به هدفمان برسیم. برای درمان اعتیاد بیرون از کنگره راه‌های زیادی رفتیم که نتیجه نداد، چون تفکر از نوع سالم نبود؛ تفکری که به حقیقت برسد. به قول آقای مهندس، درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است. متد DST فقط درمان نبود بلکه تعادل بود. این موضوع خیلی حائز اهمیت است که انسان به درمانی که در آن به تعادل رسیدن هست برسد. درمانی نباشد که من حالم خوب نباشد. درمانی مهم است که تعادل هم داشته باشد. تعادل در تفکر و اندیشه، زندگی، کارها، رفتارها با دیگران. تعادل نکته مهمی است که بچه‌هایی که با روش DST سفر می‌کنند، به آن می‌رسند.
⁃ یکی از اصول پنج‌گانه وادی پنجم «صبر» است. شما چگونه مفهوم صبر را در زندگی یا سفر اول خود به کار گرفتید؟
⁃ همانطور که آقای مهندس تعریف صبر را گفتند، صبر تحملی است آگاهانه همراه با تلاش. این تلاش باید باشد. مثلاً به من گفته می‌شود ساعت ۵ در شعبه حاضر باش، ساعت ۵:۳۰ برسم، یا به من گفته می‌شود CD بنویس، اگر درست ننویسم. آقای مهندس در سی دی‌های اخیرشان فرمودند: «من وظایفم را درست انجام دهم، با نتیجه آن کاری ندارم.» هم آن تلاشی است که من در آن مسیر حرکت انجام می‌دهم. آن تلاش باعث رضایت قلبی و درونی من می‌شود. تلاش من اگر در مسیر صراط مستقیم باشد، نتیجه‌اش هم صد در صد خوب خواهد بود. پس صبر یعنی تلاش، حرکت، استقامت آگاهانه. این معنی صبر است. به نتیجه‌اش کاری ندارم؛ نتیجه‌اش هم اگر در صراط مستقیم باشد، خوب خواهد بود.

⁃ برخی افراد سال‌ها درگیر فکر کردن به تغییر هستند، اما هیچ‌وقت قدمی برنمی‌دارند. به نظر شما علت آن چیست و راه عبور از آن چیست؟
⁃ من این موضوع را دقیقاً در کنگره یاد گرفته‌ام، همان‌طور که در قسمت اول صحبت‌هایم گفتم. علت بی‌قراری نفس، اعمال ضد ارزشی است که انجام می‌دهم. در سی دی شرک استاد امین هم همانطور که گفته شد، قدرت اختیار از من گرفته شده به خاطر حرکت در مسیر ضد ارزش‌ها. وقتی این قدرت اختیار از من گرفته می‌شود، توانایی‌های من کم می‌شود. بنابراین من نمی‌توانم در راستای رسیدن به خواسته‌هایم به درستی حرکت کنم.
میوه ضد ارزش‌ها، منیت، ترس و ناامیدی است؛ همان مثلث جهالتی که در کنگره تعریف شده است. ترس مانع تفکر درست من می‌شود، ناامیدی اجازه تجربه‌های سالم را به من نمی‌دهد. پس من وارد ضد ارزش‌ها شده‌ام و نمی‌توانم حرکت درستی انجام دهم. ناامیدی بزرگ‌ترین حربه شیطان است که نمی‌گذارد انسان حرکت کند و دست به تجربه‌های جدید بزند. این را ما در اعتیاد تجربه کرده‌ایم. ترک‌های ناموفقی که داشتیم و حرکات اشتباه باعث می‌شود انسان در وجودش ناامیدی بیاید و نفس وقتی ناامید شود، از حرکت بازمی‌ایستد. به همین دلیل است که باید ذره‌ذره عمل سالم، تزکیه و پالایشی که آقای مهندس در وادی دهم چرخه‌اش را عنوان کرده‌اند انجام دهیم تا توبه که یکی از بندهای وادی پنجم است، برسیم. توبه یعنی بازگشت از گناه؛ یعنی آن مسیر غلط و اشتباهی که رفته‌ایم باید برگردیم. من امروز تصمیم می‌گیرم مواد مصرف نکنم، خوب کار تمام نمی‌شود؛ باید در خلاف جهت آن ۲۰ سالی که در تاریکی بوده‌ام، برگردم. ۱۰ ماه برای سفر اولم تازه تلاش کنم تا به «پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است» برسم. تازه به قطع مصرف رسیده‌ام. آیا همه چیز تمام شده؟ خیر؛ منی که ۲۰ سال در تاریکی بوده‌ام باید بازگشت کنم. تازه خط دیگری آغاز می‌شود. تزکیه و پالایش ادامه دارد. همانطور که در نوشتارها می‌خوانیم، سفر دوم از قطع مصرف مواد تا رسیدن به خود است. رسیدن به خود یک پارامتری است که من باید آن را انجام دهم. نکته مهم اینجاست که تا بتوانم آن توانایی‌هایی را که از دست داده‌ام به من بازگردانده شود، صفات منفی را که در خود جذب کرده‌ام تصفیه و پالایش کنم و به جای آنها صفات مثبت را در خودم نهادینه کنم تا بتوانم به انسان موفقی تبدیل شوم.

⁃ این وادی چه پیامی برای کسی دارد که فکر می‌کند هیچ راهی برای تغییر شرایطش وجود ندارد؟
⁃ جواب این سؤال تقریباً در سوال قبل داده شد. کسی که وارد جهالت و تاریکی‌ها و از دست دادن‌ها شده، این اتفاق برایش می‌افتد. حربه شیطان و تاریکی‌ها همین است که توانایی‌ها و زمان را از انسان بگیرند و انسان را وارد مثلث جهالت ترس، ناامیدی و منیت کنند تا نتواند حرکت کند. بالطبع باید خلاف آن حرکت کرد. در همین وادی پنجم می‌بینیم که تفکر که انجام می‌شود باید حرکت کنی. هر کس در عمقی از تاریکی فرو رفته که با هم متفاوت است؛ شخصی در ۱۰ متری عمق تاریکی فرو رفته و شخصی در ۲۰ متری. خوب، قطعاً کسی که در ۲۰ متری عمق فرورفته راه سخت‌تری در پیش دارد. هم نوع تفکر سخت‌تر و هم حرکت سخت‌تر. باید از این تاریکی خود را خلاص کند و جدا شود. این تاریکی را خودش برای خودش فراهم کرده است و باید ذره‌ذره برگشت کند تا زمینه برای او هموار شود.

 در پایان ابتدا از آقای مهندس تشکر می‌کنم به خاطر این بستری که فراهم شد. ما سال‌هاست در کنگره به رهایی رسیده‌ایم و در کنار آن به آسایش، آرامش و تعادل رسیده‌ایم؛ به نوع نگرش و دیدگاه سالم در زندگی چه بیرون از کنگره و چه درون کنگره رسیده‌ایم. واقعاً کنگره یک تفکر سالم است که بچه‌هایی که به کنگره می‌آیند، رها می‌شوند و می‌مانند و خدمت می‌کنند، لطفی از خداوند شامل حالشان می‌شود که همان ماندن در صراط مستقیم است. شاید دیر باشد ولی به آن نتایج مطلوب و دلخواه و خوشایند خواهند رسید. ان‌شاءالله بچه‌ها به کنگره بیایند، به درمان برسند و خدمتگزار شوند، چرا که این خدمت در زندگی‌شان جاری می‌شود و خیر آن را خواهند دید. برای من این‌طور بوده است. انشاالله بچه ها به کنگره بیایند و به درمان برسند و خدمتگزار شوند چرا که این خدمت در زندگیشان جاری میشود و خیر آنرا خواهند دید.
ممنون به صحبتهایم توجه نمودید.

گردآوری و تایپ: مسافر هادی
ویرایش و بارگزاری: مسافر حسام (گروه سایت نمایندگی لوئی پاستور)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .