English Version
This Site Is Available In English

خودداری باید در درون و افکار باشد

خودداری باید در درون و افکار باشد

جلسه دوازدهم از دوره چهاردهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی اردستان با استادی اسیسانت همسفر سحر، نگهبانی همسفر واله و دبیری همسفر منصوره با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توام با رفتن و رسیدن، آن را کامل می‌نماید) و تأثیر آن روی من.» روز دوشنبه ۳۰ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم که امروز به‌واسطه خدمتم در کنار شما عزیزان هستم. از ایجنت شعبه، مرز‌‌بانان، خدمتگزاران و تک‌تک اعضاء که در مسیر کنگره به‌خوبی خدمت می‌کنند، تشکر می‌کنم. خدا را شکر که اجازه و اذن خدمت و آموزش گرفتن به ما داده شد. آقای مهندس بارها در مورد این نکته صحبت کرده‌اند؛ اما در سی‌دی اخیر، «سی‌دی مست» خیلی زیبا فرمودند: «خداوند اجازه خدمت به بندگانش را به همه نمی‌دهد؛ ولی برای ما مهیا است و باید با تفکر خوب، این کار را انجام بدهیم»؛ آقای مهندس بارها فرموده‌اند که اجازه خدمت به بنده‌های خدا را به همه نمی‌دهند؛ ولی اینجا، در ادامه جمله یک نکته مهم می‌گویند: «ولی برای ما مهیا است»؛ پس ان‌شاءالله با تفکر درستی که آقای مهندس می‌فرمایند، حرکت کنیم. خدا را شکر برای اینکه معلم راستینی داریم و خدا را شکر که آموزش‌های حقیقت را می‌گیریم. در عصری که خیلی‌ها از فضای مجازی و از یکسری الگو‌های مخرب، الگو می‌گیرند و ما می‌دانیم که درس زندگی و علم راستین را یاد می‌گیریم، علم زندگی و علم چگونه باهم ارتباط داشتن را یاد می‌گیریم. اصولی را در کنگره یاد می‌گیریم که به خودمان و دیگران آسیب نزنیم و آن‌هم علم جهان‌بینی است و من بابت این نعمت، خدا را شکر می‌کنم.

دستور جلسه امروز در مورد انجام و عملکرد است. ما چهار وادی را پشت سر گذاشتیم و خیلی تأثیرات و تغییرات در تفکرات و نگرشمان ایجاد و پیاده کردیم؛ اما از جایی آبادانی شروع می‌شود که انسان دست به انجام و عمل می‌زند. تجربه‌ای که من از این وادی دارم؛ این است که خیلی وقت‌ها هر تصمیمی که می‌گرفتم و می‌خواستم آن تصمیم را عملیاتی کنم و انجامش بدهم، با یکسری نیروها برخورد می‌کردم؛ اما در وادی پنجم به این سؤال من جواب داده شد که اگر من به آن نتیجه دلخواه نمی‌رسم؛ چون اضطراب و ترس در وجود من است و دچار ناامیدی و بیماری می‌شوم و آن هفت پله‌ای که آقای مهندس خیلی زیبا در مورد آن صحبت می‌کنند، برای من خیلی زیبا مطلب را باز می‌کند. ما در مورد پس‌انداز، خودداری و بازگشت از ضد ارزش‌ها شنیده بودیم؛ ولی چه کسی مانند آقای مهندس این موضوع‌ها را برای ما شکافت و آن‌ها را موبه‌مو برای ما باز کردند؟ اینکه احساس ناامیدی نکنیم و اگر در سیاه‌ترین نقطه جهنم هم باشیم؛ می‌توانیم برگردیم. در این وادی به ما می‌گوید: اگر می‌خواهید برگشت کنید؛ این پله‌ها را انجام بدهید و آنگاه می‌توانید برگردید.

اگر ما در مسیر به خیلی از سلاح‌ها مجهز شدیم؛ وقتی نگاه می‌کنیم؛ می‌بینیم که وامدار این وادی هستیم؛ اگر صبر را یاد گرفتیم، فقط به‌خاطر این وادی است و یاد گرفتیم صبر، فقط تحمل کردن نیست؛ در صبر، علم، دانش و یک فضیلت است؛ وقتی انسان تحمل می‌کند؛ فقط منتظر است که زمان بگذرد و درونش، علم و آموختنی نیست. آقای مهندس در این وادی خودداری را خیلی خوب توضیح می‌دهند و چیزی که من یاد گرفتم؛ این است که خودداری باید در درون و افکار من باشد همه‌چیز را نشنوم، نگویم و نبینم؛ اگر من نیاز دارم که عملکرد خوبی داشته باشم و انجام‌ها را به انجام برسانم؛ باید برای انرژی خودم بهاء قرار بدهم و انرژی‌هایم را هدر ندهم؛ وقتی ما چیزها‌یی را که نباید ببینیم و یا نباید بشنویم؛ می‌بینیم و می‌شنویم، چقدر انرژی از ما می‌گیرد. یکی از انرژی‌های خوبی که ما در کنگره‌داریم، همین لژیون سردار است که چقدر عظیم و قشنگ در حال حرکت است؛ همان پس‌انداز و قناعتی که آقای مهندس در وادی پنجم گفته‌اند.

من شخصاً می‌گویم که هر سلاحی، هر اثر خوبی که من در زندگی‌ام به کار می‌برم و سرسوزنی یاد گرفته‌ام، خیلی از آن‌ها مربوط به وادی پنجم است؛ بنابراین خیلی مهم است که چه برای ادامه راهمان برداشت می‌کنیم. این وادی برای آبادی و آگاهی ما، جلو راه ما قرارگرفته است؛ اما اینکه من چه چیزی از آن برداشت کنم، بسیار مسئله مهمی است. در این وادی از جهان‌ ذهن، جهان خاکی و جهان خواب صحبت شده است. برای اینکه ما بتوانیم کار‌هایی که وظیفه ما است را بهتر انجام بدهیم، مسئله مهمی که در کنگره یاد گرفتیم؛ این است که تفکر خیلی مهم است و فرود ما در وادی اول، همیشه تفکر است؛ در وادی عشق هم می‌بینیم که باید فرودمان با تفکر باشد؛ اما تفکر و تغییر نگرش تا یکجایی است و یکجایی هم ساختن و آبادانی، شکل گرفتن و تغییرات آغاز می‌شود تا انسان بتواند به چیزهایی که یاد گرفته، عمل کند؛ و اگرنه اینکه همه بتوانند جملات قشنگ بگویند و یا خیلی چیزها را یاد بگیرند، این نیست. آقای مهندس بارها می‌گویند: «دو صد گفته؛ چون نیم کردار نیست» و این مسئله مهمی است.

من در مشارکتم به آقای امین گفتم که من خیلی از آموزش‌های شما، نکات مهم و درس زندگی یاد گرفتم؛ اما زمانی‌ که مشکلات و رنج‌ها به من رسید و در وادي قرار گرفتم که باید آن‌ها را عملی می‌کردم و انجامشان می‌دادم؛ آن‌وقت ارزش آموزش‌های شما برای من باز شد و این خیلی مهم است. من اگر امروز یک جمله قشنگ بگویم و شما یادداشت کنید، خیلی خوب است؛ ولی وقتی آن را انجام می‌دهم؛ آن‌وقت می‌فهمم که طرف مقابلم چه گفته است. ان‌شاءالله همه بتوانیم از یکدیگر یاد بگیریم و جوری باشد که دریچه‌های یادگیری‌مان روی‌هم باز باشد.

مرزبان کشیک: همسفر معصومه و مسافر محمد
تایپیست: راهنما همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر مهرو (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر مهدیه دبیر سایت
عکاس و ارسال: راهنما همسفر مهتاج نگهبان سایت

همسفران نمایندگی اردستان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .