نهمین جلسه از دوره نودم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، ویژه مسافران آقا نمایندگی شادآباد، با استادی کمک راهنما مسافر مجتبی، نگهبانیِ مسافر معراج و دبیریِ مسافر عباس با دستور جلسه «وادی پنجم و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه 30 تیر ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
شاکر خداوند هستم و خیلی خوشحالم که امروز در جمع شما دوستان قرار دارم. من در ابتدا به ایجنت قبلی خدا قوت میگویم و به ایجنت جدید و گروه مرزبانی تبریک میگویم. خوشحالم که در کنار شما عزیزان هستم. امروز توفیقی بود که نصیب حال بنده شد امیدوارم در کنار هم بتوانیم جلسه خوبی داشته باشیم، آموزش بگیریم. قطعاً این اتفاق خواهد افتاد چون ما با این قصد و نیت به اینجا آمدهایم که آموزشهای کنگره ۶۰ (که به قول آقای مهندس میفرمایند در هیچ کجا نمیتوانید این آموزشها را پیدا کنید) استفاده کنیم.
دستور جلسه وادی پنجم است. من از وادی پنجم این امر را متوجه شدم که در تیتر وادی یک مثلث است که این بسیار کاربردی است. یکی از اضلاع آن تفکر کردن است که میگوید هر کاری میخواهی انجام بدهی باید ابتدا تفکر کنی، سپس میگوید حرکت کن؛ باید به مقصد برسی تا نتیجه حاصل شود. آقای مهندس راجع به تفکر میفرمایند که تفکر شاهکار خلقت است. چهار وادی اول راجع به تفکر صحبت میکند، وادی هشتم بحث حرکت است و بقیه وادیها فرمان صادر میکنند. تمام وادیها مهم هستند و هر کدام نقشی بر عهده دارند.
باید وادیها را یکی پس از دیگری آموزش بگیریم تا به وادی چهاردهم (یعنی عشق و محبت) برسیم. زمانی که به آنجا رسیدیم متوقف میشویم و باید دوباره برگردیم به وادی اول که همان تفکر کردن است؛ زیرا چیزهایی برایمان باز میشود تا بتوانیم این بار درست تفکر و اجرا کنیم.
وادی پنجم یکی از بهترین وادیها است، پر از آموزش است و در آن صحبت از جهانها به میان میآید. آقای مهندس میفرمایند بینهایت جهان داریم. من متوجه شدم برای حرکت در این جهانها نیاز به اندوخته و ذخیره یا پسانداز داریم. این روزها ارز دیجیتال باب شده که هر جای دنیا بروید میتوانید نقد کنید و استفاده کنید و نیاز به چیز خاصی ندارید. من متوجه شدم اطلاعات و آگاهی کسب شده در کنگره 60، اگر کاربردی شود و به دیگران آموزش داده شود اگر در هر جای این هستی باشم؛ ذخیره و اندوختهای برای من خواهد بود مثل همان ارز دیجیتال.
راجع به لژیون سردار باید گفت مهمترین لژیون کنگره ۶۰ میباشد که راهنمای آن مستقیماً آقای مهندس میباشند. کار لژیون سردار چیست؟ بحث فهم و بخشش است من یک مثلثی را متوجه شدم راجع به لژیون سردار:
فهم، اندازه و اقدام
اول باید من به فهم برسم لژیون سردار اصلاً از کسی پول نمیخواهد، بحث پول نیست. لژیون سردار دنبال اعداد و ارقام نمیگردد دنبال فهم ما میگردد. آقای مهندس قرار است به ما فهم و آگاهی بدهد، بحث فهم بخشش است. من بخشش را درک کنم سپس اندازه خودم را بدانم که اندازه من لژیون سردار است دنوری است یا پهلوانی؟ بعد اقدام کنم مثل همین وادی تفکر کنم حرکت کنم تا به مقصد برسم و تا زمانی که نرسیدم انگار کاری نکردهام.
در یکی از همین سیدیهای اخیر، آقای مهندس صحبت کردند راجع به روش DST که پس از هزاران سال این روش را کشف کردند. کنگره ۶۰ باید از چند جهت گسترش پیدا کند. مقالات و اطلاعات علمی که در دستان آقای مهندس است و ایشان این کار را به نحو احسن انجام میدهند. بخشی که مربوط به ما میشود گسترش شعبههای کنگره ۶۰ میباشد. چطور این کار باید انجام شود؟ آقای مهندس میگویند ما برای ادامه زندگی و تأمین خانواده نیاز به پول داریم. در کنگره ۶۰ هم اگر پول نباشد نمیتوان آن را گسترش داد. همین شعبه شادآباد زمین خریداری کرده است، اگر پول نبود نمیتوانستید زمین خریداری کنید. از ابتدا همه آمدند حمایت و کمک کردند تا به نقطهای رسیدید که سال گذشته زمین خریداری کردید، چون همه نقش خود را بازی کردند زیرا افراد مختلف در این شعبه به فهم رسیدند، اندازه خود را دانستند و سپس اقدام و کمک کردند. به قول آقای زرکش دست کردند در جیبشان و این اتفاق رقم خورد.
من راجع به بخشش این را متوجه شدم که یک معجون بینظیر است. بخشش به نظر من چهار عمل ریاضی را انجام میدهد. چه چیز را از من تفریق میکند؟ منیت، ترس، جهالت، نیروهای تخریبی، نیروهای بازدارنده و تمام ضد ارزشها را از من تفریق میکند، کمرنگ میکند و در ادامه از من پاک میکند. چه چیز به من اضافه میکند؟ حس خوب، حال خوب و در صراط مستقیم قرار گرفتن را به من اضافه میکند. چه چیز را در من ضرب میکند؟ خیر و برکت و همان حال خوب را در من ضرب میکند و باعث رشد و پیشرفت من میشود تا به تکامل برسم. در نهایت چه چیز را تقسیم میکند؟ بار فشار زندگی را برای من تقسیم میکند یعنی آنجایی که قرار است به من فشار بیاید (زیرا زندگی سختی دارد پایین و بالا دارد و یکنواخت نیست) آن بار فشار را برای من تقسیم میکند.
البته این زمانی رخ میدهد که من به آن فهم بخشش رسیده باشم و خدمت صادقانه انجام داده باشم. من متوجه شدم که خدمت کردن در کنگره یک شاه کلید است. خدمت باعث میشود از لحاظ درونی تاریکیها و سیاهیهای منفی خودم را ببینم، منیت وجودم را بشناسم، ناامیدی و ترس و خشم را ببینم. همه اینها در درون من است پس اگر خدمت کردن صادقانه باشد اینها را به من نشان میدهد. وقتی میآیم خدمت مالی میکنم باعث میشود من یکییکی این مسائل را درون خودم حل کنم و آموزش بگیرم چگونه این بندها را از خودم باز کنم. خلاصه کلام همه اینها در بخشش اتفاق میافتد.
بخشش در کنگره بهصورت تعهدی انجام میشود وقتی تعهد میدهم یعنی یک عهدی را میبندم که این کار را انجام میدهم. اگر این عهد و تعهد نباشد در کنگره هیچ اتفاقی نمیافتد. یک سفر اولی نمیتواند به درمان برسد زیرا روز اول که من به کنگره آمدم فهمیدم باید با خودم عهد ببندم تا درمان بشوم در مسیر درمان تحت هر شرایطی فقط چشم به راهنمایم بگویم، تا به درمان برسم و من پای این عهد ایستادم تا به رهایی رسیدم. گرچه ما رهایی داریم، میرویم پیش آقای مهندس و رهایی میگیریم ولی پس از آن بحث آزادی شروع میشود. اگر آزادی بخواهد اتفاق بیفتد باید یک سری مراحل را طی کنیم که بخشش و بخصوص بخشش مالی بسیار در آن نقش بسیار مهمی دارد. وقتی عهد و پیمان بستم باید به آن عمل کنم. در بحث مالی خیلی مهم است که من حد و اندازه خودم را بدانم و به اندازه خودم تعهد بدهم. بخش بعدی این است که به تعهدم عمل کنم. به قول آقای مهندس میخواهیم واقعی بازی کنیم، دنبال اعداد و ارقام نیستیم، دنبال فهم و بخشش میگردیم که من حد و اندازه خودم را بدانم و بتوانم به آن عمل کنم. تبریک میگویم به مسلم عزیز بابت اینکه اجازه نشان بینشانی را دریافت کرد و مطمئن هستم که تعهد خود را پرداخت میکند زیرا مسلم فهمیده است کسی که تعهد میدهد باید عمل کند، زیرا به تعهد پهلوانی عمل کرد.
کنگره ۶۰ مثل یک گروه امدادی است، من میآیم اینجا کارم را انجام میدهم بعد میسپارم به نفر بعدی. انشالله که همه بتوانیم به خوبی در کنار هم آموزش بگیریم و حواسمان باشد که شرط اصلی آن بخشش است، ببخشیم و ببخشیم ...
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما ممنونم.
دریافت نشان:
.jpg)

تایپ و ارسال: خدمتگزاران سایت نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
178