English Version
This Site Is Available In English

ببخش... چون تو هم یه روز با بخشش دیگران نجات پیدا کردی

ببخش... چون تو هم یه روز با بخشش دیگران نجات پیدا کردی

سلام دوستان سعید هستم یک مسافر

در کنگره ۶۰ یاد گرفتم که بخشش فقط آزاد کردن دیگران نیست؛ بخشش، نجات خودمه. بخشش از اون حس‌هاییه که وقتی از ته دل انجامش بدی، یه آرامش عمیق میاد سراغت. گاهی با خودمون می‌جنگیم که ببخشیم یا نه؟ اما یه صدای درونی بهمون می‌گه: «ببخش... چون تو هم یه روز با بخشش دیگران نجات پیدا کردی.» بخشش یعنی آزاد شدن از بارهای سنگین گذشته، یعنی رها کردن دل، یعنی دوباره ساختن خودمون.

من توی کنگره ۶۰، مخصوصاً توی لژیون سردار، این مفهوم رو عمیق‌تر لمس کردم. اونجا یاد گرفتم بخشش فقط گفتن نیست، عمله؛ عمل از دل، برای کمک به کسی که الان هنوز توی تاریکیه. تو لژیون سردار، وقتی بخشش مالی انجام می‌دیم، فقط پول نمی‌دیم؛ امید می‌دیم، زندگی می‌دیم، نور می‌دیم. اون لحظه که بخشش می‌کنی، یه احساس خاص میاد سراغت. یه ندای درونی می‌گه: «تو الان شدی چراغ راه یه نفر دیگه...»

آموزش‌های اقای مهندس  بهم یاد دادن که وقتی می‌بخشی، در واقع خودت رشد می‌کنی. مسیر روشنایی با همین قدم‌های کوچیک ساخته می‌شه. حتی اگه کسی که نجات پیدا می‌کنه هیچ‌وقت اسمتو هم ندونه، بازم یه چیزی درونت رشد می‌کنه. اون نجات، خودش بزرگ‌ترین پاداشه.

تو لژیون سردار، بخشش یعنی رفاقت، یعنی عشق، یعنی اعتماد به راهی که آقای مهندس با نور و آگاهی ساختن. اینجا یاد گرفتیم که بخشیدن رو زندگی کنیم؛ با نیت پاک، با دل، با ایمان. و حالا نوبت ماست؛ نوبت ماست که چراغ راه بعدی باشیم. هر کمک صادقانه‌ای که از دل داده می‌شه، یه نجاته، یه امید تازه برای کسی که توی تاریکی مونده.

در پایان، با تمام وجودم از راهنمای عزیزم، آقای حیدر بزرگوار، تشکر می‌کنم اگه امروز حالم خوبه، اگه برگشتم به زندگی، اگه تونستم ببخشم و آزاد بشم، همه‌اش به‌خاطر هدایت، صبر و عشق ایشونه همیشه دعاشون می‌کنم و قدردان زحماتشون هستم.

بارگذاری مسافر سعید لژیون سوم
تهیه و تنظیم مرزبان خبری مسافر علی.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .