امروز یکشنبه ٢٩/٠۴/١۴٠۴ جلسه چهارم از دوره نهم سری کارگاههای عمومی کنگره ۶٠ زاهدان با دستور جلسه «وادی پنجم و تأثیر آن روی من» به استادی مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر محمود آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان جلسه تشکر میکنم و همچنین از آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار سپاسگزارم که چنین فضا و شرایطی را ایجاد نمودند.
راجع به دستور جلسه «وادی پنجم و تاثیر آن روی من» باید متذکر شوم که در جهان فیزیکی ما تفکر لازم است ولی کافی نیست شاید در جهانهای دیگری بتوان از تفکر به عنوان قدرت مطلق حل قلمداد کرد؛ مثلاً در جهان خواب یا جهان ذهن شاید این موضوع صدق کند ولی در جهان خاکی و جهانی که قوانین فیزیک بر آن حاکم است
تفکر قدرت مطلق حل نیست.
درست است گفتن ،رویا پردازی ، تصورات زیبا و هر آنچه از ذهن ما خارج میشود امری لازم است ولی در ادامه کار به هیچ عنوان کافی نیست.
تفکر باید توام با رفتن و رسیدن باشد حتی با «رفتن» هم کامل نمیشود چون مسافرانی داریم که چندین ماه سفر میکنند ولی به فاکتور «رسیدن» دست پیدا نمیکنند و این موضوع باز هم ناقص است پس تفکر همراه با رفتن و رسیدن یک مجموعه کامل است.
اگر بخواهم این وادی را خلاصه کنم همان ضرب المثلی که آقای مهندس گفتهاند:«با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشود» برای داشتن خواست برنده شدن در یک لاتاری نیز حداقل کار و حرکت که همان خرید یک بلیت است لازم است.
آقای مهندس چهار وادی تفکر را قبل از ورود به میدان حرکت و رسیدن مطرح میکنند که به نظرم گل سرسبد آنها این است که مسئولیت خود را در مسایل حیاتی به دیگران و خداوند واگذار نکنیم.
آیا یک بار شده است که ما سرنوشت خود را در عبور از عرض خیابان به مسئولیت خداوند بسپاریم و چشمهایمان را ببندیم و بگیم هرچه خدا بخواد، پس چگونه میتوان مسئولیت مسائل حیاتی را به خداوند واگذار کنیم و از خودمان سلب کنیم.
حتی یک نوزاد هم متوجه است که هیچکس به اندازه خود نوزاد به فکرش نیست وقتی احساس گرسنگی و یا جای مناسب و نیازی دارد با گریه مداوم به فکر رفع نیاز خود به کمک خودش است.
مصداق همان ضرب المثل ماست که «کودک تا گریه نکند مادر شیر نمیدهد.»
حالا وقتی وارد میدان حرکت و رسیدن شدیم باید چه حدود و شرایطی را در نظر بگیریم جناب مهندس هفت ویژگی یا شاخص را در وادی پنجم برای این منظور مطرح کردند: اولین ویژگی «برگشت از ضد ارزشهاست» راهی که به سمت تاریکیها و خطاها و ضد ارزشها رفتیم باید دوباره برگردیم.این بسیار مهم است.
شاخص بعدی «خودداری» است که خودم دیر فهمیدم، خودداری یعنی اینکه در شرایطی که انجام کاری یا انجام ندادن آن دقیقا مشخص نیست و از خوب یا بد و از درستی یا نادرستی آن مطمئن نیستیم آن را انجام ندهیم مثلاً اگر کسی خواستگار فرزندمان است نگوییم من موافقت بکنم یا نکنم یا برویم فال بگیریم در این صورت نباید انجام داد چرا که دلایل لازم در قبول یا رد آن نداریم.
«قناعت» به معنای «خسیس بودن» نیست بلکه به معنای درست مصرف کردن و بهینه مصرف کردن است.
صبر معنای واقعی این عبارت است که «بهترین راه کوتاهترین راه نیست» ما قرار است برای درمان خود حداقل ۱۱ ماه سفر کنیم در این مدت در کلاسهایمان شرکت کنیم هم سی دیهایمان را بنویسیم و هم دارویمان را با دقت بخوریم و صبوری کنیم.
اگر ما برای یک درخت همه شرایط را فراهم کنیم بدون در نظر گرفتن زمان مطمئن باشیم که امکان شکوفه دادن ندارد پس صبر به معنای یکجا و بیکار و بدون حرکت نشستن نیست.
پس انداز مخصوص انسانهای پولدار با اوضاع مالی خوب نیست بلکه به قول آقای مهندس مال همه ماست.
.jpeg)
نگارش : مسافر محمد.س (لژیون یکم راهنما آقای جواد)
عکس و ارسال: مسافر رامین (لژیون یکم راهنما آقای جواد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
91