دلنوشتهای درباره شیشه، مخدرهای جدید، و رهایی با مثلث درمان کنگره ۶۰
گاهی فکر میکنم چرا انسانها به سمت این مواد میروند. شیشه، این مخدر جدید و فریبنده، با ظاهر جذاب و دروغینی که دارد، خیلیها را به دام میاندازد.
میگویند «لذت جنسی قویتر»، «بیخوابیِ طولانی»، «مصرف آسان و بیدردسر، بدون دود». همین چند وعده دروغ، کافی است تا کسی پایش بلغزد و وارد باتلاق شود.
اما حقیقت این است که شیشه روح انسان را میخورد. در بسیاری از مصرفکنندگان، آنچه توهم و نشئگی مینامند، فقط تصویری تحریفشده از ذهن خودشان است. توهمات هر کس، بر اساس شخصیت و عقدهها و ترسهای او شکل میگیرد. کسی که شیشه میکشد، شاید خودش نفهمد، اما رنگ چهرهاش پریده، نگاهش تهی، و صدایش لرزان میشود.
و آنها که تصمیم میگیرند کنار بگذارند، در همان چند شبانهروزی که به خواب میروند، خدا میداند روحشان چه عذابی میکشد. چون جسمشان ویران شده، مغز و اعصابشان صدمه دیده، و خوابشان پر از کابوسهای نهان و آزاردهنده است.
اما این پایان راه نیست. امیدی هست، راهی هست. من دیدهام کسانی را که با کمک کنگره ۶۰، دوباره جان گرفتند. کسانی که آمدند، گوش دادند، خواستند، و درمان شدند. در کنگره ۶۰ ما یاد میگیریم که درمان فقط ترک موقت نیست، بلکه بازسازی کامل انسان است.
اینجا از مثلث درمان میگویند:
جسم، روان، جهانبینی.
باید جسم آسیبدیده با پروتکل DST به آرامی بازسازی شود. روانِ زخمی باید آرام بگیرد، بهبود یابد. و از همه مهمتر، جهانبینی باید تغییر کند. چون اگر افکار و نگاه ما همان باشد، دوباره به همان مسیر میافتیم.
ما یاد میگیریم که نباید همهچیز را با آزمون و خطا بفهمیم. چرا تجربه تلخ دیگران را نشنویم؟ چرا از آن درس نگیریم؟
در کنگره ۶۰ راهنماهایی هستند که راه رفتهاند و برگشتهاند، دستت را میگیرند، کمکت میکنند، اما شرطش فقط یک چیز است: خواستن.
بیایید گوش کنیم، یاد بگیریم، تغییر کنیم. نجات ممکن است، اما به شرطی که از عمق دل بخواهیم.
راه درمان این نیست که فقط چند روز پاک باشیم. باید جسم را درمان کنیم، روان را درمان کنیم، و اندیشه و جهانبینی را از نو بسازیم.
این راهی است به سوی آرامش، به سوی آزادی، به سوی انسانی تازه.
تهیه متن:راهنمای محترم مسافر رضا
ویرایش و ارسال به سایت:مسافر حمید
مرزبان خبری:مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
84