جلسه دوازدهم از دور دوازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی نمایندگی ایران کنگره۶۰، با استادی راهنما مسافر امید، نگهبانی مسافر بیژن و دبیری مسافر مهرداد، با دستور جلسه ( وادی پنجم و تأثیر آن بر روی من ) در روز یکشنبه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به
کارکرد
سخنان استاد:

سلام دوستان امید هستم یک مسافر
شاکر خداوند هستم که یکبار دیگر سعادت داشتم این جایگاه را تجربه نمایم، از نگهبان جلسه و دبیرشان تشکر میکنم که بنده را انتخاب کردند تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش ببينم.
ابتدای ورودم به سالن دیدم هوا گرم است، به گذشتهام فکر کردم که چه جاهایی مواد مصرف میکردم، اصلاً گرما و سرما برای من مهم نبود، فقط مصرف مواد برایم مهم بود و این را در کنگره یاد گرفتم که نسبت به گرما و سرما، گلایهای نداشته باشم.
نمایندگی ایران خیلی نمایندگی خوبی است، به شماها تبریک میگویم و به این فکر میکردم اعضای کنگره۶۰ هرکجا باشند آنجا آباد میشود.
این نمایندگی را مدیون ایجنت ها و مرزبانان قبلی و همه عزیزانی هستید که در ساختنش مشارکت کردهاند و شنیدهام که قسمت همسفران هم در حال ساخت است و این را هم تبریک میگویم.
دستور جلسه وادی پنجم است که میگوید؛ در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسيدن آن را کامل مینماید.
عنوان وادی پنجم برای من خیلی جالب است که میگوید با رفتن و رسيدن. رفتن مهم است، منتهی ما به کدام طرف میرویم؟
در سی دی نردبان آقای مهندس میفرمایند: یک نفر میخواهد به شمال برود ولی بهطرف قم حرکت میکند، خیلی هم تلاش میکند، اما چون مسیر درست نیست به مقصد نمیرسد.
رفتن مهم است ولی رسيدن خیلی مهم؛ یکی از نشانههای صراط مستقیم این است که من سالم به مقصدم برسم.
آقای مهندس در صحبتهای چهارشنبه گفتند؛ برای اینکه یک کاری بخواهد به انجام برسد، باید سه مرحله صورت بگیرد، اولین مرحله تفکر است، بعد آن را روی کاغذ یا به سخن میآورند، از سخن وقتیکه به عمل میخواهیم برسیم خیلی زمانبر است.
در این وادی به ۳ جهان اشارهشده، جهان ذهنی، جهان خواب و دیگری جهان فیزیکی است که ما در آن زندگی میکنیم.
یکی از مراحل قرار گرفتن در مسیر مستقیم، بازگشت از ضد ارزشها است، یا به قول آقای مهندس همان توبه.
استاد امین میگویند: در دوران اعتیاد در مسیر اتوبان ضد ارزشها با سرعت ۱۲۰ کیلومتر در حال حرکت بودیم، حالا اگر بخواهیم یکدفعه بزنیم دندهعقب، چه اتفاقی میافتد؟
صد در صد ماشین چپ کرده یا گیربکس خرد میکند.
اگر بخواهیم از مسیر ضد ارزشها وارد ارزشها بشویم، باید سرعتمان را کم کنیم و راهنما بزنیم، در اولین خروجی خارج شویم، دقیقا همین موضوع در مورد اعتیاد برای همه ما اتفاق افتاده است.
همه ما میخواستیم یکدفعه مواد را قطع کنیم، همه ما این تجربه را داشتيم و وسایل مصرف مواد را میشکستیم یا موادمان را دور میانداختیم، ولی فردا که بیدار میشدیم پشیمان بودیم و میگفتیم کاش این کار را نمیکردیم.
ما برای برگشت از ضد ارزشها بايد روش کنگره را پیش برویم یعنی همان روش تدریجی DST .
آقای مهندس میگویند: ما وقتیکه یکجایی تصادف میکنیم و مقصر هم هستیم، طرف تصادف ما پیاده شده و شاکی میشود، ما عذرخواهی میکنیم و میگوییم ببخشید حواسم نبود، بعد طرف دوباره ادامه میدهد، ما طلبکار میشویم و میگوييم من که عذرخواهی کردم. این درست است که شما عذرخواهی کردید ولی باید خسارت ماشینش را بدهید. ما فکر میکنیم همهچیز با عذرخواهی حل میشود و یا چکی که قبلاً کشیدهام را باید پاس کنم.
مرحله دوم خودداری هست ، آقای مهندس میفرمایند :<< ما کاری را که نمیدانیم نتیجهاش خوب یا غلط است را نباید انجام دهیم>>؛ میخواهی جایی بروی، نمیدانی جای خوبی است یا نه! بهتر است که نروی.
مرحله بعدی قناعت است که گنجی بیپایان است ، آقای مهندس مثال پسانداز را فرمودند.
وقتی ظرف میشو ئیم آب را باز نگذاریم.
استاد امین میگفت: ما در اردوی کنگره ۶۰ با ۲ بطری آب دوش میگرفتیم و این یعنی قناعت.
مرسی که به صحبتهای من گوش کردید.

برگزاری لژیون خدمتگذاران با حضور ایجنت محترم

لژیون ویلیام راهنما مسافر جهان
.jpg)
لژیون ویلیام راهنما همسفر حامد
مرزبان کشیک: مسافر رضا
تایپ و عکس: مسافر بختیار لژیون دوازدهم و مسافر وحید لژیون چهارم
تنظیم و ارسال: راهنما مسافر حسن لژیون پنجم
نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
140