English Version
This Site Is Available In English

انسانی که بر حق است نباید بترسد

انسانی که بر حق است نباید بترسد

آقای مهندس می‌فرمایند: دفعه‌ی قبل راجع‌به بادی‌سمفونی صحبت کردم. که بادی؛ یعنی بدن. سمفونی: سین به معنی صدا، فونی هم به معنی هماهنگ بودن و هم‌صدایی، این هم‌صدایی در تمام بدن ما وجود دارد. باید این را درک کنیم بعضی اوقات خیال می‌کنیم این ما هستیم که تصمیم‌گیری می‌کنیم و هر کاری کنیم می‌توانیم اجرا کنیم. در صورتی که ما نیستیم اشتباه ما همین است که فکر می‌کنیم ما هستیم مثل یک سلطان و سلطان هر دستوری می‌دهد فرد اجرا می‌کند. اگر سلطان هم باشیم باید دستوراتمان مطابق عمل و قابل اجرا باشد و بتوان به عمل کرد.

در نظر بگیرید که بدن ما مثل یک خانواده‌ی بزرگ می‌ماند. خانواده‌ای که همسر، بچه‌ها، نوه‌ها، پدربزرگ و مادربزرگ همه‌ی این‌ها از کوچک تا بزرگ جمع هستند. آن‌ها می‌خواهند حرکت کنند؛ آیا همه‌ی این افراد باید مثل جوان هیجده ساله حرکت کنند؟ آیا بایستی الگوی ما آن جوان هیجده ساله باشد؟ قدر مسلم نمی‌تواند؛ پس باید طوری حرکت کنیم که بچه‌ی دوساله هم با مرد کهن‌سال همه بتوانند باهم حرکت کنند. برای مثال ما چاق هستیم و یک مرتبه می‌خواهیم لاغر شویم، شروع می‌کنیم به ورزش کردن تا وزن کم کنیم؛ ولی چربی آب می‌شود و پوست آب نمی‌شود. بنابراین پوست نمی‌تواند خودش را به چربی برساند و پوست بدن شل می‌شود و می‌افتد. برای اینکه آن فرد با توجه به جوان هیجده ساله تصمیم‌گیری کرده و روی تمام سیستم حساب نکرده است. باید تمام بدن انسان خودشان را به همدیگر برسانند.

در اعتیاد هم همین‌طور است. ما یک مرتبه می‌خواهیم مواد مخدر را قطع کنیم. موادی که به تمام سیستم‌های حیاتی بدن ما می‌رسد که به آن سیستم ایکس می‌گوییم. اگر فرد بخواهد در کوتاه مدت  موادش را ترک کند هیچ موقع موفق نمی‌شود. در خیلی از کارها وقتی چیزی را یک مرتبه قطع کنیم، موفق نمی‌شویم. فقط می‌خواهیم سریع در کاری تصمیم‌گیری کنیم. مثلاً می‌خواهیم دریک روز پنج هزار متر بدویم، نمی‌شود یک مرتبه  این کار را انجام داد؛ چون بدن ما آمادگی این کار را ندارد. پس باید ظرفیت بدن را آماده کنیم تا درنهایت تمام اجزا را با همدیگر هماهنگ کنیم.

برای انجام هر کاری؛ باید به مرور زمان و با حساب‌کتاب پیش برویم. ما نمی‌توانیم از تاریکی یک مرتبه خارج شویم؛ اگر بخواهیم به‌سرعت از تاریکی خارج شویم، نور چشم‌هایمان را کور می‌کند. باید خودمان را کم‌کم برای روشنایی و نور آماده کنیم. کسانی که سال‌ها در تاریکی هستند، چشم آن‌ها را سریع باز نمی‌کنند. بلکه اجازه می‌دهند تا ذره‌ذره در طول زمان چشم نور را لمس کند و روشنایی را ببیند. هیچ‌وقت امکان ندارد ما با بی‌تجربگی از تاریکی خارج شویم. اعتیاد، مشروبات، تاریکی، دشمنی با مردم، کینه و انتقام، همه‌ی این‌ها تاریکی هستند.

نکته دیگری که آقای مهندس گفتند این بود که اعتیاد، دروغ‌گویی و دوستی بیش از اندازه بند است. انتقام نیز یک بازی است. که هرکس بخواهد انتقام بگیرد وارد آن بازی می‌شود؛ چون انتقام یک بازی ادامه‌دار است. هیچ موقع تمام نمی‌شود. برای مثال یک نفر در طایفه‌ای دعوا می‌کند و شخصی را از بین می‌برد، طرف مقابل هم یک نفر از آن‌ها را می‌کشد و این کار سال‌ها ادامه پیدا می‌کند و آن‌ها زندگیِ خودشان را صرف یک بازی دنباله‌دار می‌کنند. از یک معدن دو شمشیر درست شده، یکی حق است و دیگری ناحق؛ یعنی از یک معدن دوتا انسان خلق شده‌اند یک انسان برحق است و انسان دیگر ناحق است؛ اگر کسی به حق باشد نباید از برق شمشیر بترسد؛ بلکه فردی که ناحق است باید از شمشیر بترسد

منبع: برداشت از سی‌دی «نردبان»
نویسنده: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ایران

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .