هشتمین جلسه از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی الیگودرز به استادی راهنمای تازهواردین همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر اعظم با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید.) و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر توفیق داد که در این جلسه حضور داشته باشم. سپاسگزارم از نگهبان لژیون سردار همسفر فخرالسادات، همچنین نگهبان و دبیر جلسه که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. ابتدا دریافت شال ایجنتی همسفر هما را تبریک عرض میکنم، انشاءالله که در مسیر خدمت موفق باشند. خدا قوت ویژه عرض میکنم خدمت ایجنت همسفر الهه که بسیار زحمت کشیدند و سپاسگزار ایشان هستم بابت زحمتهایی که برای نمایندگی الیگودرز کشیدند و از ابتدا حضور داشتند تا این نمایندگی شکل گرفت. انشاءالله که خیر زحماتشان در زندگیشان جاری باشد.
امروز دستور جلسه در مورد وادی پنجم است. این وادی بیان میکند: «در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید.» وادی اول تا چهارم میگوید: با تفکر ساختارها آغاز میشود هیچ شخصی و هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به این هستی نگذاشته است و همه ما یک مسئولیت داریم که به این هستی پا گذاشتهایم و این خودمان هستیم که میتوانیم بیشتر از همه به خود کمک کنیم و مسئولیت کارهای خود را نباید به کسی بسپاریم.
این چهار وادی در مورد تفکر صحبت کردند. در وادی پنجم میگوید: تفکر تنها کافی نیست و باید در پی این تفکر آن تفکرات که در ذهن است را عملیاتی و اجرایی کنیم تا بتوانیم به نتیجه برسیم و هر چیزی را که در ذهن خود تصور میکنیم یا به زبان میآوریم باید اجرایی کنیم تا اثر بخش باشد. مانند آموزشهایی که ما در کنگره دریافت میکنیم و تا زمانی که این آموزشها را اجرایی نکنیم هیچ فایده و نتیجهای برای ما ندارد. تنها طوطیوار مطالب را حفظ کنیم و مشارکت کنیم و سر لژیون توضیح بدهیم هیچ سودی ندارد. با آموزشی که میبینیم باید آن را عملیاتی کنیم.
این وادی میگوید در حال حاضر در سه جهان خاکی، جهان خواب و جهان ذهن زندگی میکنیم. جهان خاکی همین جهان است که در آن هستیم و آن را میبینیم و جهان خواب هم در ناخودآگاه ماست که خیلی در این مقوله نمیگنجد و خیلی راجع به آن صحبت نمیکنیم. در وادی پنجم بیشتر در مورد جهان ذهن صحبت میکند و میگوید، جهان ذهن مقدمهای است برای برنامهریزی کارهایی که قرار است انجام بدهیم و آن ساختاری که باید تشکیل داده شود.
ما هر کاری بخواهیم انجام بدهیم و خواستهای داشته باشیم ابتدا آن را در ذهن خود تصور کنیم و بعد شو شود انجام شود و در جهان ذهنی همه چیز را میتوان متصور کرد و به قول معروف همان شو شود و کنفیکون است و زیبایی آن ساختار فکری ما به یک ساختار عملیاتی و اجرایی تبدیل شود؛ باید به قول معروف ساختار تفکرات را از قوه به فعل در بیاریم تا نتیجه بخش و ثمر بخش باشد.
افکار مثبت و منفی در ذهن ما زیاد است و ذهن ما دائماً درگیر این افکار است و اگر بخواهیم آن افکار منفی را از خود دور کنیم و بیشتر به سمت افکار مثبت سوق دهیم؛ باید از ضد ارزشها دوری کنیم. گفتیم ترس یکی از این ضد ارزشها است. ترس، اضطراب، نگرانی، ناامیدی، اینها را باید از خودمان دور کنیم و سعی کنیم به سمت پندار، گفتار و کردار نیک باشیم تا بتوانیم آن تزکیه و پالایش را در خودمان به وجود بیاوریم.
وقتی بخواهیم آن تزکیه و پالایش را به وجود بیاوریم باید همانطور که در وادی پنجم بیان کردند و ۷ پله را برای ما معرفی کرده است: برگشت از ضد ارزشها، خودداری، قناعت، صبر، تجسس، قضاوت و غیبت، پس انداز و در انتها توکل رضا و تسلیم است. میگوییم برگشت از ضد ارزشها، در کنگره یاد گرفتیم ضد ارزشها چه کارهایی است در ادیان مذهبهای مختلف یک اعتقاداتی دارند برای خود که شاید در تمام ادیان مشترک نباشد و کاری با آنها نداریم کارهای ضد ارزشی را میخواهیم بگوییم که همه در کتاب آسمانی هم گفته شده است.
همه ادیان این را قبول دارند و فرقی نمیکند که برای چه دینی باشد و چه اعتقاداتی دارند ضد ارزشی هستند که خرد جهانی آنها را به رسمیت شناخته و آنها همانطور که در حرمت کنگره خوانده میشود عبارتند از دروغ گفتن، رشوه دادن، رشوه گرفتن، غیبت کردن، به حریم دیگران تجاوز کردن و پیمانشکنی و خیلی از موارد ضد ارزشی دیگری هستند که ما میتوانیم با تزکیه و پالایشی که در خودمان انجام میدهیم از این اعمال دوری کنیم و به سمت ارزشها حرکت کنیم و ما همان چیزی هستیم که فکر میکنیم و باید اول افکارمان را درست کنیم و بعد کارهایمان را عملیاتی کنیم.
دوم خودداری، مواقعی است که ما میخواهیم یک کاری را انجام دهیم و هر چهقدر فکر میکنیم و شاید در مورد آن کار تحقیق میکنیم به هیچ شرایط مطلوبی نمیرسیم و نمیدانیم که آن کار درست است یا غلط، به نفع یا به ضرر ما است بهتر است که از آن کار خودداری کنیم و از اول که به ما گفته میشود نباید بگوییم برای اینکه من نمیدانم خودداری میکنم. ابتدا تحقیقات را انجام بدهیم، اگر به نتیجه نرسیدیم آنوقت میتوانیم خودداری کنیم و گفته شده انجام ندهیم بهتر است.
قناعت، ما خیلی چیزها یاد گرفتهایم که از طبیعت الگو برداری کنیم و مانند طبیعت که از کمترین امکانات، بیشترین استفاده را میکند و بهترین نتیجه را ما دریافت میکنیم. با قناعت کردن هم یاد میگیریم که از کمترین امکانات در زندگی بتوانیم آرامش و آسایش داشته باشیم. نه اینکه با فقر تا آخر زندگی کنیم؛ باید یاد بگیریم، اگر امروز چیزی داریم همه را برای امروز خرج نکنیم و یک قسمت کوچک از آن داشتههای امروز را نگه داریم برای زمانی که نیاز است. در مورد پسانداز هم میتوانیم صدق کنیم هم قناعت هم پسانداز چیزی که داریم را کنار بگذاریم به موقع از آن استفاده کنیم از کمترین امکانات بیشترین استفاده را ببریم. در مورد صبر هم باز میتوانیم از طبیعت الگو بگیریم که با طی کردن و تحمل یک زمان میتوانیم بهترین نتیجه را بگیریم.
من قبل از اینکه به کنگره بیایم یا افرادی که اینجا هستیم همه ما فکر میکردیم که آدمهای صبوری هستیم و همه به ما میگفتند که چهقدر صبرت زیاد است؛ اما صبر من در حدی بود که مینشستم و فقط زندگی را تحمل میکردم و هیچ اقدامی نمیکردم برای بهتر شدن زندگی و اینجا یاد گرفتم که فقط صبر تنها و دست روی دست گذاشتن هیچ فایدهای ندارد و باید در کنار آن صبری که داریم تمام تلاش و کوششمان را بکنیم و وقت بگذاریم برای کاری که میخواهیم انجام بدهیم و اینها همه مستلزم زمانی است که باید طی شود.
تحمل کردن زمان همراه با تلاش و کوشش این است که صبر را به وجود میآورد تا بتوانیم به آن نتیجه مطلوبی که میخواهیم برسیم مانند مسافرانی که میآیند و به آنها گفته میشود حداقل ۱۰ ماه در کنگره سفر کنید تا بتوانید درمان شوید و کمتر از ۱۰ ماه رهایی داده نمیشود و اینها را در کنگره یاد گرفتیم. تجسس قضاوت و غیبت است که بسیار در این زمینه در کنگره صحبت میشود هر سه آنها کارهای ضد ارزشی هستند که گفته شده است. در کنگره ما باید سرمان به کار خودمان باشد و کاری به کسی نداشته باشیم و فقط افکارمان را محدود کنیم به آن آموزشها و چیزهایی که دریافت میکنیم و کاری نداشته باشیم که چه کسی چه کاری دارد انجام میدهد و اینکه در مورد کسی قضاوت نکنیم، قضاوت فقط جایگاه خداوند است. ما از صور پنهان کسی خبر نداریم و نمیدانیم آن کسی که در جلوی من نشسته است شاید یک رفتاری از او سر زده نمیدانیم منشا این رفتار چه چیزی بوده است و به خاطر همین هیچ قضاوتی نباید کنیم. ما باید در مورد خودمان قضاوت داشته باشیم.
غیبت هم یکی دیگر از کارهای ضد ارزشی است که میگویند دیوار پوسیدهای است که زیر آن نشستهایم و یک روزی و یک زمانی بدون آن که خود متوجه باشیم آن غیبت کردن که مدام انجام دادهایم باعث میشود آن دیوار پوسیده روی سر خودمان خراب شود.در آخر توکل رضا و تسلیم است ما میگوییم توکل به خدا ما راضی به رضای تو هستیم. آیا واقعا همینطور است؟ آیا در هر صورتی در هر مسئلهای که میگویم خدایا راضی هستم به رضای تو؟ یک وقتهایی است که شاید رضایت خداوند را در رضایت خود میبینم و زمانی خودم رضایت دارم که همه چیز برای من مهیا باشد، وقتی یک اتفاق ناخوشایند بیفتد شاید از کوره در بروم. این وادی به من میگوید: زمانی میتوانید تسلیم خداوند باشید که توکل و رضا را یاد بگیرید. یعنی اینطور بگوییم که راضیم به رضای تو حتی اگر اتفاق بدی بیفتد و در آخر امیدوارم تعطیلات خوبی داشته باشید.
نفرات برتر آزمون شماره ۴

.jpg)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر شبنم (لژیون اول)
تایپیست: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شبنم (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر شبنم (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
161