جلسه ششم از دوره پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدیپور قم با استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر روحالله و دبیری همسفر علیاکبر با دستور جلسه "وادی پنجم و تأثیر آن روی من" روز یکشنبه مورخ 29 تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم مسافر؛ اولازهمه خداوند را شاکرم که با کنگره ۶۰ آشنا شدم. آشنایی و ورودم به کنگره 60، بهترین اتفاق زندگیام بود.
از آقای مهندس بابت فراهم کردن این بستر بسیار سپاسگزارم. تشکر ویژه دارم از راهنمای عزیزم آقا هادی که این حال خوش را مدیون ایشان هستم و در ادامه از ایجنت محترم شعبه و گروه مرزبانی تشکر و قدردانی میکنم و امیدوارم خدا بهترینها را برای ایشان رقم بزند.
دستور جلسه هفتگی وادی پنجم و تأثیر آن روی من است. به نظر من این وادی در طول سفر اول بسیار برایم کمک بود. درگذشته همیشه منتظر شنبهها بودم که در آن شنبه، کارهای مهم زندگی خود را انجام دهم؛ اما هیچوقت آن شنبه موعود نرسید! چون درگذشته آموزش ندیده بودم و بلد نبودم. از وادی یک تا چهار یاد گرفتم که قبل از هر کاری باید تفکر و اندیشه کنم.
این وادیها به من آموزش داد که هیچکس بهاندازه من نمیتواند به من فکر کند و اولازهمه خودم باید به فکر خودم باشم؛ همچنین به من آموزش داد که مسئولیتهای خودم را به خداوند واگذار نکنم. زمانی به خداوند شکوه میکردم که چرا در این کشور یا این شهر به دنیا آمدم و چرا این مشکلات سد راهم است اما امروزه در کنگره 60 آموختم که باید مسئولیتهایم را بپذیرم و همواره درحرکت و تلاش باشم.
اگر مسئولیت خود را گردن پدر، مادر، خواهر و یا برادر خود بیندازم، بهنوعی بهانهتراشی کردهام و از زیر بار مسئولیت فردیام شانه خالی کردهام. وادی پنجم به من میگوید که بعد از آموزشهای چهار وادی پیشین باید بلند شوم و حرکت کنم. این وادی همچنین به من گوشزد میکند که یادگیری و تفکر بهتنهایی نتیجهبخش نیست بلکه بایستی تفکرات و اندیشههای ذهنی را عملی کرده و حرکت کنم. در غیر این صورت عالم بیعمل میشویم که فایدهای ندارد. در این وادی باید تفکرات خود را عملی کنیم.
زمانی که تصمیم میگیریم درمان شویم، باید زحمت بکشیم، گذشته رو کنار بگزاریم و حرکت کنیم. انسان برای خواسته درمان باید زحمت بکشد، در فعالیتهای کنگره 60 همچون پارک، استخر و کارگاههای آموزشی شرکت کند، تلاش کند تا به درمان برسد. انسان بهسادگی نمیتواند به چیزی برسد که برایش ماندگار باشد.

باید در صراط مستقیم حرکت کنیم، هزینهاش رو بپردازیم تا بتوانیم نتیجه بگیریم، هزینهٔ درمان من علی چه بود؟ اینکه ده، یازده ماه در رفت و آمد باشم، فرمانبردار فرمانهای راهنمایم باشم، سیدیهایم را بنویسم. نمیشود که سیدیهایم را ننویسم، فرمانبردار نباشم و بخواهم به حال خوب و خوش برسم؛ همچون چیزی شدنی نیست و وادی پنجم اینچنین چیزی را به من آموخت. اتفاق دیگری که برای من افتاد و ازنظر من چکیدهٔ وادی پنجم است، من در اوایل سفرم توصیهای از راهنمایم شنیدم و این جمله ایشان خیلی به من کمک کرد. ایشان به من تذکر داد که: علی برای یکدفعه هم که شده یک کاری را در زندگی درست انجام بده...
قبل از این خیلی از کارهایم در زندگی ناقص میماند و همانطور نیمهکاره رهایش میکردم و این صحبت راهنمایم، آقا هادی، آویزهٔ گوشم شد و کمک من کرد و من از همان سفر اول، سعی کردم به صحبتهای راهنمایم و دیگر پیشکسوتان محترم گوش کنم و آنها را، موبهمو، به انجام برسانم؛ خدا را شکر که توانستم به سرانجام مقصدم برسم و سفر اولم را تمام کنم و به نظر شخصی من، وادی پنجم میخواهد این نکته را گوشزد کند که تنها تفکر خالی فایدهای ندارد و باید حرکت کرد و در مسیر صحیح قرار گرفت.
باید در مسیر صحیح حرکت کنم و سختیها را به جان و تن بخرم و هزینههایش را پرداخت کنم تا به مقصدی که میخواهم برسم و این برداشت من از وادی پنجم بود.
و در آخر شاکر خداوند هستم که من رو در مسیر قرارداد، امیدوارم که در این مسیر خدمت ثابتقدم باشم، فرمانبردار فرمانهای راهنمایم باشم تا هرروز، بهتر از دیروزم شوم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، ممنونم.
عکس: مسافر علیرضا (لژیون 6)
تایپ: مسافر هاشم (لژیون ۵) و مسافر متین
تهیه: مسافر احمد (لژیون ۲)
تنظیم، ویرایش و ارسال: مسافر سینا
گروه خبری نمایندگی محمدی پور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
130