English Version
This Site Is Available In English

با کم‌ترین داشته‌ها شکرگزار قدرت مطلق باشیم

با کم‌ترین داشته‌ها شکرگزار قدرت مطلق باشیم

سلام دوستان فروزان هستم یک همسفر:

وادی پنجم می‌گوید: «در جهان ما، تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌کند». 
در وادی‌های یک تا چهار آموختیم که چگونه ساختار فکری خود را بسازیم و با تفکر شروع به حرکت کنیم؛ اما در وادی پنجم به ما گفته می‌شود که تفکر به تنهایی کافی نیست، بلکه تنها زمانی کامل می‌شود که با حرکت و تلاش همراه گردد.
برای حل مسائل زندگی، صرفاً اندیشیدن مؤثر نیست. زمانی می‌توان تفکر را به شکلی کارآمد به کار گرفت که با عمل همراه باشد. اگر من تمام علوم را کامل بدانم و در هر زمینه تا نهایت دانش، آموزش دیده باشم؛ اما هیچ عملی انجام ندهم، مانند زنبور بی‌عسل خواهم بود؛ یعنی دانستن به تنهایی کافی نیست.
وادی پنجم همانند قانونی است که در تمام مراحل زندگی جریان دارد و مهم نیست که آن را بخواهیم یا نخواهیم. این قانون می‌گوید هر حرکتی مقصدی دارد، پیش از آن که قدم برداریم، ابتدا نقشه را در ذهن ترسیم می‌کنیم و سپس آن را به اجرا درمی‌آوریم. اگر نقشه ما درست باشد، به مقصد خواهیم رسید؛ اما اگر اشتباه باشد چه باید بکنیم؟ باید آگاهی و دانش خود را افزایش دهیم و تفکرات منطقی را وارد مرحله عمل کنیم.

سه اصل افکار نیک، گفتار نیک و رفتار نیک را باید رعایت نماییم؛ زیرا این سه، لازم و ملزوم یکدیگر هستند. برای شروع باید از ضدارزش‌ها دوری کنیم، صرفه‌جویی و قناعت را در زندگی لحاظ نماییم، البته قناعت به معنای خسیس بودن یا کم‌مصرف کردن نیست، بلکه تلاش کنیم از هر چیز، بهترین را داشته باشیم؛ اما دچار طمع و زیاده‌خواهی نشویم. درست مصرف کنیم و برای چیزهایی که نداریم حسرت نخوریم. حسرت، ما را در گذشته نگه می‌دارد و باعث می‌شود از لذت حال محروم شویم که این خود یک اشتباه است. 
در کنار تلاش، صبر و بردباری داشته باشیم و بی‌صبری نکنیم، برنامه‌ریزی کنیم، تلاش نماییم؛ اما انتظار نداشته باشیم یک شبه ره صد ساله را طی کنیم. خداوند را وکیل خود بدانیم و مطمئن باشیم که همیشه بهترین‌ها را برای ما می‌خواهد و برای هر اتفاق در زندگی، حکمتی نهفته است. از او کمک بطلبیم و نسبت به تقدیر و پیش‌آمدها شکایت نکنیم. از هر اتفاق، درس‌های لازم را بگیریم و در برابر خواست خداوند تسلیم واقعی باشیم و به قول بزرگان به رضای حق تعالی راضی باشیم.

سلام دوستان مریم هستم همسفر:

پس از عبور از چهار وادی گذشته که درباره تفکر، بیهوده نبودن زندگی، حیات ما و این که هیچ‌کس جز خودم به فکر من نیست، همچنین نباید مسئولیت‌های زندگی خود را به خداوند بسپاریم. سپس وارد وادی پنجم می‌شویم، در این وادی توضیح داده می‌شود که اگر بتوانیم به درون انسان نفوذ کنیم، با جهانی عظیم و شگفت‌انگیز روبه‌رو می‌شویم که انسان در آن، هم در حیات زمینی و هم هم‌زمان در چند جهان مثل جهان خاکی، ذهن، خواب و ... زندگی می‌کند. جهان خاکی که قابل لمس است، جهان خواب که موقع خواب تجربه‌اش می‌کنیم و جهان ذهنی که قابلیت تصویرسازی مجازی برای زندگی در جهان خاکی را دارد؛ یعنی هر کاری حتی کوچک‌ترین عمل، اول در ذهن ما ساخته می‌شود و بعد وارد دنیای واقعی می‌گردد، مثل پختن غذا که ابتدا در ذهن تصورش را داریم و بعد آن را اجرا می‌کنیم.
وادی پنجم به ما می‌گوید: باید برنامه‌ریزی‌های ذهنی و ایده‌های خود را به مرحله عملیاتی برسانیم و برای تغییر، ایده‌ها و تصاویر ذهنی را در دنیای واقعی به اجرا در بیاوریم؛ زیرا تا زمانی که آموزش‌ها عملی نشوند، هیچ تغییری در ما ایجاد نمی‌شود. همچنین برای موفق شدن در هر کار، باید بین تفکر و عمل تعادل برقرار کرد؛ یعنی اگر می‌خواهیم دنیا و شرایط زندگی ما بهتر شود؛ باید از مرحله فکر کردن عبور کنیم و وارد مرحله عمل شویم، برای این که بتوانیم خواسته‌های خود را عملی کنیم؛ باید از اضطراب، ترس و ناامیدی فاصله بگیریم و به آرامش برسیم.

برای رسیدن به تعادل، نیاز به تزکیه و پالایش داریم؛ یعنی فاصله گرفتن از ضدارزش‌ها و حرکت به سوی ارزش‌ها که برای عبور از ضدارزش‌ها باید پله‌هایی را طی کنیم:
۱- برگشت از ضد ارزش‌ها، مثل: دروغ، دزدی، رشوه، غیبت، مصرف موادمخدر و ... 
۲- خودداری؛ یعنی زمانی که نمی‌دانیم کاری درست است یا غلط، از انجام دادن آن صرف‌نظر کنیم. 
۳- قناعت؛ یعنی از طبیعت یاد بگیریم که چطور از زمین شور و آب تلخ، بهترین میوه‌ها رشد می‌کنند؛ پس باید از کم‌ترین امکانات بیش‌ترین بهره را ببریم. 
۴- صبر؛ یعنی تحمل زمان برای رسیدن به نتیجه بهتر، مثل کاشت گندم که حوصله می‌خواهد. 
۵- دوری از تجسس، قضاوت و غیبت؛ چون هیچ فایده‌ای ندارد. به‌نظر من باید به من چه و به تو چرا را یاد بگیریم. 
۶- پس‌انداز؛ چون مسیر زندگی پر از فراز و نشیب است. پس‌انداز هرچند کوچک، ضروری‌ است و حکمت و معجزه خودش را دارد. 
۷- توکل، رضا، تسلیم؛ باید در زندگی توکل داشته باشیم، رضایت بدهیم به آن‌چه برای ما مقدر شده و اگر از این دو مرحله عبور کنیم، به مرحله تسلیم مطلق در برابر خواسته‌های خداوند می‌رسیم.
در ادامه بهتر است بگویم که برای تغییر و زندگی بهتر، باید ساختارهای مثبت فکری خود را وارد عمل کنیم، وگرنه تنها در حد یک فکر باقی می‌مانند. 

از آقای مهندس که این بستر ارزشمند را فراهم کردند تا بتوانیم آموزش ببینیم و آن‌ها را در زندگی خود اجرا کنیم، سپاسگزارم.

سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر:

آقای مهندس در سی‌دی وادی پنجم بیان کردند: «در جهان ما تفکر قدرت حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن کامل می‌شود».

ما باید به تفکرات و ساختارهای ذهنی خود جامه عمل بپوشانیم؛ یعنی آن چیزهایی که در جهان ذهنی ما ساخته شده است را وارد دنیای واقعیت کنیم. 
در چهار وادی قبل، درباره تفکر و جهان ذهن صحبت شد؛ اما در این وادی صحبت از عمل کردن به آن‌ها است؛ چون اگر این افکار به مرحله عمل نرسند، هیچ ارزشی ندارند. ما باید با تلاش و حرکت، پالایش و تزکیه را از خودمان آغاز کنیم تا به آرامش برسیم و برای این که از اضطراب، ناامیدی و نکات منفی فاصله بگیریم؛ باید از ضدارزش‌ها دور شویم و به سمت ارزش‌ها حرکت کنیم. 

ما تمام این وادی‌ها را آموزش می‌بینیم تا بتوانیم در زندگی خود پیاده کنیم و برای گره‌ها و بندهایی که در اثر جهل و ناآگاهی به دست و پای خودمان بسته‌ایم، راه‌حل پیدا کنیم. هرچه بیش‌تر از ضدارزش‌ها دور باشیم و در صراط مستقیم قدم برداریم، آرامش بیش‌تری خواهیم داشت.

آقای مهندس بیان کردند برای رسیدن به صعود و آرامش، هفت پله وجود دارد:
۱- برگشت از ضد ارزش‌ها؛ یعنی دوری‌کردن از هر کار ناشایست و ناپسند، مثل غیبت، دروغ، تهمت و ... 
۲- خودداری؛ یعنی این که یاد بگیریم از همه چیز طلبکار نباشیم و کاری به اطرافیان خود نداشته باشیم.
۳- صبر؛ یعنی تحمل مسیر همراه با گذر زمان برای رسیدن به هدف. 
۴- تجسس و قضاوت نکردن؛ یعنی در زندگی دیگران دخالت نکنیم؛ چون ممکن است از روی جهل، آن‌ها را قضاوت کرده و پشت سرشان غیبت کنیم. این کار بسیار زشت و ناپسند است و تمام تخریبش به خود ما بازمی‌گردد. 
۵- پس‌انداز کردن که برخی فکر می‌کنند تنها آدم‌های پولدار پس‌انداز می‌کنند؛ اما پس‌انداز چه مادی، چه معنوی مختص همه انسان‌ها است.
۶- قناعت کردن؛ یعنی این که با کم‌ترین چیزها شکرگزار قدرت مطلق باشیم. 
۷- توکل، رضا و تسلیم: ما باید در تمام مراحل زندگی تلاش کنیم، خداوند را وکیل امور خود بدانیم و با زبان و قلب شکرگزار او باشیم. اگر توانستیم در برابر هر اتفاقی راضی باشیم، می‌توانیم وارد مرحله تسلیم شویم. به نظر من، مرحله تسلیم، مرحله آرامش‌بخش زندگی است.

برداشت من از این سی‌دی این بود که ما باید تصورات ذهنی و ساختارهای فکری خودمان را از مرحله تخیل وارد مرحله عمل کنیم؛ یعنی آن‌ها را به فعل در بیاوریم. همچنین برای رسیدن به آرامش، باید از طریق تزکیه و پالایش درونی، قدم برداریم.

سلام دوستان اشرف هستم یک همسفر:

وادی پنجم می‌گوید: «در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید». در وادی‌های اول تا چهارم یاد گرفتیم که چگونه با تفکر مسیر را بسازیم؛ اما در وادی پنجم وارد عملیاتی می‌شویم که کلید تکمیل آن تفکر است. اگر این وادی‌ها را فقط بدانیم؛ ولی عملی نکنیم، هیچ ارزشی ندارند. 
بزرگ‌ترین بار مسئولیت، بر عهده خود ما است. اگر آگاهی و اطلاعات داشته باشیم؛ ولی از آن استفاده نکنیم، فایده‌ای ندارد. بلد بودن وقتی ارزش دارد که در زندگی به کار گرفته شود و دانستن خالی، هیچ ارزشی ندارد.

ما انسان‌ها در این جهان تنها نیستیم و در جهان‌های دیگر نیز حضور داریم، جهان بیداری، خواب و ذهن که یکی از عجایب خلقت همین جهان ذهنی ما است، جایی که هر چیزی را تصور کنیم، می‌توانیم به آن برسیم. 
وقتی می‌خواهیم بفهمیم خداوند چطور در جهان بیرونی خالق است؛ باید به جهان ذهن خود نگاه کنیم. در جهان ذهن، چیزی را که می‌گوییم شو می‌شود.
زمانی که به ظاهر یک چیز نگاه می‌کنیم، ممکن است چیزی نبینیم؛ اما اگر به درونش نفوذ کنیم به زیبایی‌ها و شگفتی‌های آن پی می‌بریم. مثل انسان که ظاهرش تنها گوشت و پوست؛ ولی درونش پر از عظمت است، چیزی کم‌تر از جهان بیرون نیست. انسان هم در جهان خاکی و هم در جهان ذهنی حضور دارد و هر چیزی را که روی آن تمرکز کند، چه مثبت و چه منفی نتیجه‌اش را خواهد دید.

وقتی تصمیمی می‌گیریم؛ باید مرحله به مرحله برنامه‌ریزی کنیم و بعد وارد عمل شویم. برای انجام هر کار، دو مرحله لازم است، اول: تفکر و ساختارهای مناسب و دوم: به اجرا در آوردن آن.
ما باید تلاش کنیم که ساختارها را از ذهن به زندگی واقعی ببریم. چیزی را که منطقی است عملی کنیم و برای تبدیل فکر به عمل باید از اضطراب، ترس و ناامیدی خارج شویم و به آرامش برسیم.
برای این که این خروج اتفاق بیفتد؛ باید پاکسازی درونی را شروع کنیم و رفتار و منش ما تغییر کند. برای این تغییر، سه اصل پندار سالم، گفتار سالم، کردار سالم، لازم است. وقتی اندیشه ما درست باشد، رفتارمان نیز درست می‌شود و به سمت عمل صالح می‌رویم.

برخی افراد چیزهای بسیاری می‌دانند؛ ولی از دانسته‌هایشان استفاده نمی‌کنند، مثل آبی که گل‌آلود است و برای استفاده باید تصفیه شود، انسان هم اگر بخواهد مفید باشد؛ باید از ضدارزش‌ها فاصله بگیرد و این همان مفهوم توبه است.
اگر کمی به درون خود فرو برویم، سریع می‌فهمیم چه چیزی ارزشمند و چه چیزی مثل دروغ، دزدی و ... ضدارزش است.
گاهی مواقع برای انجام یک کار با این که زیاد فکر می‌کنیم؛ اما به نتیجه نمی‌رسیم که مفید است یا نه، در چنین مواقعی باید از انجام آن کار صرف نظر کنیم.
همچنین ما باید قناعت را از طبیعت یاد بگیریم که گیاهان چگونه با کم‌ترین چیزها رشد می‌کنند؟ پس ما هم باید از کم‌ترین امکانات، بیش‌ترین بهره را ببریم.

ما انسان‌ها باید نسبت به چیزهایی که دریافت می‌کنیم، پرداختی نیز داشته باشیم، وگرنه به یک مصرف‌کننده‌ بی‌مصرف تبدیل می‌شویم.
صبر؛ یعنی پشت سر گذاشتن زمان، همراه با تلاش برای رسیدن به هدف. صبر یکی از مهم‌ترین ابزارهای زندگی است. 
اگر همه چیز طبق میل ما پیش رفت؛ نباید زود خوشحال شویم؛ چون بعد از صبر، نوبت پیروزی است. دخالت در زندگی دیگران نباید برای ما مهم باشد؛ زیرا وقتی تجسس کنیم، ممکن است اطلاعاتی دریافت نماییم که نادرست هستند. 
این باعث قضاوت می‌شود و بعد مجبور می‌شویم که از طریق غیبت حکم صادر کنیم که مثل یک دیوار پوسیده‌ است و در نهایت روی سر خودمان خراب می‌شود.

اگر مسئله‌ای پیش آمد، بهترین راه این است که حرف را مستقیماً با خود فرد در میان بگذاریم؛ چون گفتن مشکل به دیگران، مسئله را سخت‌تر می‌کند.
همه تصور می‌کنند، پس‌انداز برای کسانی است که پول اضافه دارند؛ اما واقعیت این است که پس‌انداز کردن برای افرادی است که وضع مالی آن‌ها خوب نیست. 
آقای مهندس خودشان مثال زدند که از ۱۵ سال پیش شروع به پس‌انداز کردند و قناعت داشتند. پس‌انداز نیز می‌تواند سختی‌های زندگی را چه مادی و چه معنوی هموار کند.
در نهایت، ما باید برای خودمان زندگی کنیم و مهم نیست دیگران درباره ما چه می‌گویند؛ باید همانی باشیم که هستیم. توکل کنیم، رضایت داشته باشیم. اگر از این دو گذشتیم، وارد مرحله تسلیم می‌شویم جایی که خواسته ما، خواسته قدرت مطلق می‌شود؛ یعنی تسلیم در برابر قدرت مطلق.

سلام دوستان مریم (ر) هستم همسفر:

وادی پنجم می‌گوید: «در جهان ما، تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل می‌نماید». ما در سه جهان زندگی می‌کنیم: جهان اول، جهان خاکی است که در آن زندگی می‌کنیم، جهان دوم، جهان خواب است و جهان سوم، جهان ذهنی که ترکیب این دو جهان را کامل می‌کند. خطرناک‌ترین دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، جهان ذهن است که اگر در آن شکست بخوریم، در جهان خاکی نیز شکست می‌خوریم. همچنبن بسیاری از خودکشی‌ها و ناامیدی‌ها، ریشه در جهان ذهنی دارند.

برای موفقیت در هر کاری، مثل رهایی و رسیدن به ثروت؛ ابتدا باید ساختار آن را در ذهن بسازیم و سپس در جهان خاکی آن را عملی کنیم. کسی که در دنیای ذهن به آرامش رسیده باشد، در جهان واقعی و حتی در خواب‌هایش نیز آرامش دارد. آقای مهندس می‌فرمایند: «کسی که در دنیای خواب، جهنم را تجربه می‌کند، در حال انجام یک عمل ضدارزشی است و باید به دنبال علت آن باشد. رهایی این گونه است.» در زمان رهایی، تنها سوالی که آقای مهندس می‌پرسند، در مورد چگونه بودن خواب است تا ببینند آیا فرد هم از نظر جسمی و هم ذهنی به آرامش رسیده یا نه؟ در نتیجه شخصی که خواب به هم ریخته‌ای داشته باشد، جهان ذهن و جهان خاکی او دچار آشفتگی می‌شود و جهان خوابش نیز ناآرام خواهد بود.

در این وادی، پله‌هایی برای رسیدن به آرامش توسط آقای مهندس معرفی شده‌اند:
۱- برگشت از ضدارزش‌ها: شخص سفر اولی در کنگره با شروع درمان، اولین قدم را در برگشت از ضدارزش‌ها آغاز می‌کند.
۲- خودداری: یعنی از چیزهایی که نمی‌دانیم و برای ما مفید یا مضر است، مخصوصاً در سفر اول، دوری کنیم.
۳- قناعت: در سفر اول باید از کارهای انقلابی و ناگهانی پرهیز کنیم و به آن‌چه داریم، تا انتهای مسیر درمان قانع باشیم.
۴- صبر: صبر با تحمل تفاوت است. در صبر، دو پارامتر زمان و تلاش وجود دارد؛ اما تحمل، تنها پارامتر زمان را در خود جای داده و تلاشی برای بهتر شدن در آن وجود ندارد.
۵- تجسس، غیبت و قضاوت: در کنگره هیچ‌کس حق قضاوت دیگران را ندارد.
۶- پس‌انداز: پس‌انداز مانند گلوله برفی است که از بالای کوه حرکت می‌کند و در پایین کوه تبدیل به منبع عظیم برف می‌شود. پس‌انداز در زندگی ما نیز چنین نقشی دارد.
۷- توکل، رضا و تسلیم: باید امور خود را به خداوند بسپاریم و او را وکیل خود قرار دهیم. در کارهایی که ذهن ما توان تحلیل ندارد، راضی باشیم. همچنین اگر شرایط به نفع ما نبود، باز هم خداوند مجری واقعی همه چیز است و بسیاری از اتفاقات در اختیار ما نیست.

نویسندگان: اعضای لژیون پانزدهم راهنما همسفر لیلا و اعضای لژیون نهم راهنما همسفر طیبه
رابط خبری: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون پانزدهم) و راهنما همسفر طیبه (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم) دبیر سایت
ارسال: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .